به گزارش خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرارسیدن اولین سالگرد ارتحال عالم ریانی، فقیه خدمتگزار، یاور راستین وحدت مسلمین و حامی نستوه مقاومت اسلامی علامه "سید محمد حسین فضل الله" مراسم بزرگداشتی از طرف مجمع جهانی اهل بیت(ع) و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی برگزار می شود.
بنابر گزارش مجمع جهانی اهل بیت(ع)، این مراسم در روز چهارشنبه 15 تیرماه سال جاری از ساعت 30و14 تا 16 با حضور علمای اعلام، نمایندگان مراجع عظام، شخصیت های لشکری و کشوری، سفرای کشورهای اسلامی، نخبگان، فرهیختگان، خانواده های معظم شهداء و اقشار مختلف امت شهید پرور، در مسجد الجواد(ع) واقع در میدان هفت تیر تهران برگزار می شود.
گفتنی است، علامه فضلالله سال گذشته در سن 75 سالگی دار فانی را وداع گفت و پیکر آن مرحوم پس از تشییع باشکوه در مسجد امامین حسنین(ع) واقع در منطقه "حارة حریک"در ضاحیه بیروت آرام گرفت.
علامه فضل الله در شعبان 1355 هجری قمری بدنیا آمد و بعد از طی نمودن دروس مقدماتی حوزه از محضر اساتید بزرگی همچون آیت الله العظمی سید محسن حکیم،شیخ حسین حلّى، شیخ صدرا بادکوبهاى معروف به ملاصدرا قفقازى،سید محمد سعید فضل الله (عموى سید محمد حسین) و آیت الله العظمی خویی و اساتید دیگر بهره گرفت.
ایشان با همکاری با آیت الله صدر جریان اسلامی در عراق را تشکیل دادند و از حامیان سرسخت انقلاب اسلامی و از ارادتمندان شخص حضرت امام (ره) بودند.
وی همچنین از شخصیت های مقاوم در برابر تجاوزات صهیونیست ها و اشغالگری آنها بود به خاطر همین مواضع، بارها سازمان های تروریستی موساد و CIA برای ترور کردن وی تلاش کرده بودند، اما تلاشهای آنها ناکام ماند. به طوری که در یک ترور نافرجام که در مسیر حرکت علامه طراحی شده بود در حدود 150 نفر از شیعیان مظلوم و مردم بیگناه کشته شدند.
ایشان همواره در طول زندگی پربرکت خود از حامیان جنبش حزب الله لبنان نیز بود.
حجتالاسلام والمسلمین سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان پس از درگذشت علامه فضل الله در پیامی از علامه فضل الله به عنوان پدری مهربان، مرشدی حکیم و دژی استوار در تمام مراحل نام برد.
این سید بزرگوار (قدس سره) با علم و حرکت و جهاد و فداکاری خود دنیا را سرشار ساخت و در این راه هیچگاه خود را ندید و در راه ملاقات خدای خویش سختی دید تا او را ملاقات کرد. به همین دلیل اراده الهی بر این قرار گرفت که او را رفعت ببخشد. از این رو کسی نتوانست او را پایین بکشد. زیرا چیزی را که به صلاح مردم بود به خوبی می دانست و صلاح دیگران را در فساد نفس خویش نمی دید.
سید مردم را دوست داشت و مردم نیز او را دوست داشتند. او برادر بزرگتر آنان بود. در بین آنان پدری بردبار بود. او همه مردم را دوست داشت. کسانی را که با ایشان موافقت داشت، دوست داشت تا با ایشان همکاری نماید و کسانی را که با ایشان اختلاف داشت، نیز دوست داشت تا با آنان به گفتگو بپردازد. به انسان توجه داشت و همه حجابهای تعصب طائفه ای و مذهبی را با دید عدالت و گفتگو مهرورزی و با دیدگاه قرآنی شکافت. قرآنی که می فرماید: «وَإِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ» (سبأ/24).
این دوستی و محبت نمی تواند جز از زمینه فکری صادر شود که گفتگو را در همه جزئیات خود که قرآن بنیانگذاری کرده است، در همه خطوط عمومی و خصوصی که کرم و مدارای اسلام ارائه در اختیار نهاده است، می طلبد. آن هم به دور از ذهنیت تکفیری و نابودگری که زائیده عقلهای متحجرند و بر گرده اسلام سنگینی می کنند و سیمای نورانی آن را خدشه دار کرده و مسخش می کنند.
همه تلاش سید این بود که دنیا را اسلامی بسازد، آن هم به وسیله چیزهایی که توان اسلامی کردن را دارند ولی الزاماً از فضای اعتقادی و فقهی آغاز نمی شوند وبدان منتهی نمی شوند. زیرا اسلامی کردن اسلام دنیا این است که به انسانیت انسان احترام گذاشته شود و برخوردهای حسنه و محبت به عنوان اساس نزدیکی به خداوند از طریق احکام و قوانین الهی تثبیت گردد. از این رو ایشان اولین دعوتگر به سوی گفتگو بود و تنها دعوت کننده به وحدت بود که در این راه رفتار و گفتار صادقانه ای داشت. زیرا گفتگوی اسلامی- اسلامی و وحدت اسلامی در عقل و قلب او جای داشت. خصوصاً در شرایطی که تندبادهای تفرقه و چند دستگی و فتنه ای بر دنیای عربی و اسلامی ما وزیدن گرفته و به مانند قطعات تاریکی بر ما هجوم آورده اند. ایشان همیشه می فرمود: "چیزهایی را که روی آن توافق داریم بسیار بیشتر از چیزهایی است که روی آنها اختلاف داریم. پس چرا آن را ترک کنیم تا اختلاف در همان سرچشه منفجر شود و از بین برود؟" مفاهیم اسلامی از دغدغه ها و مشغولیتهای اساسی ایشان را تشکیل می داد. از این رو می گفت: "بیش از پنجاه سال است که برای تثبیت وحدت اسلامی تلاش کرده ام و الحمد لله بارهای سنگینی را در این راه برداشته ام."
سید مرجعی فقیه و اصولی نوگرا و متکلمی برجسته و شاعری لطیف و عارف بالله در خط عرفان و معرفت باقی ماند. عرفانی که در آن حب خدایی به زمین و مردم می تابد و راه و روش به فرهنگ قرآن رویکرد دارد تا از طریق آن مفاهیم را ریشه دار سازد و فتاوای جرأتمندانه خود را صادر نماید. فتوای او به پاکی همه انسانها ترجمه همه اینها و مبتنی بر اصول فکری و فرهنگی آگاهانه و ابزارهای فتوایی که ریشه عمیق در متن مقدس و روشمندی استنباط اصیل است. البته بدون این که به نام اصالت از ابزارهای علم و معاصرت روی گردان شود. به این ترتیب بود که او مرجعی نوگرا و اصیل شد که به مرجعیت بعد تمدنی و فرهنگی و انسانی فراگیر داد. او نقش رهبری بیدار امت را به عهده گرفت که دست آن را بگیرد و به سوی آینده ببرد و آن را به سوی خداوند متعال مهاجرت دهد.
پایان پیام/
نظر شما