تئاتر دینی مجال خلاقیت نیافته است

خبرگزاری شبستان: وقتی مسئولان از تئاتر دینی حرف می زنند مقصودشان همان مستقیم گویی کلیشه شده ای است که مخاطب و هنرمند آن را بر نمی تابد. تئاتر کشور دینی ست اما مجال خلاقیت نیافته است.

به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان، تئاتر دینی و پرداخت به مفاهیم مختلف آن، یکی از دغدغه های مسئولان و مدیران تئاتری در سالهای پس از انقلاب اسلامی بوده و هست. مسئله ای که علیرغم تاکید دستوری در بخشنامه ها و فراخوان جشنواره های مختلف، به اعتقاد کارشناسان و فعالان نمایشی هنوز به جریان مستمر و پویایی در تئاتر ایران بدل نشده است. از طرفی بسیاری کارورزان تئاتر اساسا دسته بندی نمایش ها بر اساس مضمون و قصه را درست نمی دانند. برای بررسی چرایی عدم شکل گیری این جریان تئاتری سراغ «حسین پارسایی» رفتیم. مدیر کل سابق مرکز هنرهای نمایشی ایران در سالهای 84 تا 89 که طی بیش از دو دهه به کارگردانی و اجرای آثار مختلف دینی پرداخته است.

 

* سهم تئاتر دینی از میان اجراهای فعال کشور چقدر است؟

خیلی اندک. اما این کم بودن قابل تفسیر است. اینکه سهم ناچیزی از تولیدات تئاتر کشور مربوط به نمایش با رویکردهای مفهومی یا مذهبی ست، می تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

 

* مهمترین این دلایل کدامند؟

اول اینکه چنین عزم و رغبتی در بدنه حرفه ای تئاتر کشور نیست و معمولا هنرمندان ترجیح می دهند که مفاهیم اجتماعی، سیاسی و یا موضوعات دیگری را دستمایه کار خود قرار دهند.

 

* این به تحمیل سلیقه از سوی سفارش دهنده اثر بر نمی گردد؟

 چرا. معمولا سفارش دهنده انتظارات خاص خودش را دارد. لذا چون نوعاً نمایش های دینی و حتی نظیر آن، مثل آثار دفاع مقدس شکل تبلیغی داشته اند و با تعیین سلیقه سرمایه گذار یا تهیه کننده در یک دستگاه فرهنگی همراه بوده، هنرمند نمی پسندد و تمایلی به آن نشان می دهد.

 

* چرا؟

چون خالق یک اثر دوست دارد کارش را خلاقانه و با آگاهی، بنابر ضرورت های فرهنگی موجود انتخاب کند. پس از موقعیت ها و مناسبت ها فرار می کند و ترجیح می دهد اگر کار دینی هم انجام بدهد، اولا غیر مستقیم این مفهوم را برساند و در ثانی هیچ توصیه ای را نمی پذیرد و خود را محق می داند که زاویه دید، نگاه و تفسیر خودش را نسبت به یک موضوع یا واقعه تاریخی در متن و اجرا داشته باشد.

 

* پس عدم تحقق این خواسته، بخشی از ظرفیت تئاتری ما را کاهش داده است؟

بله. یک بخش ماجرا که سهم این گونه تئاتری کم است به هنرمندان توانمندی بر می گردد که سوابق درخشانی در زمینه نمایشنامه نویسی و یا اجرا دارند اما معمولا این شکل از اجرای آثار دینی را که مستقیم گویی می کند و در مناسبت ها اجرا می شود نمی پسندند.

 

* بخش دیگر شامل چه کسانی ست؟

گروه های نوپا و تازه کاری که علاقمند به مفاهیم دینی و یا مفهومی هستند اما اساساً راه به جایی نمی برند. چرا که در اولین گام های فعالیت در پلاتوهای تمرین و یا حتی در مرحله نگارش، به دلیل ضعف ساختار، عدم شناخت از حوزه نمایش و اینکه کسی پر و بالی بهشان نمی دهد، در همان سطوح پایین حذف می شوند.

 

* بخش زیادی از آمار تولید و اجرای آثار دینی مربوط به همین تازه واردها نیست؟

همینطوره. ممکن است به شما آمار و ارقامی بدهند که مثلا برای جشنواره رضوی 400 متن ارسال می شود و یا برای جشنواره های مفهومی دیگر بیشتر از پانصد و حتی شاید هزار نمایشنامه.

 

* اما این فقط در بعد کمیت ماجراست؟

بله. چطور می شود که فقط پانزده تای آن به جشنواره راه پیدا می کند؟ از هزار متن، بیست نمایش بیرون می آید و از این تعداد فقط دو تا اجرای عمومی می گیرند. البته آن هم سهم شهرستان هاست و کمتر نمایشی می توان یافت که کیفیت اجرا در سالن های حرفه ای تئاتر تهران را داشته باشد.

 

* مشکلات این نمایش ها به ساختار درام و تکنیک های اجرایی بر می گردد؟

بله. مشکلات مختلفی وجود دارد چرا که بچه های نوپا، علاقه مند و جوان ما عرصه را نمی شناسند. اینگونه است که انبوهی از آثار ضعیف تولید می شوند، بی آنکه مجال دیده شدن و فرصت حضور بر صحنه های حرفه ای داشته باشند. به هیچ عنوان هم نمی توان آنها را در بحث کیفی، نمایش های دینی و مفهومی به حساب آورد.

 

* بگذارید همینجا تکلیف مان را درباره تئاتر دینی مشخص کنیم. اثر دینی فقط به نمایشی گفته می شود که طراحی خاص دارد و به دوره ای از تاریخ می پردازد؟

هرگز. هر آفرینشی که با نگاه توحیدی به رستگاری انسان بپردازد و روح و روان جامعه را به سمت تعالی ببرد اثر دینی ست.

 

* که به گونه های خاص نمایشی و به دوره زمانی ویژه ای هم محدود نمی شود؟

بله. حتی می توان به تعدادی نمایش خارجی اشاره کرد که توسط کسانی نوشته شده اند که نگاه ما به دین اسلام را ندارند اما می توان اثرشان را تئاتر دینی تلقی کرد.

 

* اما اتفاقا این آثار از نظر خیلی ها نمایش دینی به حساب نمی آیند.

بله و هیچگاه در فهرست و آمار و بیلان کار جایی عنوان نمی شوند چون نشانه ها و نمادهای ظاهری و آشکارا در آن ها دیده نمی شود. اما اگر قرار باشد آثاری را که روح دینی دارند و یا متاثر از یک نگاه دینی هستند به حساب بیاوریم تعداد شان اصلا کم نیست.

 

* پس شما به نوعی فضای تئاتر کشور را دینی می دانید؟

بله، به نگاه ما بستگی دارد. برای مثال در سینما فیلمی نظیر «روز واقعه» داریم که به اصل یک واقعه دینی می پردازد. نوعی سینمای دینی دیگری هم هست که تماشاگر برای کشف مفاهیم فیلم بایست لایه های درونی آن را کاوش کند و اتفاقا از این لحاظ ممکن است بیشتر مورد توجه نسل های مختلف  قرار بگیرد، مثل فیلم «رنگ خدا».

 

* اما این نگاه غالب نیست. مثلا سینمای «اصغر فرهادی» با پرداخت به درونمایه ای مثل دروغ حرف دینی می زند اما از نگاه برخی اینگونه نیست.

دقیقا. آموزه های اسلام ما را از چه نهی می کنند؟ مگر از دروغ، بدبینی و تهمت نهی نشده ایم؟ فرهادی دیگر چه آیه ای از قرآن را مستقیم بیاورد در فیلمش بگنجاند. فیلمی که می گوید دروغ اساس همه تباهی هاست، دینی نیست؟

 

* و حتی می تواند تاثیر گذارتر از بسیاری رسانه های دیگر باشد؟

بله. اصغر فرهادی در اثرش نشان می دهد خانواده ای به دلیل دروغ گویی متلاشی می شود و مخاطب را هدف قرار می دهد که تو این طور نباش. کدام سخنران می تواند چنین تاثیری بگذارد؟ نمی تواند چون برای تفسیر موضوع قدرت تصویر پردازی و تخیل هنرمند را ندارد.

 

* که در تعریف های کلیشه ای ما از تئاتر دینی یا سینمای دینی اینگونه نیست.

درست است. نگاه ما باید به این مسئله تغییر کند. باید بپذیریم ذائقه مخاطب عوض شده و این ماییم که بایست خودمان را با خواست های فکری و ذوقی او تطبیق بدهیم و برای مخاطب نمایش تولید کنیم.

 

* اصلا با دسته بندی آثار به عنوان دینی و یا غیره موافقید؟

به هیچ وجه. نباید الزامی به استفاده از عنوان تئاتر دینی داشته باشیم. چرا که وقتی آثار را دسته بندی می کنیم و عنوان تئاتر دینی یا هنرمند مسلمان را به کار می بریم دستة دیگر تعریف خوبی پیدا نمی کند. وقتی ساختار درام، تکنیک های کارگردانی، شیوه های بازیگری و سالن اجرا تفاوتی نمی کند، این دسته بندی بی معناست. تفاوت فقط در موضوع و رویکرد مفهومی یک اجراست.

 

* چرا این نگاه هنوز غالب نیست؟

چون وقتی مسئولان از تئاتر دینی حرف می زنند مقصودشان همان مستقیم گویی کلیشه شده ای است که مخاطب و هنرمند آن را بر نمی تابد. تئاتر کشور دینی ست اما مجال خلاقیت نیافته است. آستانه صبر و تحمل حوزه های مدیریتی پایین است و از همه مهم تر سوتفاهم ها و تفاسیر شخصی دردسر ساز می شوند.

 

* به همین دلیل مفاهیم دینی که سالها رویکرد اصلی جشنواره های مختلف بوده، هنوز نتوانسته به جریان پویایی در تئاتر کشور بدل شود؟

بله تا وقتی که نگاه کلیشه ای است راه به جایی نمی بریم. شاید اگر مسئولان جشنواره های تئاتر دینی، هنرمندان را گرد هم جمع کرده و منظور از برگزاری جشنواره را تشریح کنند، آن وقت دیگر مجموعه نمایشنامه ها و تولید آثار معطوف به پنجره فولاد، نذر، شفا و مشکلات روزمره مردم نباشد. این ظلم بزرگی ست که به خودمان روا داشته ایم چون تصور می کنیم شناخت امام رضا (ع) صرفا برای همین امور دنیوی ست که زندانی آزاد کنیم، گره مالی از ما باز شود و یا بچه فلج مان شفا بگیرد.

 

* پرداخت کلیشه ای که مخاطب را هم پس می زند.

وقتی درست نشانه گذاری نمی کنیم، درگیر تکرار مفاهیم می شویم و طبیعی است که مخاطب هم نداشته باشیم و جریان تئاتر حرفه ای هم نخواهد این گونه را دنبال کند. وقتی همه آثار در یک سطح و شبیه هم هستند، چرا باید اثر دیگری تولید شود؟

 

* بخشی از عدم توفیق خالق اثر به خطوط قرمز مربوط نیست؟ وقتی درام نویس ناچار است مثلا یک رزمنده را به طور مطلق خوب ببیند و دشمن اش را بد، اصلا شخصیت پردازی شکل می گیرد؟

خب این یک مشکل تاریخی است. وقتی ناچار می شوی نگاه مطلق به شخصیت یا ماجرایی داشته باشی اصلا درام شکل نمی گیرد. اساسا این تئاتر هم به حساب نمی آید چرا که آدم ها خاکستری هستند با درصدی میل به روشنی و میل به تاریکی.

 

* برخی از فعالان این گونه تئاتری، معتقدند کارشان دیده نمی شود چرا که در سالن های مناسب اجرا نمی روند، اما هرگاه تماشاخانه ایرانشهر و یا تالار وحدت را هم در اختیار داشته اند، باز با بی مخاطبی روبرو شده اند. چرا؟

این ذهنیتی ست که ما بوجود آوردیم. من از کلمه ما استفاده می کنم چرا که همه در بوجود آمدن شرایط موجود سهم داریم و اگر اوضاع مناسب نیست هر کدام به سهم خود مقصریم. نمی توانیم تقصیر را گردن عده ای بیندازیم. چه مسئولان، چه هنرمندی که به عرصه وارد نمی شود و چه آنها که نادانسته کاری انجام می دهند که نسبت به آن شناخت ندارند.

 

* دلیل این ریزش مخاطب چیست؟

هنوز به یک مدل اجرایی، یک ساختار در ارائه مفاهیم و مضامین دینی دست پیدا نکرده ایم که هم جذاب باشد و هم اصالت موضوع حفظ شود و بتواند بر مخاطب اثرش را بگذارد. لذا چون خیلی شعاری و مناسبتی کار می کنیم، وقتی به مناسبت ها می رسیم تماشاگر تکلیفش را با اجرا مشخص می کند و می گوید این نمایش مورد علاقه من نیست.

 

* مخاطبی که اتفاقا هرگاه با نمایش متفاوتی مواجه بوده از آن استقبال کرده است.

بله. اگر عزیزی مثل دکتر رفیعی، علیرضا نادری، محمد رحمانیان، قطب الدین صادقی که در کارنامه شان آثار خوبی دارند و همیشه نگاه فراگیری به مسائل اجتماعی داشته اند فرصت را برای آثاری از این دست مناسب بدانند می توانند نمایش ای بدیع و تاثیرگاری خلق کنند. این ها چون سبقه روشنی در کارگردانی آثار مختلف دارند به طور طبیعی تماشاگران آثارشان را دنبال می کنند. اپرای عاشورای بهروز غریب پور نمونه موفقی از این دست اجراهاست.

 

* شما طی سالهای اخیر نمایش های مختلفی را در این زمینه روی صحنه برده اید، واقعا مخاطب به نمایش دینی حتی با همان تعریف کلیشه شده اش، توجه نشان می دهد؟

اگر نگاه مدرنی داشته باشیم بله. وقتی من سه گانه «بانوی آب و آیینه»، «سردار مهر و ماه» و «خواهرانه به وقت خیزران» را کار کردم، نسبت به گذشته مخاطبان بیشتری را جذب کردم. چون از نگاه کلیشه ای که در دو دهه گذشته به این حوزه داشتم، فاصله گرفتم. در واقع من متوجه شدم که بایست زبان خودم را با مخاطب تغییر بدهم و شکل اجرایی ام را با شیوه های امروز تطبیق بدهم.

 

* همین دریافت شما باعث شد که پس از دو دهه کارگردانی آثار دینی یک کمدی غربی را روی صحنه ببرید؟

اگر منظورتان «آرسینک و تور کهنه» است که در آن نمایش هم سعی کرده ام در زیر متن حرف هایم را زده باشم. قصه نمایش بر پایه یک فرضیه باطل است که منجر به آدم کشی می شود. این تولید سم است و آرسنیک به نوعی آینده رو به زوال این تفکر را که نقطه مقابل خداشناسی ست اعلام می کند. درست است نمایش مربوط به دهه چهل «برادوی» است اما آنجا هم کوشیدم که حرفم را زده باشم.

 

* پس آرسنیک را هم به نوعی در ادامه نگاه خود می دانید؟

بله. شکل آرسنیک متفاوت از سایر کارهای من است اما امیدوار بودم بتواند تلنگری به مخاطب بزند. از نظرم آن هم می تواند نمایش دینی باشد اما با درصد کمتری. من به استنباط تماشاگران سپردم که نمایش را ببینند و تفسیر خودشان را داشته باشند.

 

گفت و گو از علی یزدان دوست

کد خبر 497746

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha