آیا عاشورا با مقوله ای بنام «آمادگی برای کشته شدن» از یک سنخ است؟

خبرگزاری شبستان: مسایل و حوزه های مختلفی در ابعاد جهانی وجود دارد که عاشورا در رابطه با آنها قابل تجزیه و تحلیل و دارای پیام های ویژه ای است از جمله در بحث «آمادگی برای کشته شدن» و یا «فداکاری»

 

حجت الاسلام احمد مبلغی، رییس دانشگاه فرق و مذاهب اسلامی در گفتگو با خبرنگار معارف خبرگزاری شبستان در بیان ابعاد بین المللی و جهانی نهضت عاشورا گفت: حادثه عاشورا دارای یک ماهیت فراتاریخی است؛ یعنی یک حادثه تاریخی اما با ماهیت فراتاریخی! به این معنا که این حادثه در زمره اهداف خود یک مقطع از تاریخ را در نظر نداشته است و برای تاثیرگذاری در یک مقطع خاص از تاریخ نبوده.

 

حتی اگر این را نیز در نظر نیاوریم عاشورا دارای کارکردهایی در تاریخ در شرایط مختلف تاریخی است و مقصود از ماهیت فراتاریخی همین است که این واقعه مربوط به یک شرایط خاص و برای شرایط ویژه و دارای کارکرد نسبت به همان شرایط نیست. بلکه در شرایط گوناگون می تواند حضور داشته و منشا تاثیر و کارکرد باشد.

 

وی تصریح کرد: این نهضت به موازات این ماهیت فراتاریخی، نیز دارای ابعاد فرامنطقه ای است و به تعبیر دیگر می تواند ابعاد جهانی به خود بگیرد. یعنی می تواند در ارتباط با مسایل و مناسبات انسانی و فراقومی و فرامنطقه ای منشاء تاثیر بوده و مورد استفاده باشد.

در این رابطه مسایل و حوزه های مختلفی وجود دارد که عاشورا در رابطه با آنها قابل تجزیه و تحلیل و دارای پیام های ویژه ای است. به عنوان مثال در بحث «اقدام به کشته شدن» و یا «آمادگی برای فداکاری».

 

رییس دانشگاه فرق و مذاهب اسلامی تصریح کرد: می دانیم که «فداکاری» یک مقوله خاص است که در فضای جهانی مطرح می شود و یا «آمادگی برای کشته شدن» مقوله ای است که امروز ابعاد پیچیده ای یافته و حتی در ذیل این آمادگی برای کشته شدن، پدیده ای مانند «انتحار» و «منفجر کردن» نیز دیده می شود، پدیده بسیار زشت و عملی تروریستی که کسی با کشته شدن خود مجموعه ای را به کشتن می دهد.

 

 عاشورا در ارتباط با این مقوله که زیرمجموعه های مختلفی دارد از جمله «انتحار» پیام ویژه ای دارد. یعنی شما نوعی فداکاری عمیق و اساسی را می بینید که در هیچ جا نمونه ای برای آن یافت نمی شود و در عین حال هیچ نوع «اقدام به کشته شدن» هم در آن نیست. چون امام دایما و در شرایط مختلف فرمود: «بگذارید من برگردم...» یعنی هیچگونه رفتن به سمت مرگ به معنای غیرانسانی آن، که خشونت را توسعه می دهد در این واقعه دیده نمی شود.

 

بلکه یک فداکاری معقول، منطقی و عقلانی و کاملا با ابعاد دور بودن و دور ماندن از خشونت در آن تعبیه شده است، این یک پیام و یک مکتب است که در بحث فداکاری می توان آن را تجزیه و تحلیل کرد و یک پیام جهانی است که امروزه قابل بحث است.

 

وی در بیان دیگر ابعاد جهانی عاشورا گفت: پیام دیگری در عاشورا است که عامل رفتار مطلوب را دو چیز می بیند؛ یک «دین مداری» و دیگری «آزادمردی و انسانیت»، این پیام برای جامعه امروز کاملا مهم است که ما وقتی می خواهیم یک وضعیت مطلوب را در سطح انسانی و جوامع انسانی رقم بزنیم اینگونه نیست که تصور کنیم تنها هر کس که دین مدار است کار مطلوب از او سر می زند و اگر دین مدار نبود، سر نمی زند. امام حسین علیه السلام فرمود: «ان لم يكن لكم دينا و لاتخافون المعاد فكونوا احراراً في دنياكم »

 

البته دین مداری به معنای دقیق کلمه، عامل وضعیت ایده آل مطلوب است اما ممکن است حتی وقتی دین نباشد، یک وضعیت های مطلوب مقطعی در رفتارها شکل بگیرد و این یک نوع نگاه است. یعنی شما می توانید در ارزیابی ها نسبت به جوامع، انسان ها و رفتارها عامل دین را به عنوان عامل اصلی تر در ایجاد وضعیت مطلوب به حساب بیاورید و در کنار آن عامل انسانی و اخلاقی اندیشی را نیز مدخلیت بدهید و این نیز یک پیام اندیشه فرامنطقه ای و فرادینی است.

 

عوامل دیگری نیز در این زمینه وجود دارد به عنوان مثال امروز بحثی مطرح می شود به عنوان «لا اکره فی الدین» که یک اندیشه اساسی قرآنی است و دارای ابعاد انسانی می باشد.

 

یعنی نگاه به جامعه دارد و اینکه نباید جامعه را در رفتن به سمت دین اکراه کرد بلکه باید رشد وجود داشته باشد تا دین شکل بگیرد اما با توجه به اینکه رشد آشکار است و یا اگر بشود آن را در جوامع آشکار کرد خود به خود توجه نسبت به دین ایجاد می شود، اکراه نسبت به آن به هیچوجه نباید صورت بگیرد و این مسئله در شب و روز عاشورا و حتی پیش از آن متبلور است.

 

به عبارت دیگر وضعیتی کاملا دقیق و شفاف وجود دارد امام حتی شب عاشورا خطاب به اصحاب فرمود: «من شما را در حل و آزادی قرار دادم که بروید و بیعتم را از شما برداشتم» بنابراین هیچگونه اجباری در کار نبود حتی حضرت پیش از رسیدن به کربلا فرمود: «مسیر ما مسیر کشته شدن است...» و با مطرح کردن این موضوع بسیاری از افرادی که همراه امام بودند از امام جدا شدند.

 

همچنین برخی از اصحاب که در روز عاشورا به میدان جنگ می رفتند اگر در شرایطی بودند که تصور می شد شاید به دلیل حجب و حیا در این شرایط قرار گرفته اند یا دارای شرایط و وضعیت خاصی بودند مانند سن کم و ... امام به آنها مجال می داد تا دقیق بیندیشند و سپس انتخاب کنند.

 

این نشان می دهد که اصل «لا اکراه فی الدین» کاملا در این نهضت متجلی شده است و آن بخش سخت دین مداری را که فداکاری برای دین است، تبلور داده است. اصولا فداکاری می بایست برای دین و از خاستگاه دین باشد اما در واقعه عاشورا همه این فداکاری ها از حالت اجبار و اکراه خارج می شود.

 

 

حجت الاسلام مبلغی افزود: فداکاری ای که با اجبار و با اکراه باشد فداکاری نیست. بلکه باید از درون بجوشد و این از درون جوشیدن را در روز عاشورا و در این نوع منطق می توان مشاهده کرد. علاوه بر این در حادثه عاشورا نه تنها فقط شیعیان بلکه از اهل سنت هم حضور داشته اند به عنوان مثال درباره «زهیر بن قین» (از شهدای کربلا) گفته شده که وی «عثمانی مذهب» بوده که در این صورت طبعا از اهل سنت بوده است و سپس به اصحاب و اتباع امام می پیوندد. اینکه حضرت از او دعوت می کند معلوم می شود که نهضت او فرامذهبی است. هرچند که از خاستگاه مذهب شکل می گیرد اما کارکرد، ارتباطات و مناسباتی که در این نهضت شکل می گیرد فرامذهبی است.

 

اینکه آیا «زهیر بن قین» شیعه شد یا نه؟ مورد بحث ما نیست آنچه مهم است این است که امام از یک دیدگاه و فضای گسترده تری دعوت می کند. علاوه بر این برخی از شهدای عاشورا مسیحی بوده اند و این نشان می دهد که این نهضت دارای ابعاد انسانی است و ابعاد جهانی و فرااسلامی و فرادینی دارد.

 

به این معنا که حوزه گسترده تری نسبت به یک دین و مذهب خاص را شامل می شود ابعاد فراوانی در عاشورا وجود دارد که از سنخ ابعاد جهانی، انسانی و فراتاریخی هستند که اگر شناسایی شود در تعدیل و تسهیل ذهنیت هایی که حتی ما پیروان امام حسین علیه السلام داریم موثر خواهد بود.

 

ما گاه حتی بر اساس این ذهنیت ها امام حسین علیه السلام را محدود کرده و به انحصار خود درمی آوریم یا حتی ایشان را عامل خشونت معرفی می کنیم به عنوان مثال قمه زنی عملی است که چه ما بخواهیم و چه نخواهیم در افکار عمومی نوعی خشونت محسوب می شود و ما با این کار امام را که عامل نفی خشونت بوده و همه ی وجوه انسانی در ایشان وجود داشته است، عملا به عنوان عامل خشونت معرفی می کنیم.

 

 گاهی نیز به اتکای امام حسین علیه السلام مرتکب خشونت می شویم و اهل سنت و پیروان سایر مذاهب را از خود جدا کرده و امام حسین علیه السلام را عامل تفرقه قرار می دهیم.  این موارد نشان می دهد که ما ذهنیت های اشتباهی داریم نسبت به نهضتی که در آن دین به کمال و تمام خود تبلور یافته و انسانیت و ابعاد فرادینی نیز در آن متبلور است. 

کد خبر 498799

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha