خبرگزاری شبستان - فرهنگ و ادب: سریال مختارنامه تازه ترین ساخته داوود میرباقری این روزها نگاهها را به مقطعی از تاریخ اسلام معطوف ساخته که واقعیت های آن به دلایل مختلف در ابهام مانده است. بویژه روایت ها درباره شخصیت مختار بسیار متناقض است. این سریال اگر چه با انتقادات بسیاری روبروست اما میرباقری همچون سایر تجربه های پرسر و صدایش در آدم برفی و سریال ماندگار امام علی (ع) تابوهایی را شکسته که همین فضا را برای ورود پژوهشگران تاریخ اسلام به این مقطع مجادله برانگیز هموار کرده است، حجت الاسلام ابوالفضل هادی منش، مدیر گروه علمی روش تحقیق و نویسندگی شورای عالی مدیریت حوزه علمیه قم چندی پیش کتابی را با عنوان "مختارنامه" ترجمه کرد که توسط انتشارات سرو منتشر شد. نویسنده این کتاب شریف القرشی درصدد برآمده تا مختار را از انواع اتهامات تبرئه کند. در گفتگوی زیر به بررسی این اتهامات درباره مختار در این کتاب و سریال "مختارنامه" ساخته داوود میرباقری پرداخته ایم.
روایت های مختلفی درباره شخصیت مختار وجود دارد، این روایت ها به حدی متناقض است که هر مخاطبی را سردرگم می سازد، ریشه این تضاد دیدگاهها در کجاست؟
برای پاسخ به این سوال باید به زندگی مختار اشاره ای داشته باشیم، قبیله ای که مختار در آن به دنیا آمد، یکی از خاندان مشهور عرب است که دیر اسلام را پذیرفت، اما پس از آن در نشر اسلام و تمسک به ارزشهای آن معروف شد. مختار به جز "ابواسحاق" کنیه دیگری نداشت. لقبش "کیسان" بود. گفته شده چون نام فرمانده سربازان مختار، کیسان بود، وی را نیز بدان لقب دادهاند. کیسان، فردی رازدار و امین مختار بود. مختار در سایه خاندان نبوی بزرگ شد و از آداب و تربیت آنها بهره جست و از همان کودکی به دنبال پیشرفت و کسب احترام در جامعه بود. او از کودکی با امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در ارتباط بود و پیش از کسب آن محبت و احترام اجتماعی برای خود، نسبت به آن دو در دل محبت و احترام داشت و پیوسته همراه آنان بود. این موضوع سبب شد که علیه حکومت اموی و برای خونخواهی امام حسین(ع) به پا خیزد. او پیوند محکمی با صحابه و فرزندانشان داشت و هنگامی که به قدرت رسید، برای بعضی از آنان هدیه فرستاد، همانگونه که اموال بسیاری را به محمد بنحنفیّه بخشید تا بین فرزندان صحابه و دیگران تقسیم کند.
_ اتهام هایی که درباره مختار مطرح می شود و شما نیز با ترجمه کتاب مختارنامه به ریشه یابی و پاسخگویی بدانها پرداختید، چیست؟
اتهاماتی درباره این سیاستمدار زیرک، مطرح شده که برخی از آنها غیرمنصفانه است. کسانی که مختار را به این اتهامها متهم میکردند دو دسته بودند: دسته اول از امویانی بودند که با اهلبیت(ع) دشمنی داشتند، زیرا مختار بزرگان آنها نظیر عمر بنسعد و عبیدالله بنزیاد و شمر بنذیالجوشن و دیگر بزرگان اموی را به قتل رساند، دسته دوم اموی نبودند اما از ضعف احادیثی که مختار را متهم کرده است غافلاند، لذا او را متهم می سازند. یکی دیگر از اتهامهایی که به مختار زده شده این است که او ادعای پیامبری داشته و نامهای به اهل بصره به این مضمون نوشته که: "به من خبر رسیده که شما من و فرستادگانم را تکذیب میکنید. پیامبران پیشین ینز تکذیب شدند و من از بسیاری از آنها بهتر نیستم". همچنین مختار متهم شده است که قرآن خاصی دارد و جبرئیل از آسمان بر او وحی نازل می کند. درحالیکه هیچ یک از این تهمتها واقعیت ندارد، بلکه او از مؤمنان و پارسایان است. او دین خود را خالص نمود و در پی کشتن قاتلان فرزند رسول خدا(ص) و ویران ساختن خانههای آنها و ایجاد رعب و وحشت در میان آنان بود و هدف او در همه این امور رضای خدا و وفاداری به اهلبیت(ع) بوده است. از تهمتهای دیگری که به مختار زده شده این است که او زین یا صندلی خاصی داشته که آن را بر پشت قاطر سفید می گذاشته و بر آن دیباج میکشیده و او و اصحابش گرد آن طواف کردهاند و طلب نزول باران و پیروزی می کردند و قائل به این بودهاند که این صندلی همان منزلتی را دارد که تابوت نزد حضرت موسی(ع) داشت. در حالی که این تهمتی بیش نیست و مختار این صندلی را دوازده هزار دینار یا درهم خرید و شیعیان به آن تبرک میجستند، زیرا همان صندلی ای بود که امیرمؤمنان (ع) بر آن مینشست و با بدن پاکش تماس داشت. به همین جهت مختار آن را به این قیمت گران خرید و هیچ خردهای بر مختار از این جهت نیست. از سایر افتراهایی که به مختار زده شده این است که از او نقل کردهاند که او با جبرئیل ملاقات کرده و با او سخن گفته و از نزد او برخاسته است این از تهمتهای عجیبی است که به او زده شده است. مختار غلامی داشته که جبرئیل نامش بود و گاه از او سخن نقل میکرد. همچنین مختار متهم شده که از دین خارج شده و یکی دیگر از اتهامات او این است که او از کیسانیه است و اعتقاد به امامت محمدبنحنفیه داشته و مردم را به امامت او دعوت میکرده و معتقد بوده که او همان مهدی موعود (عج) است که بشریت را از ظلم و جور و طغیان نجات میدهد. مختار از همه این انحرافات منزه بود و به هر آنچه خداوند بر پیامبرش نازل کرده ایمان داشت و هیچ ارتباطی با هر اندیشهای که مخالف اسلام باشد، نداشت. او عقیدهای قوی و ایمانی راسخ داشت و هیچگاه مردم را به امامت محمد بنحنفیه دعوت نکرد و البته محمد بنحنفیه نیز ادعای امامت نکرده بود. آنچه ادعای ما را مبنی بر اینکه محمد بنحنفیّه ادّعای امامت نداشت، تأیید میکند، سخن ابننما است که گفته: "اهل کوفه گروهی را نزد محمد بنحنفیه فرستادند و نظر او را در مورد مختار پرسیدند، او جواب داد: به پا خیزید که امام من و شما علی بنالحسین(ع) است. سپس محمدبنحنفیه نزد امام(ع) رفت و در مورد مختار سؤال کرد، امام(ع) جواب داد: "اگر یک برده زنگی نسبت به ما اهلبیت(ع) پافشاری کند، بر مردم واجب است که او را یاری دهند و من این کار را به عهدهی تو گذاشتم، پس هر آنچه خواستی انجام ده" و این روایت نشان میدهد که محمد بنحنفیه و مختار ادعای امامت نداشتهاند، بلکه معتقد به امامت امام زینالعابدین (ع) بودند. اینها بعضی از تهمتهایی است که امویان که کینه اهلبیت(ع) را در دل داشتند به مختار زدهاند که اگر مختار، دشمن امام حسین(ع) بود به این امور متهم نمیشد.
_ بسیاری با اشاره به خشونت هایی که مختار پس از قیامش داشت، معتقد بودند که او از مسیر اهل بیت (ع) دور شده است و اگر سنگ خونخواهی قاتلان سید الشهدا را می خواهد به این دلیل است که او می خواهد از دریچه دوستی اهل بیت به مطامع شخصی و قدرت طلبی هایش جامه عمل بپوشاند؟ قیام مختار با انگیزه خونخواهی صورت گرفت یا قدرت طلبی؟
ابهام درباره شخصیت، زندگی، منش و رفتار مختار به حدی نیست که به سادگی قابل رمزگشایی باشد، تلاشی که مختار انجام داد، دل اهل بیت (ع) را شاد کرد، اما مساله این است که این اقدام با چه انگیزه ای صورت گرفت و مختار چقدر در انتقام جویی از قاتلان شهدای کربلا عملکرد درستی داشت؟ اگر مختار، شیعه ناب و خالص بود و رفتاری مشابه حضرت عباس (ع)، محمد حنفیه یا محمدبن ابوبکر داشت، این خشونت ها را در انتقام جویی مرتکب نمی شد و تاریخ درباره او قضاوت بهتری می داشت. مختار بهره هایی از آن عصبیت عرب جاهلی داشته و با آن به قیام پرداخته، در حالیکه تفکر شیعی، با ترور مخالف است و حتی حدیث نبوی نقل شده که ایمان در نقطه مقابل ترور قرار دارد. حتی امام سجاد (ع) پس از عاشورا دعا را به عنوان ابزاری برای مبارزه و آگاهی بخشی به مسلمانان برگزید و هیچ گاه قیام های کینه توزانه ای را که با هدف خونخواهی کربلا برپا شد، تائید نکرد وگرنه درباره ضرورت محاکمه، عقوبت و کیفر آن همه ظلمی که دشمنان سیدالشهدا (ع) در کربلا کردند و دل و جان شیعه را تا قیامت سوزاندند، تردیدی نیست. اما خشونت ها و کینه توزی هایی که مختار در قصاص عاملان شهادت امام حسین (ع) داشت، فضای منفی علیه او ایجاد کرد. به دلیل این انتقادات بود که ابومحمدحکم، فرزند مختار خدمت امام محمد باقر (ع) شرفیاب شد و از انتقادات درباره پدرش گلایه کرد. امام نیز خطاب به منتقدان فرمودند، "مختار را دشنام نگویید چرا که او آمد و قاتلان شهدای کربلا را به سزای اعمال خود رساند و بازماندگان سرگردان قافله کربلا را پناه داد و از آنها در برابر دشمنان حمایت کرد و ازدواج مردان و زنان علوی را مهیا ساخت و مهریهی آنان را پرداخت کرد" حتی امام می فرمایند که مهر مادرشان از پولی بوده که مختار برای امام سجاد (ع) برای آنها فرستاده است. روایت هایی نیز که از سایر ائمه معصوم (ع) نقل شده، نشان می دهد که مختار جایگاه ویژهای در دل اهلبیت(ع) داشت و این به خاطر سپاسگزاری آنان از او به دلیل لطفی بود که در حقّ آنان انجام داد، انتقام آنان را گرفت و دیدگانشان را با کشتن گروه جنایتکاری که خون خاندان پیامبر(ص) را به زمین ریختند، روشن ساخت. هنگامی که امام زینالعابدین(ع) سرهای جدا شده جنایتکارانی مانند عبیدالله بنزیاد و عمربنسعد و فرزندش حفص را در مقابل خویش دید، سجده نمود و فرمود ؛ سپاس خدای را که انتقامم را از دشمنم گرفت؛ خدا به مختار جزای نیک دهاد". امام زینالعابدین(ع) پس از فاجعه کربلا هرگز متبسّم دیده نشد و حزن و اندوه بر زندگی او خیمه زده تا اینکه هنگامی که سر جدا شده ابنمرجانه را در مقابل خود یافت. امام بسیار خوشحال و شادمان شد که این شادمانی به سبب مختار بود.
_ این روزها سریال مختارنامه داوود میرباقری از صدا سیما پخش می شود که واکنش های متفاوتی درباره آن می شود، اما سوالی مهمی که می شود این است که کارگردان تا چه اندازه در دراماتیزه کردن روایت تاریخی و دخالت دادن تاویل های هنرمندانه خود در سریال موفق بوده است؟
مختارنامه میرباقری هنرمندانه قیام مختار را به تصویر کشیده است. وی با احاطه کاملی که بر تاریخ اسلام دارد، و مشورت با کارشناسان پژوهشگران تاریخ اسلام توانسته تصویر کاملی از این دوره نشان دهد. اهمیت کار زمانی روشن می شود که بدانیم درباره مختار منابع تاریخی بسیار معدودند و میرباقری در چنین شرایطی که نقاط کور تاریخی فراوانی وجود دارند، با عقبه پژوهشی و بنیه علمی قوی توانسته حلقات گمشده تاریخی را پیدا کند. قبلا ایشان در سریال امام علی با منابع زیادی روبرو بودند، همچنین یک بازه زمانی مشخص پیش روی ایشان بود اما در باره مختار قیل و قال های تاریخی فروان است و همین امر محدودیت هایی را ایجاد می کند، اما این کارگردان بر این مسائل توفق یافته و از دخالت دادن سلایق شخصی در سریال پرهیز کرده است. البته اگر این سریال را از منظر عاطفی و هنری اگر بررسی کنیم برخی از تصویرها مثل حضور زنها محل خدشه است. به هر حال این سریال یک اثر هنری است که با متن تاریخی تفاوت دارد، اما در مجموع باید نمره خوبی به این سریال بدهیم.
_ این سریال می تواند با شکستن فضای منفی درباره مختار، زمینه مناسبی برای کندو کاو درباره شخصیت و قیام وی فراهم کند؟
البته به مرور این نگاه کمرنگ می شود ومیرباقری نیز با ساخت این سریال فضای خوبی ایجاد کرده است تا پژوهشگران سراغ واکاوی این بخش از تاریخ اسلام بروند و بیشتر شدن پژوهش ها در این حوزه نشان می دهد که این فیلم توانسته بسیاری از خط قرمز ها را بشکند.
_ کتاب مختارنامه القرشی که اخیرا با ترجمه شما منتشر شد نیز همچون سریال مختارنامه در پی زدودن برخی از اتهام ها درباره مختار است، درباره این کتاب و نقش آن در مبرا ساختن مختار از این اتهام ها توضیح می دهید؟
استاد باقر شریف القرشی نویسنده این کتاب، از نویسندگان عراقی اهل نجف است که پژوهشگر برجسته ای در تاریخ اسلام و نگارش سیره اهل بیت (ع) به شمار میآید. وی در این کتاب موضوع تازهای را دستمایه پژوهش خود قرار میدهد. او در این کتاب به شفافسازی دوگانگیهای موجود درباره شخصت مختار میپردازد. نویسنده این اثر برای از میان بردن این شبهات از دیدگاه ائمه معصومین(ع) سود جسته است. القرشی در زمانه ای که تاریخ دیوار کوتاهی دارد و اغلب پژوهشگران برای به امید ثواب درباره ائمه معصوم (ع) بویژه امام حسین کتاب می نویسند؛ اما آثار آنها از روشمندی و منطق علمی تهی است، با توجه به اشراف کامل به منابع تاریخی اسلامی بویژه منابع شیعی کتاب هایی نوشته که معتبر و متقن است و کمتر با انتقاد روبرو شده است. این محقق در آثارش به اعتبار منابع اهتمام ویژه ای دارد. اما اگر بخواهیم کتاب را نقادانه بررسی کنیم، می توانیم تا حدودی به آن خرده بگیریم، زیرا القرشی نگاه بیش از حد مثبتی به مختار داشته است و من این مساله را در مقدمه کتاب با نقد مختار جبران و سعی کردم به عنوان یک پژوهشگر تاریخ اسلام و شیعه پیرامون ابهامات موجود درباره شخصیت مختار توضیح بدهم. تلاش کرده ام ترجمه خوبی ارایه دهم و چون وفاداری به متن وظیفه مهم مترجم است، دخل و تصرفی در کتاب نکردم، اما تا جایی که ممکن است، مختار را همانطور که هست، نه بیش تر و نه کم تر معرفی کردم. چرا که می گویند تاریخ، معلم انسان هاست، به این دلیل است که نیازی نیست افراد را بالا ببریم، یا پایین بیاوریم. تاریخ، کارنامه عملکرد انسان هاست و معمولاً خودش قضاوت می کند. چون چهره و خدماتی که افراد داشته اند به خوبی در تاریخ تبیین می شود.
پایان پیام/
نظر شما