به گزارش گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: تاریخ جوامع گذشته نشان می دهد که دین همواره محور قوانین مدنی و منشا اجتماعات و تشکل های گروه به شمار می رفته است و اساسا مذهب فصل الخطاب کلیه منازعات و اختلافات قومی و قبیله ای بوده و هنجارهای اجتماعی را رقم می زده است.
به نظر «دوکولانژ»، مذهب بنیان زندگی اجتماعی بشر را تشکیل می داد و اموری مثل ساختن خانه، خانواده، ازدواج، مالکیت، وراثت و سایر حقوق و قوانین خانواده، شکل گیری اجتماعات، پدید آمدن شهرها، بنای تمدن ها، معلومات مردمان، تقویم و گاه شماری و تاریخ نگاری، حکومت مدنی، مجامع قانون گذاری، قضایی، امور لشگری و جنگ و هنر و ... مبتنی بر معتقدات بود.
«دورکیم» در کتاب «صور ابتدایی زندگی مذهبی»، با مطالعه در توتمیسم و ادیان ابتدایی، خصوصا در بومیان اولیه استرالیا که کهن ترین جامعه بشری به شمار می رود، به این نتیجه رسید که دین در گذشته یک تجربه اجتماعی و در واقع ناظر بر نیازهای اجتماعی ریشه دار انسان بود و دین واقعیتی اجتماعی داشت، وقتی شخصی به دین عمل می کرد در واقع حس همبستگی و اتکا به گروه و خلاصه حس بودن در جامعه را بر می تافت.اصل ا جامعه منشا دینی داشت و دین آن را ایجاد می کرد.
در آن زمان اساسا اجتماع را نوعی عبادت تلقی می کردند لذا توسعه اجتماعات بشر پا به پا و دوش به دوش ترقیات مذهبی بوده است. «هاری آلپر» نیز بر این باور است که اساسا دین انسان را به قلمروهای فرافردی وابسته می ساخت و شهر خدا بازتاب شهر انسانیت می شد. دین در زندگی روزانه یک نیروی تمام معنی ضدگرا و برانگیزاننده تعلق اشتراکی به هدف های اخلاقی بود، هدف هایی که از مقاصد فردی فراتر قرار داشت.
بنابراین در ارتباط با نقش دین در پیدایش اجتماعات و ساماندهی هنجارهای اجتماعی آنچه را که دانشمندان علوم جامعه شناسی در آئینه تحقیق یافته اند، دین جاودانی اسلام در عینیت جامعه خود آن را در قول و فعل در معرض افکار جهانیان قرار می دهد.
با توجه به نقش آفرینی عمیق دین در ایجاد تشکل های اجتماعی است که اسلام در ابتدای نظام دهی سازمان دینی خود، تاسیس مرکز تجمع عموم مسلمانان را با نام «مسجد» در اولویت قرار داده و برای حفظ حضور دائمی مسلمانان در آن صحنه های دینی، آداب و مراسم خاصی را در برنامه خود منظور و بدان تاکید می نماید و آن گونه که در بعضی از ادیان گذشته به اجتماعات مذهبی به دیده عبادت می نگریسته اند، اسلام نیز با سفارشات مکرر خود، کاملا با صبغه عبادی و ارزشی بدان نگریسته و اجتماع مسجدی را به نیکوترین وجه ستوده و شدیدترین تاکیدات را در راستای حفظ این سنگرهای توحیدی ابراز داشته است.
پیامبر بزرگوار اسلام ابتدا مطابق شیوه تربیتی اسلام از کانال تشویق و تحریک مسلمانان به تشکیل مداوم این کانون های یاجتماعی-به بهانه شرکت در مراسم نمازهای جماعت-وارد شده چنین می فرماید:
من مشی الی مسجد من مساجد الله فله بکل خطوة خطاها حتی یرجع الی منزله عشر حسنات و محی عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات.
«کسی که به مسجدی از مساجد خدا برود برای هر گامی که بر می دارد تا به منزل خود بازگردد ده حسنه برای اوست و ده گناه اش پاک می شود و ده بار ترفیع درجه می یابد» .
به دیگر بیانی حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمود:
من مشی الی مسجد لم یضع رجله علی رطب ولا یابس الا سبحت له الارض الی الارضین السابعه
«آنکه به سوی مسجدی می رود بر هیچ خشک و تری پا ننهند و قدم نگذارد جز آنکه تا هفتمین طبقه اش برای او تسبیح گوید».
و در حدیثی پیامبر خدا(ص) فرمود:
بشّر المشّائین فی ظلم اللیل الی المساجد بالنور التّام یوم القیامة
«مژده ده آنها را که در ظلمات شب به سوی مسجدها می روند به روشنی کامل در روز قیامت».
اساسا پیشوایان اسلامی با توجه به روان شناختی اجتماعی و وجود سلایق و طبایع گوناگون بشری، در بیان پیام های مکتبی خود، زبان های مختلفی را مورد استفاده قرار می دهند: زبان تشویق، زبان عارفانه، زبان گویشی مردمی، زبان فلسفی و در نهایت زبان تهدید و تنبیه از جمله زبان هایی است که در روش های صحیح هدایتگری با آن رو به رو می شویم. زیرا هرکسی را زبانی موثر و مفید می افتد و هرکس از طریق زبانی به سوی پیامی جلب و جذب می شود.
در آموزه های دینی هرچه پیام از محتوای بلند و عظیم و فراگیری برخوردار باشد به همان مقدار از زبان های بیشتری در ارسال پیام استفاده می شود تا همگان معنی و مفهوم اصلی پیام را کاملا دریابند.
«مسجد به عنوان تضمین کننده پویایی و تحرک نهضت اسلامی در آرایش طیفی افکار و اصالت و استحکام بخشیدن به ایدئولوژی توحیدی، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد و این است که اهمیت و رفعت بیشتری یافته و همواره مورد توجه مکتب بانان اسلامی قرار می گیرد.
نظر شما