مسجد؛ فتح بابی مبین در شهر

خبرگزاری شبستان: در معماری و شهرسازی اسلامی کل از مسجد نشو و نما می کند و امتدادی از آن است، همان طور که تمامی اعمال یا شعائری که در مسجد انجام می شود در خانه یا بازار نیز می تواند انجام می گیرد.

به گزارش گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: در شهر اسلامی، مسجد نه تنها خود مرکز اجتماع و نیز محل فعالیت های دینی است، بلکه به سوی میدان فعالیت های اقتصادی، منازل شخصی، مدارس و ... باز می شود، به گونه ای که تمام آنها را (توسط بازار به عنوان ستون فقرات شهر) به یکدیگر متصل می کند. بدین ترتیب معماری، در عین حال که خود گذران یک زندگی یکپارچه را تسهیل می کند، انعکاسی از وحدت زندگی اسلامی سنتی است.

 

در تمام شهرهای اسلامی مسجد جامع به عنوان عنصر اصلی مرکز شهر و سایر مساجد به عنوان مرکز محلات در مسیر گذرهای اصلی نمایان است. در مساجد حیاط دار ارتباط حیاط مساجد با گذرهای اطراف به بهترین شکل مفهوم مسجد به عنوان خانه خدا، خانه ای متعلق به همه را بیان می کند. تا جایی که مسجد جامع شهر به عنوان پناهگاه و خوابگاهی برای مسافران و معتکفان بوده و این جماعت با مشکلات و سنگینی های روزگار خود به مسجد روی می آورده اند.

 

پیوستگی شهر؛ پیوستگی و پویایی زندگی

هانری استیرلن در کتاب اصفهان تصویر بهشت(با مقدمه هانری کربن از شاگردان برجسته علامه طباطبایی) حکمت پیوستگی مساجد با بازار شهر و یکپارچگی شهر ایرانی را اینگونه بیان می کند:

« از سویی اگر مسجدی پیوسته به بازار وجود نداشته باشد، آهنگ پنج نوبتی نمازهای روزانه اقتضا می کند که مومنان هر روزه راه زیادی تا رسیدن به مسجد بپیمایند و از سویی دیگر، بنکداران تامین کننده اجناس بازار با کاروان های خود از راه های بسیار دور می آیند و باید در محل یک مرکز پذیرایی داشته باشند».

 

بحث اساسی در اینجا بر مساجد حیاط داری است که گذرهای اصلی و فرعی بدانها راه دارند. این خصوصیت فضایی علی رغم وجود درها به قدری قوی است که حیاط مساجد را همانند تکایا و حسینیه ها در شمار فضاهای عمومی قرار می دهد.این شکل ارتباط حیاط مساجد با گذرهای عمومی و راسته بازار بهترین صورت بیان کالبدی مفهوم مسجد به عنوان خانه خدا، خانه ای متعلق به همه بوده است و می توان نمونه های آن را در شهرهای مختلف ایران دید.

 

در شهرهای ایران همانند بافت سنتی شهر یزد، اصفهان، نائین و ... می توان کمال هماهنگی و آمیختگی و یکپارچگی اجزایی مانند مدرسه، بازار و میدان راه و هیئت یک کل به رای العین دید، اجزایی که در کل به خوبی محو شده اند.

 

به عبارتی این اجزا نیستند که بافت شهر را تشکیل می دهند، بلکه بافت شهر شامل اجزایی چون مسجد و مدرسه و خانه است. ورای عناصر و اجزا شهری که کنار هم قرار می گیرند، چیز دیگری وجود دارد و آن ارتباط است.ارتباطی که پیوند اجزا را در هیئت مجموعه به صورت یک کل باعث می شود. این مجموعه ها به رغم همبافتگی یا پیچیدگی واجد نظم اند و مناظره میان پیچیدگی و نظم در آنها حس زیبایی شناسی انسان را ارضا می کند. ترکیب و اتحاد اجزا مختلف در یک کل هماهنگ همان چیزی است که به شهر سیمای بصری مطلوب می بخشد.

 

برای مثال در شهر یزد مجموعه مسجد جامع، بازار و چهار سوق، مدرسه علمیه و بقعه سید رکن الدین این چنین، پیچیدگی و نظم را به نمایش می گذارد. این عناصر به مثابه اجزایی از کل مجموعه چنان در هم تنیده شده اند که تفکیک کالبدی و فضایی آنها دشوار است. از لحاظ فلسفی و هنری نیز پیوند و ترکیب اجزاء و عناصر مختلف در یک کل هماهنگ به گونه مجموعه ای متحد همان چیزی است که به شهر سیمای بصری مطلوب می بخشد و این همان وحدت تشکیل یافته از اجزاء است که به تعبیر علامه جعفری در یک سیستم به وجود می آید.

 

مرحوم علامه محمدتقی جعفری در تفسیر نهج البلاغه خود به انواع مختلف وحدت اشاره می کندکه نوع دوم آن بدین شهر است:

«وحدت تشکل یافته از اجزاء که در سیستم ها به وجود می آید، این وحدت ممکن است با نظر به وحدت عوامل ایجاد کننده مجموع متشکل به وجود آید و ممکن است با نظر وحدت هدف آن مجموع بوده باشد».

 

سازمان کالبدی شهرهای تاریخی ایران بر پیوندهای فضایی میان عناصر مجموعه مرکز شهر و مراکز محلات از طریق یک رشته فضاها و عناصر ارتباط دهنده گذرهای اصلی و میدان استوار است.

 

تمام این شهرها دارای یک مرکز شهر (مرتبط با مسجد جامع، بازار و دارالحکومه و... )، چندین محله و مرکز محله بوده اند. آنچه اهمیت دارد جریان گذرهای اصلی در سراسر شهر بوده و که به مثابه عناصر پیوند دهنده عمل می کرده است. محلات با وجود ساختار اجتماعی-اقتصادی متفاوت، توسط گذرهای اصلی با هم پیوند داشته اند. این ارتباط تنها فضایی نبوده است بلکه اجتماعی و فرهنگی نیز بوده است. در ساخت شهرهای تاریخی ایرانی محلات با داشتن استقلال نَسُبی و اجتماعی و کمتر صنفی با هم مرتبط بوده اند.

مراکز محلات نیز از طریق گذرهای اصلی به مرکز شهر مرتبط بوده اند. این پیوستگی اجزا و عناصر شهری و اینکه تمام محلات و مرکز محلات از طریق گذرهای اصلی به مرکز شهر و مسجد جامع شهر(که به دلیل بی نظیر بودن در نوع و ارزش، خود یکی از مصادیق وحدت است) ارتباز می یابند. علاوه بر اینکه مبین نظم در ساختار کالبدی-فضایی شهرهای ایران است و شهر به مثابه کلی مرکب از اجزاء در نظر گرفته شده است، نمایان گر مصداقی از وحدت است.

 

برگرفته از: کتاب «نماز و نهضت مسجدسازی» تالیف جمعی از نویسندگان

 

کد خبر 514288

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha