خبرگزاری شبستان - گروه قرآن و معارف: "تا زمانی که انسان، مشغول عشق بازی با دنیا است و زیورآلات دنیا را می پرستد، نمی تواند فهمی از آن عشق داشته باشد. راز نماز در عشق به خداوند است و ورود به حریم این عشق به واسطه ورود به مرتبه سوم نماز اتفاق می افتد. گفته اند اَینَ المُلوک و ابناء الملوک مِن هذه اللذة. آقای بهجت می فرمودند اگر سلاطین عالم می فهمیدند در نماز چه لذتی است، سلطنت را رها می کردند و در لذت نماز غرق می شدند. اما کسی این لذت را می چشد و می فهمد که بتواند به آن مرحله سوم راه پیدا کند، در آن صورت است که محبت خداوند در او بیدار می شود. من مثالی در این رابطه می زنم. ما عشق به خداوند را با خود خدا متوجه نمی شویم. ما ظهورات این عشق را می فهمیم. در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: " مَنْ اَحَبَّکُمْ فَقَدْاَحَبَّ اللَّهَ وَمَنْ اَبْغَضَکُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللَّهَ / اگر کسی به شما اهل بیت (ع) محبت داشته باشد به خدا محبت دارد و هر کسی که نسبت به شما اهل بیت (ع) بغض و کینه داشته باشد، در واقع به خداوند بغض و کینه دارد. " پس ما به واسطه اهل بیت (ع) به آن مراتب بالا می توانیم صعود کنیم. "
بخش دوم و پایانی گفتگوی خبرنگار گروه "قرآن و معارف" با حجت الاسلام و المسلمین علی محمد باقی، کارشناس در حوزه نماز به مراتب و مراحل و سیر صعودی نماز می پردازد.
شما در بخش پیشین گفتگو به سه مرتبه نماز و سیر صعودی آن پرداختید. این که" نماز خاضعانه" می تواند با تمرین و ممارست و ریاضت به "نماز متفکرانه" برسد و در ادامه بالاترین نماز که "نماز عاشقانه" است محقق شود. آیا افراد عادی می توانند به این مرتبه برسند؟
اگر بتوانند آن مقدمات را طی کنند و آن پرهیزها را انجام دهند و مرحله به مرحله با عنایت خدا جلو بیایند . ببینید اساسا سِرّ نماز، عشق به خداست. اما بهره نمازخوانی که در مرتبه اول است از این سِرّ ضعیف است. تا زمانی که انسان، مشغول عشق بازی با دنیا است و زیورآلات دنیا را می پرستد، نمی تواند فهمی از آن عشق داشته باشد. راز نماز در عشق به خداوند است و ورود به حریم این عشق به واسطه ورود به مرتبه سوم نماز اتفاق می افتد. گفته اند اَینَ المُلوک و ابناء الملوک مِن هذه اللذة. آقای بهجت می فرمودند اگر سلاطین عالم می فهمیدند در نماز چه لذتی است، سلطنت را رها می کردند و در لذت نماز غرق می شدند. اما کسی این لذت را می چشد و می فهمد که بتواند به آن مرحله سوم راه پیدا کند، در آن صورت است که محبت خداوند در او بیدار می شود.
من مثالی در این رابطه می زنم. ما عشق به خداوند را با خود خدا متوجه نمی شویم. ما ظهورات این عشق را می فهمیم. در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: " مَنْ اَحَبَّکُمْ فَقَدْاَحَبَّ اللَّهَ وَمَنْ اَبْغَضَکُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ اللَّهَ / اگر کسی به شما اهل بیت (ع) محبت داشته باشد به خدا محبت دارد و هر کسی که نسبت به شما اهل بیت (ع) بغض و کینه داشته باشد، در واقع به خداوند بغض و کینه دارد. " پس ما به واسطه اهل بیت (ع) به آن مراتب بالا می توانیم صعود کنیم.
می بینید که نماز فرد در واقع در مرتبه اول و نماز خاضعانه است اما همین فرد وقتی در جلسه اباعبدالله (ع) حاضر می شود و برای امام حسین (ع) گریه می کند، محبت و حب حضرت سیدالشهدا (ع) و محبت امام زمان (عج) رتبه معنوی او را بالاتر می برد.
چه کار کنیم که در رتبه اول نماز در جا نزنیم؟ چه کنیم که توفیق خواندن نمازهایی با حضور قلب و عاشقانه را داشته باشیم؟
عرض شود تعبیر بزرگان این است که بهترین راه برای سیر در نماز، عمل به آداب نماز است. خب جامعه ما نسبت به آداب نماز کاهلی می ورزد. فکر می کند که اگر در حد واجبات نماز را بخواند کافی است، در حالی که نماز وقتی کامل می شود که آن اثر و سرّ نماز پدیدار شود. در روایات داریم که نوافل نماز، کامل کننده نماز اند، مستحبات نماز، انماز انسان را کامل می کند. جالب است بدانید که 3 هزار مستحب درباره نماز احصا شده است. از نماز و تیمم و غسل و ذکر بگیرید تا سایر اعمال. حالا ممکن است ما به خیلی هایش نرسیم اما گفته اند: "آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید." آن مقدار که می توانیم انجام دهیم. شما می دانید که رساله مراجع تقلید در باب احکام و واجبات است اما نماز به مقدری مهم است که وقتی رساله ها به باب نماز وارد می شوند، به مستحبات نماز هم می پردازند. یعنی به احکام مستحب هم توجه دارند که مثلا مستحب است که هنگام قیام چنین شود یا در رکوع مستحب است که فلان ذکر خوانده شود.
اگر بخواهیم گل سرسبد این مستحبات را ذکر کنیم کدام از همه بافضیلت تر خواهد بود؟
از مهم ترین و عالی ترین مستحبات نماز، طولانی تر کردن رکوع و سجود است. امام رضا علیه السلام فرمودند: "أَنَّ الْعِبَادَةَ الْعُظْمَى إِنَّمَا هِیَ الرُّكُوعُ وَ السُّجُودُ ." در حدیثی از امام سجاد علیه السلام داریم که :"أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَهُوَ سَاجِدٌ / نزدیک ترین حالت عبد به خدا حالت سجده است." در کجای نماز، انسان به آن حالت قرب و توجه به معبود می رسد. در حالت سجده است. البته این هم زمانی محقق می شود که انسان دل از دنیا بکَند. سعدی می گوید "تو را تا دهان باشد از حرص باز / نیاید بگوش دل از غیب راز." یعنی تا زمانی که انسان نتواند آن حرص به دنیا را در درون خود مهار کند و به آن ولع ها مهار بزند نمی تواند رازهای غیب را متوجه شود. یعنی کسی اگر می خواهد به حقیقت دینداری و عبادت برسد راهی ندارد جز این که این مقدمه را بگذراند و نگاهش به دنیا حریصانه نباشد. کسی که از دنیا جدا می شود به معانی نماز راه پیدا می کند.
آیا می تواند خیلی کوتاه وفشرده راه اتصال به حضور قلب در نماز را بیان کرد؟
راه هایی برای رسیدن به حضور قلب در نماز وجود دارد. یکی بحث آداب نماز است. در رأس آداب نماز هم رکوع و سجود قرار دارد. دیگری نماز به جماعت است. دیگر نماز اول وقت و نماز در مسجد است. بعد از نماز هم تسبیحات حضرت زهرا (س) و سجده شکر سفارش شده است. در داخل نماز رکوع و سجود طولانی را داریم. این ها اهم مواردی است که می تواند آرام آرام آن حضور قلب را در نماز پدید بیاورد. حالا مستحبات بسیار است؛ صدقه و زکات در این میان سفارش شده است. در هر حال تا دل انسان در گرو دنیا باشد به این معارف دست پیدا نمی کند که گفته اند: "دیو چو بیرون رود فرسته درآید."
نظر شما