به گزارش خبرنگار کتاب خبرگزاری شبستان، علیرضا قزوه نویسنده و شاعر معاصراز شعرای انقلابی و مذهبی ایرانی است و اغلب اشعار او درون مایه و مضمون مذهبی دارند.
علیرضا قزوه علاوه بر غزل سپید نیز می سراید.«مولا ویلا نداشت» یکی ازشعرهای سپید وی است و مراد وی از مولا امیر المومنین (ع) است.این شعر سراسر انتقادی که به اوضاع جامعه می پردازد، قزوه را وارد وادی شعر انتقادی کرد.در بخش هایی از آن می خوانیم :
جان دادن از ما
طرح اقتصادي از شما! . . .
بيا به آفتابي نهج البلاغه برگرديم
چرا نهج البلاغه را جدي نمي گيريم؟
مولا ويلا نداشت
معاويه کاخ سبز داشت
و در بخشی دیگر :
امسال در خيابان وليعصر
هيچکس مثل خود آقا غريب نبود!
علیرضا قزوه سال ۱۳۴۲، در گرمسار به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را در رشته حقوق قضایی از دانشگاه قم دریافت کرد و پس از آن در رشته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران ادامه تحصیل داد. وی همچنین مدرک دکتری خود را از آکادمی علوم روسیه دریافت کرد.
او سابقه همکاری با روزنامه‌های جمهوری اسلامی، اطلاعات، ماهنامه، ادبستان ، صدا وسیما ، حوزه هنری و بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس را در کارنامه خود دارد. او همچنین در دوره ای وابسته فرهنگی ایران در کشورهای تاجیکستان و هندوستان بوده است.او رییس شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیر نخستین جشنواره بین المللی شعر فجر نیز بوده است.
کتاب چمدان های قدیمی نوشته وی گزیده غزل های وی در 124 صفحه است که به انتخاب علی محمد مودب(شاعر )و مبین اردستانی در کنار هم قرار گرفته و به هیات یک کتاب در آمده اند.
این کتاب را انتشارات شهرستان ادب منتشر کرده است و شامل 57 غزل است. عنوان بعضی از غزل های وی را در ادامه می خوانیم:«مانده بودم غیرت حیدر به فریادم رسید»،«کاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد»،«و انسان هر چه ایمان داشت پای آب و نان گم ش»،«دلا تا باغ سنگی در تو فروردین نخواهد شد»،«بی تو ای جان جهان، جان و جهان را چه کنم؟»،«در کوله بار غربتم یک دل،از روزهای واپسین مانده ست»و ...
اولین غزل این مجموعه که نام کتاب نیز برگرفته از آن است به گذشته، زندگی و خاطرات شاعر از جوانی می پردازد:
بعد رفتم به سراغ چمدان های قدیمی
عکس های من و دلتنگی یاران صمیمی
روزهایی همه محبوس در انباری خانه
خاطراتی همه زندانی در دفتر سیمی
رفته بودم به چهل سالگی غربت بابا
با همان سوز که می گفت:خدایا تو کریمی
مشهد و عکس پدر ضامن آهو و دل من
گریه هم پاک نکرد از دل من گرد یتیمی
تازه همسایه ی باران و خیابان شده بودیم
کاشی چاردهم روبه روی کوی نسیمی
عشق را تجربه می کردم در ساعت انشا
شعر را تجزیه می کردم در دفتر شیمی
نام هایی که نه در خاطره ماندند و نه در دل
ساعت جبرشد و غرغر استاد عظیمی
اردوی رامسرو و گم شدنم در شب مجنون
رقص موسای عرب،خنده مسعود کریمی
این یکی هست ولی از همه شهر بریده
این یکی را سرطان کشت ،سلامی ...نه ،سلیمی
این یکی عشق هدایت داشت یا عشق فرانسه
آن یکی قصه نویسی شد در حد حکیمی
المان ها،کدها و نشانه های مذهبی و در اغلب غزل های انختاب شده او در این کتاب دیده می شوند.تعداد بسیاری از غزل های او متبرک به نام امیر المومنین(ع)،امام رضا(ع)و پیامبر(ص)،حضرت عباس(ع) و...هستند.
مانده بودم غیرت حیدر به فریادم رسید
در وداعی تلخ پیغمبر به فریادم رسید
*****
در کوله بار غربت من یک دل از روزهای واپسین مانده ست
عباس های تشنه لب رفتند،لب تشنه مشکی بر زمین مانده ست
*****
به پاس رویت رویت رکوع کرده هلال
و یا شکسته قدش در شب شهادت تو ؟
*****
نخستین اتفاق تلخ تر از تلخ در تاریخ
که پشت عرش را خم کرد یک ظهر محرم بود
******
خراسان در خراسان نور در جان تو می چرخد
مگر خورشید در چاک گریبان تو می چرخد؟
******
دوغزل وی در این کتاب تقدیم شده اند به محمدرضا شفیعی کدکنی وحسین منزوی.
غزل« چمدان قدیمی» نیزدر پشت جلد این اثر با خط شاعر چاپ شده است.
کتاب« چمدان قدیمی» را انتشارات شهرستان ادب در 124 صفحه منتشر کرده است.
"پشت هر سنگ خداست"،"شبلی و آتش"،"عشق، علیه السلام"،"این همه یوسف"،"صبح بنارس"،"صبح تان بخیر مردم"،"من می‌گویم شما بگریید "،"سوره انگور"،"پشت هر سنگ خداست"،"خورشیدهای گمشده"،"قدم زدن در کلمات"،"این همه یوسف"،"پرستو در قاف"،"دو رکعت عشق"،"از نخلستان تا خیابان" از آثار منتشر شده قزوه هستند.او تا به امروز در حوزه های شعر، تحقیق، پژوهش و سفرنامه قلم زده است.
او جوایز بسیاری در زمینه ادبیات کسب کرده است که از آن جمله می توان به جایزه تشویقی کتاب سال جمهوری اسلامی، جایزه قلم زرین،جایزه کتاب فصل اشاره کرد.
نظر شما