فلسفه اقتصاد اسلامی وارد بازار نشر می شود

خبرگزاری شبستان: فلسفه اقتصاد اسلامی بحث بسیار مهمی است که متأسفانه به آن کم‌اهمیت داده می‌شود. محققانی که در اقتصاد اسلامی در حال فعالیت اند، غیر از معدود افرادی، به مباحث روبنایی می‌پردازند.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،‌ فلسفه اقتصاد اسلامی عنوان تحقیقی است که توسط حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید حسین میرمعزی، معاون آموزش پژوهشگاه و رئیس موسسه آموزش عالی حوزوی حکمت در دست نگارش است. برای آشنایی بیشتر با موضوع این تحقیق، مصاحبه ای با وی انجام شده که در ذیل می آید:

 

تعریف شما از فلسفه مضاف چیست؟

فلسفه‌های مضاف (اسلامی) که در حقیقت پژوهشگاه مبدع آن بوده است، و اعضاء گروه فلسفه‌ پ‍ژوهشگاه تعریف کردند ، درمجموع به معنای دانشی است که با نگاه کلان و عقلانی و درجه  ۲ ، به دانش مضاف الیه می‌پردازد. برای مثال فلسفه اقتصاد اسلامی، با نگاه درجه ۲ و رویکرد کلان و عقلانی درباره‌ دانش اقتصاد اسلامی که مضاف الیه است، سؤالاتی را پاسخ می‌دهد. معمولاً در فلسفه‌های مضاف، اولین سؤال درباره ماهیت و چیستی آن مضاف الیه است. مثلاً در فلسفه  اقتصاد اسلامی، بحث می‌شود که ماهیت اقتصاد اسلامی چیست؟ اقتصاد اسلامی یک مکتب است؟ یک نظام است؟ یک علم است؟ یا نه، مجموعه‌ای از احکام است؟ ماهیت اقتصاد اسلامی چیست؟ چه تعریفی دارد؟ درباره موضوع این دانش صحبت می‌شود. اهداف و کارکرد و وظائف این دانش چیست و جایگاه این دانش، در ارتباط با سایر رشته‌های علوم انسانی کجاست؟ و چه ارتباطی بادانش های دیگر پیدا می‌کند؟ ساختار این دانش چیست؟ و همچنین در مورد روش این دانش پرسش مطرح می‌شود. این‌ها در حقیقت محورهای اصلی هستند که در فلسفه‌های مضاف محل بحث قرار می‌گیرند و فلسفه اقتصاد اسلامی هم به همین ترتیب، به این محورهای اصلی می‌پردازد.

 

هدف و ضرورت فلسفه اقتصاد اسلامی را در چه می‌بینید؟

فلسفه‌های مضاف را با دو نگاه مطالعه می‌کنند. یک نگاه، نگاه تاریخی است، ‌این در رابطه با علومی است که تحقق خارجی پیدا کردند و پیش‌ازاین به وجود آمده‌اند و تا به امروز تحول و تکاملی داشته‌اند. مثلاً علم فقه این‌گونه است. اگر به فلسفه فقه پرداخته می‌شود،‌ باید حتماً تاریخ پیدایش و تحول این دانش را بررسی کنند و بعد به این سؤال‌ها پاسخ بدهند که تعریف فقه چیست؟ موضوعش چیست؟ مسائلش کدام است؟ اهداف و کارکرد و جایگاه و روش آن کدام است؟ و چنین پرسش‌هایی را پاسخ بدهند. اما در رابطه بادانش هایی که ایجاد نشده‌اند و به فکر تأسیس آن‌ها هستیم و لزوم تأسیس آن‌ها را باور کرده‌ایم، این پرسش‌ها به نحو دیگری پاسخ داده می‌شوند.

 

در حقیقت، درباره این علوم به این سؤالات بر اساس مبانی اسلامی و آموزه‌های اسلامی پاسخ داده می‌شود. مثلاً نسبت به اقتصاد اسلامی، بر اساس مبانی اسلامی ‌پاسخ می‌دهیم که ماهیت اقتصاد اسلامی چه می‌تواند باشد. به‌هرحال،‌ هر دانشی را که بخواهیم تأسیس کنیم، چاره‌ای جز این نیست که بر اساس مبانی اول آن را تعریف کنیم، اهدافش را بگوییم، موضوعش را بگوییم، غایتش و کارکردش را بگوییم. سؤالاتی که در فلسفه مضاف طرح می‌شود باید نسبت به علوم انسانی اسلامی ،‌ که ما درصدد تأسیس آن هستیم، پاسخ داده بشود. بنابراین ضرورت بحث درباره فلسفه علوم انسانی و فلسفه اقتصاد، این است که ،‌ این بحث، ‌بحث زیربنایی و لازم برای تأسیس علوم انسانی اسلامی است؛ و ما اگر نتوانیم بر اساس مبانی اسلامی،‌ به این پرسش‌ها و به‌ویژه پرسش از روش پاسخ بدهیم، نمی‌توانیم مدعی بشویم که دانشی مثلاً به نام دانش اقتصاد اسلامی داریم.

 

پیشینه‌ای هم برای این بحث (فلسفه اقتصاد اسلامی) در ایران سراغ دارید؟

با این تعریفی که عرض کردم و محورهای موضوع، در ایران و منابع فارسی کمتر محل بحث قرارگرفته است. در خارج از کشور و منابع به زبان انگلیسی یا به زبان عربی، تحت عنوان فلسفه اقتصاد اسلامی، اصلاً هیچ اثری نیافتیم. و اگر هم آثاری هست در حد مقالات پراکنده‌ای است که در این زمینه، نوشته‌شده است. البته در داخل کشور، این بحث بیش‌تر موردتوجه بوده و به‌هرحال، فلسفه‌ اقتصاد اسلامی، در حال حاضر به‌عنوان یک‌رشته دانشگاهی تدریس می‌شود و در دو دانشگاه علامه طباطبایی (ره) و موسسه آموزشی – پ‍‍ژوهشی امام خمینی (ره)، تاکنون دو دوره دکترای این رشته برگزارشده است.‌ اما پژوهش، ‌به این معنا که کار پژوهشی جدی در این زمینه شده باشد، من سراغ ندارم. چند کتاب تحت عنوان مجموعه مقالات جمع شده است که برخی توسط خود بنده انجام‌شده است.

 

مثلاً راجع به فلسفه علم اقتصاد، درآمدی بر فلسفه علم اقتصاد اسلامی، مجموعه مقالاتی بود که من آن‌ها را جمع کردم، برخی از مقالات را ترجمه کردم و برخی را خودم نوشتم، نقد کردم و به‌صورت مجموعه مقالات چاپ‌شده است. یا دانشگاه امام صادق(ع)، باز تحت عنوان فلسفه اقتصاد اسلامی یک کتابی منتشر کرده‌اند که آن‌هم مجموعه مقالات است. در حال حاضر ما مقالات محدودی در ارتباط با مباحث فلسفه اقتصاد اسلامی داریم. اما این‌که یک تحقیق جامعی بیاید بحث فلسفه  دانش اقتصاد اسلامی را مطرح کند، و بعد مدعی بشود که این دانش ۳ رشته دارد یا ۳ شاخه دارد: ‌مکتب، ‌نظام و علم و بعد نسبت به هر یک از این‌ها، آن سؤالات فلسفه  مضاف را پاسخ بدهد، چیستی و چرایی و چگونگی و روش و این‌ها را توضیح بدهد اصلاً سابقه ندارد. بحث‌های متفرق فلسفه  اقتصاد، که البته بیش‌تر ناظر به فلسفه  علم اقتصاد است،‌ در قالب مقالات، به‌صورت پراکنده آمده است.

 

طرح شما چه مقدار پیش رفته و ارزیابی شما درباره نتایج این طرح چیست؟

شاید حدود ۵ سالی هست که مشغول این بحث هستم و تقریباً می‌توان گفت ۸۰ درصد این مباحث را تدوین کرده‌ام؛ منتها برخی مباحث دشوار در این حوزه وجود دارد که می‌توان آن‌ها را به‌حساب همان ۲۰ درصد مابقی گذاشت و در حال حاضر درباره آن محورها کار می‌کنم. البته بیش از ۴ دوره دکترا این مباحث را تدریس کرده‌ام و در هر دوره بیش از یک‌ترم، گاهی جلسات به ۲۰ تا ۳۰ جلسه رسیده است. به‌هرحال، مطالب این کتاب را که از مبانی شروع می‌شود و تعریف ماهیت اقتصاد اسلامی را پی می‌گیرد و بعد به موضوع و اهداف و جایگاه و روش اقتصاد اسلامی می‌پردازد، در ۳ شاخه مکتب، نظام و علم، پاسخ گفته‌ام.

 

به نظرم بحث دشواری است و باوجوداینکه تلاش کرده‌ام تبیین مناسبی از مباحث ارائه شود بازهم نیاز به‌دقت نظرهای بیشتر است. بحث روش نظام اقتصادی هم بحثی است که پیشینه‌ای نداشته و بنده اولین قلم‌ها را در این زمینه زده‌ام. بحث‌هایی مثل جایگاه اقتصاد اسلامی در بین علوم انسانی نیز در هیچ جا مطرح نشده و باز بحث بسیار دشواری است. عموماً بحث‌هایی که مطرح‌شده به‌نوعی بکر و دشوار است و اگر وسواسی برای دقیق‌تر شدن بحث‌ها نبود مدت‌ها پیش این کار به انجام رسیده بود و درعین‌حال از جهت علمی هم قانع‌کننده بود ولی فکر می‌کنم که به‌هرحال، اولین کاری است که در این حوزه انجام می‌شود، و احساس می‌کنم لازم است تا تمام تلاش خود را به کاربندم تا از جهت علمی به سطح ایده آل نزدیک باشد. به‌هرحال علت طولانی شدن این تحقیق علاوه بر دقت‌های علمی برخی مشغولیت‌های اجرایی بنده هم هست.

 

در مورد نتایج تحقیق هم لازم است توجه شود که بحث‌های فلسفه مضاف، تحقیقات بنیادی است و نتایجش هم در همان بنیان‌ها ظاهر می‌شود. فلسفه اقتصاد اسلامی که نوشته می‌شود، انتظار این نیست که این تحقیق مثلاً مشکل رکود کشور را حل کند. این‌یک تحقیق بنیادی است، این‌یک تحقیق کاربردی یا راهبردی نیست. اثرش این است که زیربنای تأسیس این دانش را می‌سازد. اثرش این است که به بسیاری از سؤالاتی که الان محققین عرب‌هایی تحقیقی و مقانی محقق که در فضای بانکداری، در فضای تعاونی‌ها ،‌در فضای محیط‌زیست، در این بحث‌های راهبردی و کاربرگه اقتصاد اسلامی با آن سؤالات مواجه‌اند و نمی‌توانند جواب بدهند، پاسخ بگوید. اثرش این است که زیربنای رودی وارد شدند، استوار می‌کند و آن‌ها می‌توانند مستند بحث کنند. می‌توانند بر اساس چیزی که گفته‌شده، حرکت خودشان را با استحکام علمی بیشتری ادامه بدهند. چیزهایی که ذکر شد، جزو آثار و نتایج این کار هست.

 

کاری که در حال انجامش هستید، ابتنائش بر مکاتب فلسفی خودمان هست یا کار دیگری انجام‌شده است. در مورد مبنای کارتان، کمی توضیح دهید.

کلاً فلسفه‌های مضاف، یکی از مباحثش مبانی است. یکی از محورهای بحث مبانی است. که در حقیقت، اصلی‌ترین محور بحث است. شما مبانی را که بیان می‌کنید، می‌توانید بر اساس این مبانی، به سؤالاتی که درباره ماهیت اقتصاد اسلامی،‌ موضوعش ، اهدافش، روشش پرسیده می‌شود، پاسخ بدهید. هر چیزی که می‌خواهید بگویید، باید به این مبانی مستند کنید. در حقیقت فلسفه اقتصاد اسلامی، از مبانی، به‌سوی سؤالات درجه ۲ نسبت به دانش حرکت می‌کند و پاسخ می‌دهد. آن مبانی عبارت‌اند از مبانی هستی شناسانه، معرفت‌شناسانه، ارزش شناسانه و دین‌شناسانه‌ اسلامی. مبانی هستی شناسانه خودش به مبانی خداشناسی، انسان‌شناسی، جهان‌شناسی و جامعه‌شناسی تقسیم می‌شود. مبانی ارزش شناسانه در مورد ارزش‌ها صحبت می‌کند یعنی چیستی و چرایی ارزش‌ها موردبحث است. مبانی دین‌شناسانه، راجع به اسلام حرف می‌زند، که اسلام چه دینی است، و رابطه‌ اسلام بادانش چگونه برقرار می‌شود.

 

مباحث مربوط به علم دینی و اقتصاد اسلامی مطرح است. این‌که آیا اسلام استعداد و ظرفیت این را که دانشی را به آن متصف کنند دارد یا ندارد و اگر این ظرفیت را دارد چگونه اتصافی واقع می‌شود، این‌ها هم مباحث دیگری هستند. روی‌هم‌رفته این مباحث در فلسفه اقتصاد اسلامی باید بحث بشود، مبانی باید درست دیده بشود و توضیح داده بشود و این، نقطه آغاز حرکت در بحث فلسفه اقتصاد اسلامی است. بنده هم در تحقیقی که انجام داده‌ام بر اساس همین محورها بحث را پیش برده‌ام. یعنی ابتدا مبانی فلسفی را در همین ۴ شاخه‌ای که عرض کردم، بحث کرده‌ام. منتها چون در حوزه فلسفه اقتصاد اسلامی بحث شده و جای بحث علمی در مورد مبانی فلسفی نیست، فقط مواضع اسلام مطرح‌شده است. در حقیقت، ‌پیش‌فرض‌های بحث مطرح می‌شود و بعد وارد بحث‌های درجه‌دوی دانش اقتصاد اسلامی می‌شویم.

 

سخن پایانی...

حرف آخر این است که ، بحث فلسفه اقتصاد اسلامی، بحث بسیار مهمی است، و متأسفانه به آن کم‌اهمیت داده می‌شود. الآن محققینی که در اقتصاد اسلامی در حال کار هستند، ‌به‌نوعی، می‌شود گفت غیر از شاید معدود افرادی، بقیه دارند به مباحث روبنایی می‌پردازند و بحث فلسفه اقتصاد را رها کرده‌اند. لذا این بحث، چون بحث سنگین و بسیار دشواری است، نیازمند این است که افراد زیادی وارد این بحث بشوند و هرکس موضوع و محوری را بحث کند و به یک پرسشی پاسخ دهد،‌ یک جرقه‌ای در ذهنش بزند و یک‌قدم این بحث را پیش ببرد. متأسفانه محققین اقتصاد اسلامی، به این بحث کم‌بها می‌دهند و این موجب شده که، ما وقتی رشته‌ اقتصاد اسلامی را تعریف می‌کنیم، ‌سرفصل‌ها و واحدهای درسی را می‌نویسیم،‌ کارشناسان وزارت علوم بعضاً اشکال می‌کنند که اگر این‌ یک رشته علمی است، فلسفه  مضافش کجاست؟ چون هر رشته‌ای یک فلسفه‌ای دارد، که توضیحش می‌دهد.

 

می‌گویند فلسفه علم اقتصاد اسلامی کجاست؟‌ و از ما می‌خواهند که این را به واحدها اضافه کنیم. هرچند این واحد درسی هم تعریف‌ شده ولی در مقام عمل، وقتی قرار است آن واحد تدریس بشود، کار پژوهشی درخوری انجام نگرفته و معمولاً به ذکر چند مقاله ترجمه و طرح آن‌ها در کلاس‌های درس اکتفا می‌شود. این مشکلی است که از جهت آموزشی وجود دارد. از جهت کارهای پژوهشی هم، پژوهش‌های روبنایی انجام می‌شود و الگو و مدل ارائه می‌شود، این در حالی است که هنوز به سؤالات فلسفی بنیادین اقتصاد اسلامی که در فلسفه اقتصاد اسلامی طرح می‌شود -مثل روش- پاسخ درستی نداده‌اند.‌ این هم باز برای انسان تردید ایجاد می‌کند، که‌ به‌هرحال، اگر روش تثبیت‌شده‌ای در مورد دانش‌ اقتصاد اسلامی مطرح نشده باشد، شما چگونه از مدل‌هایی که در عرصه‌های مختلف راهبردی و کاربردی، به نام مدل‌های اسلامی عرضه می‌کنید، دفاع می‌کنید ؟ چگونه می‌شود از این‌ها دفاع علمی کرد ‌درحالی‌که هنوز به روش تثبیت‌شده  این دانش نرسیده‌اید. این‌یک مسئله اساسی و رخنه بزرگ در این دانش است، و به نظر من بحث بسیار مهمی است. ‌لذا من از همه دوستانی که در این زمینه‌ها کار می‌کنند، درخواست می‌کنم که ، بیش‌تر به این بحث بپردازند و عنایت بیش‌تر داشته باشند.

 

گفتنی است، فلسفه اقتصاد اسلامی، به قلم حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید حسین میرمعزی به‌زودی توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر می شود.

کد خبر 528030

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha