خبرگزاری شبستان//خراسان رضوی
اشاره: پاسداشت نیکان و ماندگار ساختن یاد و سیرت بزرگمردان، جایگاه ویژهای در ادیان توحیدی دارد. کتابهای آسمانی، آکنده از سرگذشت و خاطره پیامبران و فرستادگان خداوند است. سفیرانی که در طول تاریخ بشریت، پا به پای انسانها حرکت کرده و پیام خداوند را به فرزندان آدم رساندهاند.
خداوند کریم، همواره از مجاهدتها و مقاومتهای پیامبران یاد میکند و بزرگیهای آنان را میستاید و یاد آنان را بر زبان مومنان تازه میدارد.
ملتهای پاک سرشت، کسانی را که برای جامعه بشری خدمت کرده و کاروان انسانی را گامی به پیش بردهاند، بزرگ میدارند و جایگاه والایی برای آنان در نظر میگیرند و برای بهرهوری بیشتر از میراث پیشینیان و پیوند نسل امروز با نسل دیروز، یادشان را گرامی میدارند و نامشان را ماندگار میسازند تا افزون برابر از حقشناسی، میراث علمی و فرهنگی آنان را از گزند باد و باران در امان ماند و برای نسلهای فردا، مایههای تشویق و پرورش اراده ملی و مذهبی را به ودیعت نهند.
ملتی سرافراز میشود و راه سعادت و کمال را میپوید که گذشته خود را، بزرگان خود را، افتخارآفرینان خود را بر تارک جامعه خود قرار دهد و از گذشته خود عبرت بگیرد و پیروزیها و شکستها را دقیق مطالعه کند و بزرگان اهل اندیشه و ابتکار خود را بسان مشعلی فرا راه حال و آینده خویش قرار دهد.
بسیارند آنان که بر حوزهها و امت اسلامی حق دارند و هر یک به سهم خشتی بر این بنیان نهاده و کاروان امت را تا بدین منزل رهبری کرده و به آن شکوه و عظمت بخشیده و با دستانها و دسیسهها در افتادهاند. در این میان نقش امام خمینی بسیار برجسته و رخشان و روحافزاست و بایستگی ماندگار ساختن آن بزرگمرد برای ادامه رسالت و شفاف شدن نشانههای راهش بسیحیاتی است.
اینک به بهانه برگزاری چهارمین همایش سراسری" اندیشه های آسمانی" در جوار بارگاه ملکوتی حضرت رضا (ع) مروری بر برخی اندیشههای والا و گران سنگ و ماندگار ایشان خواهیم داشت.
اندیشه های امام خمینی (ره) به زبان مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری ولی امر مسلمین جهان در خصوص ابعاد شخصیت و اندیشه های امام خمینی (ره) فرمودند: نظر امام در درجه اول، اسلام و دین بود. امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمی آورد.
ایشان فرمودند: انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود و مردم هم این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود و سر موفقیت امام این بود که صریح و بدون پرده پوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد که من می خواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه است.
علت این که امام پیروز شد، چون هدف خود را که حاکمیت اسلام است، صریح بیان کردند البته اسلام که امام فرمودند در 2 بخش قابل توجه است: یکی بخش اسلام در قالب نظام. امام، این جا خیلی سختگیر بود و به یک کلمه کم یا زیاد، راضی نمی شد، به یک مسامحه، چه در مسائل اقتصادی، چه غیره، راضی نمی شد.
نظام اسلامی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، قضاوت اسلامی و دستگاه های گوناگون باید بر طبق مصالح، خط اسلام و راه حاکمیت اسلام را دنبال کنند. امام، این را دنبال می کرد و تا آن جا که توانست، تلاش کرد.
چهره دوم در مورد پایبندی به اسلام، عمل فردی اشخاص است. در این جا دیگر آن صلابت و قاطعیت و اعمال قدرت، وجود ندارد. این جا موعظه، نصیحت، زبان خوش و امر به معروف است.
امام به این عقیده داشت. پس اول چیزی که در خط امام، مهم است، تعقیب هدف اسلامی و حاکمیت اسلامی در صحنه ایمان و در صحنه عمل است.
جایگاه مردم در اندیشه امامخمینی (ره)
یکی از دستاوردهای بزرگ قیام حضرت امامخمینی(ره) که در واقع پیروزی نهضت اسلامی و تحکیم ارکان نظام را به دنبال داشت، جذب اقشار مختلف مردمی بود که با اعتقادی کامل و ایمانی خالص وارد مبارزات انقلابی شدند که با هدایت خداوند بزرگ و هدایت و راهبری حضرت امام دست استعمار و دخالتهای بیگانگان از امور داخلی کشور کوتاه کردند.
مردمداری حضرت امام سبب شد تا در اولین مرحله شروع انقلاب به آگاه سازی مردم بپردازند و موجی از مخالفتها و مبارزات اجتماعی را علیه دشمنان ایران اسلامی به راه بیندازند.
این راهبرد امام امت آنچنان به ثمر نشست که تداوم انقلاب و نظام دینی را هم تضمین کرد. باید در نظر داشت که حکومت داری و شیوههایی که امام راحل برای ارج نهادن به حضور و نقش مردم درعرصههای سیاسی و اجتماعی به کار بردند دقیقاً در قالب مفاهیم و موازین اسلامی و دینی بوده است.
باید بر این نکته تاکید کرد که در حاکمیت دینی آنچه که در رأس همه امور قرار میگیرد، ایجاد تفاهم در بین دولت و ملت است؛ یعنی نه دولت خود را از مردم جدا بداند و نه مردم این گونه باشند و همه این حدود و وظایف نیز از سوی شرع مقدس تعیین شده است.
مولا علی (ع) فرمود: "علیکم بالاحسان الیالعباد والعدل فیالبلاد تأمنو عند قیام الاشهاد" بر شما باد احسان و خدمت به مردم و پیاده کردن عدالت در شهرها تا در روز قیامت راحت باشید.
حکومت اسلامی در اندیشه امام (ره)
یکی از مهمترین آثار امامخمینی که اندیشه سیاسی ایشان و نظریه ولایت فقیه به صورت مبسوط در آن مطرح شده، کتاب ولایت فقیه یا حکومت اسلامی است.
این کتاب مجموعه 13 جلسه درس است که حضرت امام در فاصله 13 ذیقعده 1389 هـ. ق تا 2 ذیالحجه 1389 ایراد کرده است.
در مقدمه کتاب مباحثی چون: ضرورت و بداهت ولایت فقیه، نقش استعمار در معرفی نادرست اسلام، خودباختگی افرد جامعه در برابر پیشرفتهای مادی غرب و ضرورت تشکیل حکومت به عنوان جزء اساسی ولایت مطرح شده است.
در این قسمت، امامخمینی وجود ولایت فقیه را امری بدیهی و ضروری دانسته و مینویسند: "ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق میشود و چندان به برهان احتیاج ندارند؛ به این معنی که هر کس عقاید و احکام اسلام را، حتی اجمالاً دریافته باشد؛ چون به ولایت فقیه برسد و آن را به تصور آورد، بیدرنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت... . "
اصلاح جامعه و فرهنگ
از نگاه امامخمینی(ره) باید اصلاح یک جامعه را از اصلاح فرهنگی آن جامعه آغاز کرد. انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام نیز در پی تجدید حیات معنوی و فرهنگی انسان و جامعه بوده و هست. این شیوه اصلاح فرهنگی امام، الگویی از تحول فرهنگی در پرتو تعهد فرهنگی را به جهان امروز عرضه کرد.
از دیدگاه امام، فرهنگ اساس سعادت یا شقاوت یک ملت است و رستگاری هر جامعه از راه اصلاح و احیای فرهنگی امکانپذیر است.
از نگاه امام، فرهنگ دارای 2 ساحت اصلی است. نخست بعد فردی فرهنگ که با انسان و سعادت او ارتباط دارد و دیگری بعد اجتماعی فرهنگ که در عرصه حیات اجتماعی انسانها حضور دارد.
با این نگاه فرهنگ موضوعی است ویژه انسان و ارتباطی وثیق با هدایت و تربیت او دارد. از نگاه ایشان فرهنگ سازنده و پیشرو در حوزههای فردی و اجتماعی سبب هدایت انسانها و جامعه و تربیت الهی(هردو) می شود.
ایشان با توجه به هر دو بعد فردی و اجتماعی فرهنگ، تأثیراتی عمیق بر هر دو ساحت فرهنگ اسلامی، ایرانی گذاشتهاند؛ به گونهای که الگوی تحول فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی میتواند به تنهایی موضوع تحقیقی جامع و فراگیر باشد.
ایشان در بُعد فردی مسائل فرهنگی، سالها به خودسازی و تربیت خویش و دیگران پرداختند و در قالب سلوک اخلاقی و عرفان عملی اسلام، نمونهای از انسان تربیت یافته الهی را به جهان امروز معرفی کرده اند.
جوانان بسیاری نیز در این نظام تربیتی که امام احیاگر آن بودند، رشد یافتند و سیر الیالله خویش را با مراد خود پیمودند و به عناصر اصلی انقلاب اسلامی تبدیل شدند. در ابعاد اجتماعی نیز تئوری اصلاح فرهنگی امام در قالب انقلاب اسلامی معرفی و تبیین شده است.
از نگاه امام، فرهنگ مطلوب یک جامعه باید حاوی سه ویژگی زیر باشد:
1ـ دارای یک نظام تربیتی برای رشد و تعالی انسان باشد.
2ـ فعال، پیشرو و روزآمد باشد و هیچگاه دچار تحجر، انفعال و غرب زدگی نشود.
3ـ با محوریت فرهنگ خودی، تامین کننده استقلال فرهنگی باشد.
نگرش عرفانی امام خمینی به مهدویت/ مسأله مهدویت صرفاً یک موضوع تاریخی یا سیاسی نیست
از دید عرفانی، امامخمینی(ره)، حضرت صاحبالزمان را انسان کامل، صاحب ولایت مطلقه الهی و ختم ولایت، حجت حق و خلیفه او بر روی زمین میداند که از همان نور واحد محمدی آفریده شده و براساس اراده خدا صاحب کمالات فراوان، به ویژه قدرت تصرف و تدبیر در امور جهان و انسانهاست.
از دید سیاسی و نیز دینی، حضرت صاحب به واسطه مقامات دینی خود، دارای وظیفه تداوم رسالت انبیا، تشکیل حکومت جهانی برای اجرای عدالت جهانی و ریشهکنی ظلم و به حاکمیت رساندن مستضعفان در روی جهان است که این امر اهمیت سیاسی عدالتگستری و تحقق حاکمیت عدل واقعی را نشان میدهد.
امامخمینی(ره) در جنبه سیاسی، ضمن این که خود را یک منتظر و پیرو واقعی حضرت صاحب میداند، با تلقی منحرفانه درباره انتظار به شدت مخالفت میکند. عمده این تلقیها مخالف مبارزه با ظلم و ستم در زمان غیبت و طرفدار دعا، سکوت و حتی کمک به گسترش ظلم هستند و برای این فکر مستندات مهمی هم ارائه میدهند.
امامخمینی ضمن رد نظریات آنان و اثبات و بطلان عقایدشان، تلاش برای تشکیل حکومت در زمان غیبت را ضروری عقل و حتی شرع اسلام میداند. زیرا چنین امری ضامن اجرای احکام شریعت است و نیز تاکید دارد که حفظ وجود افراد و هویت ارضی مسلمین، یعنی دفاع نیز، تنها با تشکیل حکومت میسر میشود که این مهم، هم سیره پیامبر و دیگر ائمه بوده و هم مورد تایید حضرت صاحب است که معنای واقعی انتظار نیز همین است.
نگرش امامخمینی به مهدویت در ابعاد گوناگون آن، به رویکرد دینی، سیاسی وعرفانی ایشان ارتباط مستقیم دارد. یعنی مسأله مهدویت صرفاً یک موضوع تاریخی یا سیاسی نیست، بلکه ریشه در باورهای دینی امام خمینی دارد که این باورها نیز ریشه در اصول اساسی نبوت و بالاخص امامت و تداوم آن تا آخرالزمان دارد.
نگرش امام خمینی به مهدویت با اندیشههای عرفانی و سیاسی شیعه درباره امامان ارتباط مستقیم پیدا میکند. زیرا در این اندیشه، امام به عنوان انسان کامل و حجت حق بر روی زمین، صاحب ولایت تامه بر جهانیان است و نیز تنها اوست که میتواند با تشکیل حکومت عدل الهی، عدالت را اجرا کرده، حق مظلومان را از ظالمان ستانده و زمینه اجرای احکام و حدود الهی را فراهم کند.
اندیشه سیاسی حضرت امام(ره)
سخن درباره اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) بسیار مشکل یا غیر ممکن است و هیچگاه نمیتوان به صورت گسترده و کامل درباره تفکرات سیاسی ایشان اظهار نظر کرد؛ چرا که زمینه فعالیتها و مبارزات ایشان محدود به دایرهای خاص نبود و بر اساس اندیشههای اسلامی به سرتاسر جهان گسترش یافت.
او در ژرفای فلسفه عرفانیاش در گستردهترین آفاق به سوی خدا حرکت میکرد و با شناخت اسلامی از مسأله استضعاف و استکبار، دردهای مستضعفان را در امتیازهای مستکبران میدید.
وی برای انسان رنج کشیده ـ با هرگرایشی ـ اندوهگین میشد؛ ولی این احساس اندوه تنها عواطف صرف نبود، بلکه همواره برای محو این دردها فعالیت کرد. او اسلام را در وجدان مسلمانان در سطح رهبری و مردم به عنوان مسألهای مطرح ساخت که در هر زمینهای خلأهای فکری انسان را به اندیشه اسلامی فرا خوانده و روحیه عاطفی انسان را با ژرفای روحی عاطفه در اسلام پیوند زده، و بشریت را با قوانینی فعال به حرکت در میآورد.
اندیشه در اسلام، همانطور که معانی روحی را به سوی ارزشهای انسانی در زندگی سوق میدهد به سیاست نیز توجه دارد.
ارزشها از منظر امام خمینی: هر آنچه که نشأت گرفته از وحی و خداوند باشد، از اصول ارزشی اسلام هستند
سعادت و عظمت، همینطور ذلت و انحطاط ملتها تا حدود زیادی به ذهنیات و تصوراتی بستگی دارد که بهطور آگاه و ناآگاه در ضمیر افراد هر ملت نقش گرفته است.
مللی که خود را بر سرنوشت خویش حاکم میشناسند و قادر میدانند که بر دنیای اطراف خویش تأثیر بگذارند و آنرا به میل خویش تغییر دهند، معمولاً بر مشکلات فائق میآیند و موجبات رفاه و آسایش و پیشرفت خود را فراهم میسازند.
به عکس مللی که خود را بازیچه ضعیف و زبون تقدیر دانسته، عوامل خارج وجود جمعی انسانها را دلیل و علت شرایط خاص زندگی خویش میشناسند؛ لاجرم دستخوش تزلزل، بیهدفی و بی تحرکی بوده و در شرایط نامساعد به قعر پستی و مذلت فرو میافتند و با مسائل بیشمار اجتماعی مثل فقر، جهل، بیماری، فساد و گسستگی روابط اجتماعی روبرو میشوند.
به همین ترتیب بررسی"ارزش ها" یعنی ضوابط انتخاب و قضاوت راجع به پدیدههای مختلف حیات اجتماعی میتواند به شناخت صحیحتر روابط علّی در ساخت اجتماعی و فرهنگی کمک کند و علل موفقیت یا شکست ملتها را در تامین آرمانها علّی و شخصی مشخص سازد.
توجه و تأکید نسبت به "ارزش ها" که در روان آگاه و ناخوآگاه افراد هر ملت قرار میگیرد، مسائل دیگری را نیز مطرح میکند. بررسی دوام نسبی ارزش ها در طول زمان نشان میدهد که هر ملت تاچه حد و اندازه تابع تجربیات تاریخی، فرهنگی خود بودهاند و درس هایی که از این تجربیات آموختند، به علاوه معلوم میشود که تغییر و تحول اجتماعی، برای آنکه دوام یابد و ریشهگیر شود، باید به زبان ارزشهای مورد قبول جامعه ترجمه شود و مورد حمایت کل نظام فرهنگی قرار گیرد.
بر همین اساس است که حضرت امام، ارزش ها را به ارزشهای الهی و شیطانی(مادی) طبقهبندی مینماید و معتقد است که مبنای ارزش ها در زمان طاغوت بر اساس ارزش های مادی بودند، ولی ارزشهای انقلاب اسلامی بر اساس ارزشهای الهی است و اگر ارزشها بر اساس امور مادی استوار باشد، عیب بزرگ این ارزشها آن است که مبدأ ارزش از خود ارزش بالاتر خواهد بود و اگر زمانی "اسب" مبدأ ارزش یک انسان شد، آن حیوان ارزشش از انسان بیشتر خواهد بود و این یعنی تنزل ارزش انسانی از حیوان.
از نظر حضرتامام(ره) آنچه ارزش است، ارزشهای الهی است که راه به سوی انبیاء و ائمه دارد و همواره انبیاء، ایمان و تقوا و علم ومکارم اخلاق و همینطور هر آنچه را که نشأت گرفته از وحی و خداوند باشد، از اصول ارزشی اسلام میدانند.
اصالت نهاد خانواده از منظر امام
عنایت و اهتمام خاصی که آن فقیه فرزانه و دین شناس بزرگ تاریخ اسلام به این نهاد، بویژه مقام مادری دارد، محور "خانواده ـ مادر" را به روشنی در نگاه و اندیشه هرکس که از منظر امام به این محور مینگرد، از نظر موقعیت آن و مسئولیتهای ناشی از آن، به یکی از حیاتیترین و زیربناییترین نهادها و موقعیتهای بشری در میآورد، و از نظر شرافت و ارزش در قله خوبیها و سرآمد ارزشها قرار میدهد، حضرت امام در این باب سخن بسیار دارد که در اینجا به اندکی از آن بسنده شد.
مدینه فاضلهای که اسلام ترسیم میکند و جامعه مدنی و توسعه همهجانبه، که اینک به عنوان یک آرمان جهانی برای ملتهای مختلف و از جمله امت بزرگ اسلامی درآمده است، بدون حضور سازنده و فعال (نهاد مقدس خانواده) و بدون منظور ساختن همه شروط و لوازمی که شکل گیری و تحقق"خانواده مطلوب" برای جامعه اسلامی ایجاب میکند، امکان ندارد.
اندیشه وحدت از دیدگاه امام: اولین ضرورت وحدت از دیدگاه امام، قیام در راه خدا بود
امام خمینی(ره) پیامدهای تفرقه را به خوبی شناخته بود و میدانست که تفرقه در میان امت اسلامی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و نظامی تأثیر منفی بسیاری بر جای گذاشته است که رفع آنها بسیار مشکل است و به زمان زیادی نیاز دارد و تنها راه جلوگیری از آسیبهای ناشی از این تفرقه، وحدت و برادری است که باید حول محور اسلام عزیز و تعالیم حیات بخش آن صورت پذیرد که در این راستا ضرورتهای وحدت را نیز تشخیص داده بودند تا بدان وسیله امت اسلامی به مسیر و صراط مستقیم الهی رهنمون گردد.
اولین ضرورت وحدت از دیدگاه امام، قیام در راه خدا بود تا جامعه بشری به طور کلی اصلاح شود. ضرورت بعدی وحدت، جلوگیری از توطئه و تفوق استکبارجهانی به سرکردگی آمریکاست که با ایجاد تفرقه و اختلاف در بین مسلمانان، سعی در رسیدن به اهداف خود دارد.
امام میخواست با وحدت و ایجاد همبستگی اسلامی بین مسلمانان، همه ملل اسلامی به استقلال و آزادی دست یابند؛ زیرا مسلمانان باید برای به دست آوردن استقلال و آزادی، به این کلید پیروزی دست پیدا کنند و برای وحدت کلمه کوشش کنند و به استکبار جهانی اجازه ندهند در مقدرات کشورهای اسلامی دخالت کند. امام خمینی برای ایجاد صلح و صفا، وحدت را ضروری میدانست.
آزادی در اندیشه امام: در اسلام دموکراسی مندرج است و مردم آزاد هستند به بیان عقیده خود بپردازند
حضرت امام خمینی(ره) آزادی را بالاترین نعمتی می دانستند که از سوی خالق باری تعالی به بشریت عطا شده است. انسان را مختار و آزاد آفرید تا او را در بستر حیات و زندگی بیازماید. آزادی به عنوان ارمغانی بزرگ از سوی دین مبین اسلام به انسان های آزاداندیش پیش کش شد و آنان که با همه توان فکری خود به میدان آمدند تا دین و آزادی را در مقابل یکدیگر قرار بدهند.
امام راحل رحمه الله فرمود: در اسلام دموکراسی مندرج است و مردم آزاد هستند به بیان عقیده خود بپردازند و بدان عمل کنند تا زمانی که توطئه ای در کار نباشد و مسائلی مطرح نشود که نسل ایران را به انحراف بکشاند.
آنچه که در اندیشه سیاسی حضرت امام رحمه الله قابل طرح است، پیدایش نهال نوپای دموکراسی دینی در انقلاب اسلامی بود. دموکراسی به معنای تحقق عینی حق تعیین سرنوشت دنیایی و دین به معنای حضور حق در حیات فردی و جمعی است. از نظر ایشان انسان موجودی است که می تواند با اتکا بر خصلت وجودی خویش (اراده)، به معنای وجودی خویش (کمال)، تحقق بخشد و به مفهوم کلیدی در فلسفه اخلاق، امام خمینی، همانا عمل صالح است و مبارزه سیاسی مصداقی است از مصادیق عمل صالح.
چهارمین همایش سراسری" اندیشه های آسمانی" با شرکت چهار هزار نفر از مدیران منتخب کانون های فرهنگی و هنری مساجد کشور از بیست و یکم تیرماه تا هشتم مردادماه در مشهد در حال برگزاری است.
شرکت کنندگان در این همایش در قالب پنج گروه 800 نفره در هردوره از سراسر کشوردر دو حوزه اندیشه ها و مهارت ها، شامل 6 جلسه همایش، چهار جلسه کارگاه و سه جلسه مشاوره و هم اندیشی با مباحث و مسائل لازم از سخنرانی مسئولان و اساتید شاخص حوزه و دانشگاه کشور بهره مند می شوند.
پایان پیام/
نظر شما