به گزارش خبرنگار کتاب شبستان ، تاريخ ساخته و پرداختة دولتها نيست، بلكه حضوري فراگير دارد. حضور تاريخ را ميتوان در شهرهايي كه زندگي ميكنيم و در چشماندازهايي كه سير ميكنيم به وضوح مشاهده كنيم. مردم در خانه با داستانهايي كه اعضاي خانواده نقل ميكنند و از طريق رسانهها، قصههاي عاميانه و تلويزيون، از تنديسهاي خياباني و يادمانهاي جنگ از آثار برجستة معماري و از موزهها و نگارخانهها با تاريخ خودشان آشنا ميشوند.
تاريخي كه آبشخورش چنين منابعي است به ندرت مورد چون و چرا قرار ميگيرد و گاهي در همين حد پذيرفته ميشود. البته اينگونه تاريخ با تاريخي كه در دانشكدههاي غربي مورد كندوكاو قرار ميگيرد بسيار متفاوت است. در آنجا ذهن آزادانديش، آموزههاي پذيرفته شده را مورد ترديد قرار ميدهد، در اصالت منابع چون و چرا ميكند، دانستهها را در متن و بستري گسترده به كار ميگيرد و در پي تفسير و برداشتي تازه بر ميآيد.
تاريخ «آكادميك» جهان بارها و بارها نوشته شده است، به ويژه در پنجاه سال اخير كه پيدايش اقتصاد جهاني و درگيريهاي ايدئولوژيك پيكاوي تاريخ يگانه جهان را به تلاش واقعنگرانه تبديل كرده است.
كتاب حاضر به نوعي بازتابدهندة دلمشغوليهاي زمان كنوني است. نميتوان آن را تاريخ جهان ناميد، بلكه گزيدهاي است از تاريخ ملل با اين هدف كه كندوكاوي از دريافت همگاني از تاريخ در گوشه و كنار دنيا و از تاريخ دانان برجسته ارائه دهد.
در واقع در این کتاب ۲۷ تاریخ دان از ۲۷ کشور، هر یک اهل کشور مورد نظر و اکثرشان هنوز ساکن و فعال در آن جا، تاریخ کشور خود را به آن شکل که دریافت می کنند، شرح می دهند.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
غالبا گفته میشود که تاریخ فنلاند سرگذشت بقا از میان جنگ هاست که درک آن برای خارجی ها دشوار است. سرگذشت فنلاند، گیرافتاده بین سوئد و روسیه _ بین غرب و شرق _ برای بسیاری از تاریخ نویسان غیرحرفهای چنان پیچیده به نظر می رسد که تنها خود فنلاندی ها می توانند آن را درک کنند. برخی از تاریخ پژوهان گرفتار افسانه پردازی شدهاند، در حالی که دیگران کوشیده اند برداشتهای غلط را تصحیح کنند.
روایت دیگری از تاریخ این کشور سرگذشت کشاورزان خُرده مالک و زنان برجسته است. فنلاندی ها به کشاورزانشان مباهات میکنند که هیچ گاه دستخوش فئودالیسم نبودند. جامعه دهقانی معرف سنت زنان قوی و برجسته کشور نیز هست که نخستین دستاورد حقوق سیاسی به طور کاملا طبیعی به آنها رسید. یک دهم اعضای نخستین پارلمان فنلاند در سال ۱۹۰۷ زنان بودند. فنلاندی ها غالبا مدعیاند که نخستین ملتی در جهان بودهاند که در آن زنان می توانستند رای بدهند و عهده دار مسئولیتهای دولتی شوند، هرچند پیشگامان این عرصه را باید در دیگر سوی جهان یافت. اما نخستین اعضای زن پارلمان در جهان به واقع فنلاندی بودند، جلوتر از نیوزیلند و استرالیا.
سال ۲۰۰۷ شاهد دو سالگرد مهم بود: صدمین سالگرد اصلاح پارلمانی و نودمین سالگرد استقلال از روسیه. سال ۱۸۰۹، زمانی که فنلاند به یک دوک نشین اعظم در چارچوب امپراتوری روسیه تبدیل شد، در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ نیز به یاد آورده شد. این سالگردها راهی است برای گرامیداشت سرگذشت پیچیده تاریخ فنلاند.
نشر ققنوس اثر حاضررا در 328 صفحه چاپ و روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما