رنگ های فرهنگی و فرهنگ های رنگی

شاهراه مبارزه با تهاجم های فرهنگی دشمن، جز با غربال کردن مفهوم فرهنگ برای آحاد مختلف جامعه و ارائه و نشر الگوی صحیحِ فرهنگ اسلامی، هرگز تحقق نمی یابد.

خبرگزاری شبستان// گیلان

 

به یقین می توان ادعا کرد که مهم ترین آسیب و تهدید دیروز و امروز معاندین و منافقینِ دین و فرهنگ نظام اسلامی از طریق ماهواره و اینترنت و رسانه و غیره نبوده و نیست بلکه با کمی تامل می توان دریافت که دشمنان با آگاهی از حقیقت یاد شده، همواره تلاش کرده اند که با استفاده از عناصر داخلی و خارجی با واژه گون کردن معنای فرهنگ دینی و در واقع با سکولاریزه کردن فرهنگ ایرانی از فرهنگ اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی ایران را تغییر دهند و در نتیجه با وارد کردن ضربه ای بنیادین بر پیکره انقلاب اسلامی به تمام اهداف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود، در آن واحد دست یابند.


آورده  فرهنگی انقلاب ایران، جز اسلام ناب درون مایه ای نداشت

به گواهی تاریخ، زمینه شکل گیری انقلاب های بزرگ مردمی در جهان همواره از نوعی احساس نیاز مردم به تغییر یا اصلاح جامعه در ابعاد گوناگونی همچون اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیکی و.... سرچشمه گرفته است، اما در این میان جوانه زدن نهال انقلاب شکوهمند اسلامی که به اعتراف دوست و دشمن، تنها انقلاب فرهنگی جهان محسوب می شد، قدرت های شرق و غرب آن زمان را که فکر، فرهنگ و اقتصاد کشورهای دیگر را به استعمار خویش در آورده بود، مبتلا به حیرت و ترس کرد؛ و از آنجا که ساختار فرهنگ انقلاب مردم ایران در این انقلاب بزرگ فرهنگی، متشکل از دو وجه بیرونی و درونی و به عبارتی، فردی و اجتماعی می شد، این تحول در انقلاب نه تنها از ایجاد تغییر در بنیاد های حکومتی و اجتماعی جامعه بلکه از تحولی عمیق در تمام لایه های وجود فردی و همچنین ساختار اجتماعی مردم ایران به صورت توامان حکایت می کرد و این ویژگی منحصر به فرد انقلاب ایران، نوع انقلاب های جهانی را از دوران مدرنیسم به دوران پسامدرنیسم یا فوق مدرن، سوق داد.


آری آورده فرهنگی انقلاب مردم ایران، جز اسلام ناب و مکتب تشیع درون مایه ای نداشت، عقیده ای که مردان و زنان ایرانی را یکپارچه برضد حکومتی دست نشانده از سوی استعمارگران شورانید و از آن پس این جریان عمیق فکری، فرهنگی که موجب ناکارآمدی سلاح سرد و گرم دشمنان شده بود، از همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب توجه معاندین حق و حقیقت را برای آغاز شیوه ای جدید برای مبارزه فرهنگی با کشورمان جلب کرد و از همین جا فعالیت های گسترده ای را ضد فرهنگ دینیِ ایران اسلامی با استفاده از تکنولوژهای جدید در محورهایی همچون سوء استفاده از رسانه و افکار عمومی، ماهواره و اینترنت و نیز عرضه تفکر پوسیده و ابتضال آمیز غرب که از دل آن چیزی جز افکار الحادی نظیر مارکسیسم، سوسیالیسم و فمنیسم و... بیرون نمی آمد، با هدفِ تحت شعاع قرار دادن نسل جدیدی که درک درستی از دین، فرهنگ و تفکر اسلامی نداشت، آغاز شد.


دشمنان با واژگون کردن معنای فرهنگ، قصد تغییر در گفتمان انقلاب اسلامی دارند
در ادامه باید گفت که اگر چه ممکن است این اقدامات تا حدی تاثیرات سوءی را در قشری از جامعه ایرانی داشته باشد اما عقل و تجربه اثبات می کنند که این توطئه ها در مقابله و قیاس با فرهنگ ریشه دار عقلی و فطری ایرانی که برگرفته از شریعت مبین اسلام است همواره محکوم به شکست بوده است، لذا به یقین می توان ادعا کرد که مهم ترین آسیب و تهدید دیروز و امروز معاندین و منافقینِ دین و فرهنگ نظام اسلامی از طریق ماهواره و اینترنت و رسانه و غیره نبوده و نیست بلکه با کمی تامل می توان دریافت که دشمنان با آگاهی از حقیقت یاد شده، همواره تلاش کرده اند که با استفاده از عناصر داخلی و خارجی با واژه گون کردن معنای فرهنگ دینی و در واقع با سکولاریزه کردن فرهنگ ایرانی از فرهنگ اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی ایران را تغییر دهند و در نتیجه با وارد کردن ضربه ای بنیادین بر پیکره انقلاب اسلامی به تمام اهداف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود، در آن واحد دست یابند.

 

آیا عملکرد امروز فرهنگیِ ما، نوعی خودزنی فرهنگی محسوب نمی شود؟
با نگاهی ژرف به دیدگاه های قالبی مردم و بالاخص بخش مهم و کثیری از مسئولینِ به اصطلاح فرهنگی، زوایای گوناگون این مصیبت فرهنگی روشن تر خواهد شد؛ آن سان که فرهنگ اسلامی از معنای ارزشی و دینی و انقلابی خود به یک مفهوم کلی و سطحی تقلیل می یابد و به هر نوع فعالیت هنری و ادبی هر چند ضد فرهنگی، همچون دیدگاه غربی و ماتریالیستی، برچسب فرهنگی زده می شود و بخش عظیمی از انرژی و بودجه های هنگفت فرهنگی کشور را که باید صرف نشر اعتقاداتی شود که بنیادهای انقلاب بر بستر آن پی ریزی شده، جذب و هزینه می کند؛ و چه شعارهایی که به جای احیای فرهنگ اصیل اسلامی و به نام فرهنگ سازی، تنها و تنها فرهنگ های ساختگی و تقلیدی را با خود به ارمغان می آورد و چه ظاهر سازی های فرهنگی که با رنگ به اصطلاح فرهنگی، فرهنگ های رنگی را به مردم یک رنگ شده در جریان انقلاب اسلامی قالب می کند.


به راستی آیا می توان به بسیاری از برنامه های پخش شده در سینما و رسانه های جمعی، به انواع موسیقی ها و کنسرت های دارای مجوز رسمی، به موسسات فعال فرهنگی و هنری با آن محصولات بصریِ به اصطلاح سانسور شدهِ مبتضل ایرانی و خارجی و به بسیاری از همایش ها و جشنواره های فرهنگی، ادبی، هنری و غیره ، نام فرهنگی، آن هم فرهنگ دینی نهاد، آیا عملکرد امروز فرهنگیِ ما، نوعی خودزنی فرهنگی محسوب نمی شود آیا این خود نوعی از خود باختگی فرهنگی و زاویه گرفتن از فرهنگ اصیل اسلامی و فرهنگ انقلابی مردم ایران به شمار نمی آید و دهها سوال دیگری که می توان در این زمینه مطرح کرد.


در پایان باید گفت که شاهراه مبارزه با تهاجم های فرهنگی دشمن، جز با غربال کردن مفهوم فرهنگ برای آحاد مختلف جامعه و ارائه و نشر الگوی صحیحِ فرهنگ اسلامی، هرگز تحقق نمی یابد؛ چه اینکه تا حق فرهنگ به درستی ادا نشود حقوقی نیز برای آن تعریف نمی شود و همواره توسط قدرت های جاه طلب در جهت اهداف شومِ سیاسی و اقتصادی تحریف و پایمال خواهد شد.


پایان پیام/

کد خبر 53662

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha