حجتالاسلام والمسلین عبدالله امیدیفرد، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در مورد لزوم تبیین فلسفه مهدویت و قیام امام زمان(ع) به خبرنگار شبستان گفت: از روزی که بشر ساکن کره زمین شد، مشکلات و موانع فراوانی در مسیر راه او واقع شد، ولی با استعداد و توانایی که خدا به وی عطا کرده بود بسیاری از مشکلات و موانع را از سر راه برداشت، نگاه مختصری به دورههای مختلف زندگی بشر این ادعا را به راحتی اثبات میکند.
وی از ظلم و ستم به عنوان یکی از مشکلات و موانع فراروی بشر از گذشته تاکنون یاد کرد و افزود: هنوز نیز ظلم و ستم از سوی قدرتمندان نسبت به افراد ضعیف اعمال میشود، بشر در سایه تعالیم انبیا و قدرت اندیشه به این حقیقت رسیده که راه گریز از ظلم و ستم ، پناه بردن به دامن عدل و دادگستری است.
حجت الاسلام امیدیفرد با بیان اینکه بسیاری از ادیان و مذاهب و مکاتب فلسفی به این درد بشریت اذعان کردهاند، اظهار کرد: آنها نسخه شفابخش خود را در قالب ایجاد امید به آینده عاری از ظلم و ستم، ارائه کردهاند، ما به طور قطع میتوانیم ادعا کنیم، مذهب تشیع به بهترین وجه و کارآمدترین شکل ممکن، علائم این بیماری را به افراد شناسانده و راه درمان را نشان داده است.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران تصریح کرد: تبیین فلسفه مهدویت و قیام امام زمان (عج) در واقع پاسخ شیعه است به این رنج مزمن بشریت و ارائه درمان قطعی با اخبار به آمدن منجی بزرگ عالم بشریت و پر کردن زمین از عدل و داد در هنگامی که سراسر زمین را جور و ستم فرا گرفته است.
وی در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان اصل مهدویت را به درستی ترویج کرد، گفت: به همان اندازه که اصل مهدویت اهمیت دارد و تنها نسخه شفابخش بشریت از تمامی ظلم و ستمها میباشد نحوه سود جستن و چگونگی استفاده از این هدیه الهی هم از اهمیت برخودار است.
این کارشناس مسائل مهدویت با اشاره به برخی از جریانها که از اصل مهدویت سوءاستفاده کردهاند، افزود: متاسفانه با اندکی تامل در تاریخ گذشتگان و چه بسا دوران معاصر با جریانها و اشخاصی مواجه میشویم که از این اصل سوءاستفاده کرده وآن را ابزاری برای اغراض شخصی خود بکار گرفتهاند و با طرح آن به آب و نان و شهرت دست یافتهاند و یا آنرا وسیلهای برای تهدید جوامع و جلوگیری از حرکات اعتراضی آنها در مقابل حکومتهای ظالم بکار گرفتهاند، کافی است نگاهی به آمار افراد مدعی نیابت بیندازیم تا صحت این ادعا ثابت شود.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران دراین زمینه اضافه کرد: انجمن حجتیه در زمان حکومت ستمشاهی ابزاری برای سکوت و به انفعال کشاندن مردم بود.
وی با بیان اینکه برای ارائه درست اصل مهدویت باید نکاتی را مدنظر داشت، به برخی از آنها اشاره و عنوان کرد: نه خودمان تعیین وقت ظهور کنیم و نه به دیگران اجازه بدهیم، گاهی شنیده میشود از قول بزرگان چنین وانمود میکنند که گویا همین امسال آقا ظهور میفرمایند، در روایات هم دستور دادهاند که تعیینکنندگان وقت را تکذیب کنید.
حجت السلام امیدیفرد تصریح کرد: بدون تردید در روایات نشانه هایی را برای آخرالزمان و قبل از ظهور فرمودهاند، گاهی برخی از نشانهها را با بعضی از حالات میتوان مطابقت داد اما خطر جدی آنجاست که اصرار بورزیم که حتما این وضعیت همان نشانه مورد نظر است، این خطر از آن جهت است که شاید نشانه مورد نظر امام(ع) را ما خوب نفهمیده باشیم و اصرار بر فهم خود و تطبیق آن با یک نمونه، اثر منفی در اذهان بگذارد.
وی گفت: به عنوان نمونه در روایات اشاره شده است که در آخرالزمان مسجدها بسیار آباد و باشکوه میشود، یا کودکان قرآن میخوانند و ... آیا میتوان وقوع اینها پس از انقلاب اسلامی را علامت آخرالزمان قرار داد و بر آن اصرار ورزید؟
لذا از اصرار ورزیدن بر انطباق نشانههای مذکور در روایات بر هر وضعیت خودداری کنیم مگر آنکه نشانه به گونهای باشد که به سهولت بتوان آن را قبول کرد.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران عنوان کرد: همین بحث نشانهها را در مورد اشخاص و اعلام که در روایات بکار گرفته نسبت به اشخاص حقیقی این زمان مورد دقت قرار دهیم، مثلا از تطبیق دادن (سیدحسنی )که در روایات آمده بر اشخاص بپرهیزیم.
وی با بیان اینکه تبیین اصل مهدویت باید امید به زندگی بشر را همراه با تلاش در راه بهتر شدن اوضاع و فراهم کردن زمینه و بستر آن فراهم سازد، افزود: این کار باید مثل کاری که امام خمینی(ره) با طرح ولایت فقیه جمعیت را به حرکت سازنده واداشتند، باشد، نه اینکه اصل مهدویت را بگونهای ارائه کرد که گویا هیچ تلاشی جز در سایه حضور قائم (ع) منتهی به فایده و نتیجهای نمی شود، زیرا این نحوه تفکر جز انفعال، سودی برای جامعه ندارد.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران تصریح کرد: در ارائه نقش متدینان در این مورد به نحو منطقی برخورد شود، یعنی در بیان وظایف مومنان در عصر غیبت از طرفی گفته شود که رفتار وعملکرد و خواست مومنان در ظهور امام زمان بسیار مهم است و آنها با دعا برای تعجیل فرج و کمک به دولت اسلامی در فراهم ساختن زمینه عدل و داد و مبارزه با ظلم و ستم درحد توان میتوانند به این مهم کمک کنند.
وی به یکی دیگر از خرافات اشاره و عنوان کرد: از دامن زدن به خرافات و ارائه چهره نامطلوب از شیعه بپرهیزیم، مثلا اینکه هر کسی میتواند امام زمان(عج) را ملاقات کند یا با نامهنگاری میتواند از امام زمان پاسخ بگیرد.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که در عصر غیبت پیروی از ولایت و امامت به چه معناست، گفت: در فرمان مکتوبی که از سوی امام عصر به شیعیان صادر شده است، فرمودهاند« در حوادث و پیشامدها به عالمان دین مراجعه کنید (اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی روات حدیثنا ...)».
وی اظهار کرد: همه دانشمندان شیعه از این رهنمود استفاده کردهاند که شیعیان باید در عصر غیبت برای دریافت احکام دین دست به دامان علما شوند اما محدوده این رجوع به عالمان دین تا به کجاست؟ برخی همچون امام خمینی (ره)رجوع به عالمان دین را در دایره بسیار گستردهایی طرح کردهاند که جز با تشکیل حکومت دینی میسر نمی شود. برخی دیگر از علما دایره رجوع به عالمان را در حد تبیین احکام و مسئله تقلید از مراجع بسنده کردهاند.
حجت الاسلام امیدیفرد با بیان اینکه نظر امام(ره) مورد قبول حوزههای علمیه است، افزود: از دیدگاه امام پیروی و تبعیت از ولیفقیه به مثابه پیروی از امام معصوم است، به عبارت دیگر ولایت فقیه، استمرار خط امامان وپیامبر است، اگر بخواهیم اسلام را در همه ابعاد آن یعنی عبادات، مسائل اجتماعی و سیاسی، مسائل حقوقی و... به منصه عمل برسانیم راهی جز تبعیت از پیامبر و معصوم در عصر حضور و پیروی از ولایت فقیه در عصر غیبت باقی نمیماند.
وی با اشاره به وظیفه یک شیعه واقعی اظهار کرد: برای یک شیعه که ادعای پیروی از معصوم را دارد در این عصر با تبعیت از فقها که ولایت امردارند و شخص ولیفقیه که با پذیرش عملی جامعه و فقهای دیگر، مسئولیت به دوش وی گذاشته شده تبعیت خود رااز او به مثابه امام معصوم نشان دهند.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در مورد وظایف ولیفقیه در عصر غیبت ابراز کرد: بهدستور معصومین(ع)، وظیفه شیعیان در عصر غیبت مراجعه به عالمان دین است و عالمان دین هم باید جوابگوی همه نیازهای شیعیان در عصر غیبت باشند، اما به منظور جلوگیری از هرج و مرج و مشخص بودن مسئولیت پاسخگویی، علمای بلاد شیعه پذیرفتهاند که بر اساس یک برنامه منظم که در قانون اساسی آمده این مسئولیت را بر عهده یک نفر از میان خود بسپرند.
حجت الاسلام امیدی فرد عنوان کرد: ولیفقیه در عصر غیبت در شکل کنونی جامعه بر اساس پذیرفتن توده امت و بیعت عموم شیعیان وعدممداخله دیگر فقها شکل گرفته است و همه مسئولیتهای متصور در اداره یک جامعه را که از پیامبر و امام متوقع هستیم، عهدهدار است، مسئولیتهایی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متوجه رهبری میداند ریشه در فقه شیعه و بر آمده از ادله فقهی است.
حجت الاسلام امیدی فرد با بیان اینکه شبهات وارده به بحث مهدویت بعد از انقلاب اسلامی شدت گرفته است، گفت: همواره هر دیدگاه و نظریه جدید، پرسشهایی را به منظور تبیین بیشتر به دنبال خود دارد، نظریه مهدویت به عنوان یکی از نشانههای بارز شیعه نیزمورد توجه دیگر مذاهب و ادیان بوده و هست اما اینکه پس از انقلاب اسلامی این شبهات فزونی یافته شاید دلایلی دارد.
وی در مورد این دلایل افزود: برای اولین بار نظریه ولایت فقیه در همه ابعاد آن تجلی یافت و نمود عینی گرفت و فلسفه مهدویت و انتظار را برای جهانیان که قبلا در حد یک آرزو جلوه داشت به مرحله عملی شدن بسیار نزدیک ساخت، یعنی بسیاری از مردم درک کردند که بر اساس اندیشههای دینی میتوان جوامع را اداره کرد، پس انتظار منجی عالم بشریت که قطعا رهآورد آن یک حکومت دینی کامل است امکان تحقق یافتن دارد.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در مورد دلایل دیگر اظهار کرد: زود به ثمر نشستن انقلاب موجب شد که از سویی اندیشوران اسلامی برای بسیاری از جهات به تبیین دقیق مباحث نپرداخته و از سویی با سیل پرسشهای پژوهشگران مواجه شویم،از طرف دیگر بدخواهانی که همواره از مذهب شیعه یک چهره منفی و منفور ارائه کرده بودند با دیدن این موفقیتهای پیدرپی از موقعیتهای پیشآمده سوءاستفاده کردند و بسیاری از پرسشهای معمولی را در قالب شبهههای غیرقابل دفاع جلوه دادند.
وی در مورد بهترین راه پاسخگویی به شبهات عنوان کرد: اندیشمندان با نگارش رسالهها و مقالات و برگزاری سمینارها در زدودن ابهامها تلاش کنند و دلسوزان نظام و انقلاب با عملکرد صحیح هرچه بیشتر افراد را جذب انقلاب و برکات آن کنند، مسئولان فرهنگی کشور و حوزههای علمیه نیز با استقبال از سوالهای مرتبط به مهدویت در جهت شناسایی شبهات و ارائه راهحلهای صحیح تلاش کنند.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران با بیان اینکه میتوان فلسفه انتظار را به فلسفه غالب در جامعه تبدیل کرد، افزود: برخی موضوعات مهم را ائمه (ع) در شکلهای گوناگون و در مکانهای مختلف برای شیعیان یادآوری کردهاند، مثلا مظلومیت امام حسین (ع) وشهادت ایشان و یاد آن حضرت را به طرق مختلف یادآوری فرمودهاند و همین باعث شده است که جریان شهادت امام حسین از زندهترین جریانهای تاریخ شیعه باشد، اگر همین شیوه را از امامان درس گرفته و ما هم مسئله مهدویت و انتظار را به شکلهای گوناگون و در زمانها و مکانهای مناسب به طرح آن بپردازیم بدون شک میتواند به عنوان فلسفه غالب مطرح شود.
پایان پیام/
نظر شما