امید در دل زندانی مریوان رنگ گرفت/ آزادی پدر تنها خواسته دختر خردسال در قبال کارنامه درخشانش

خبرگزاری شبستان: چشمایش می درخشید و دلش می لرزید و با صدای لرزان در پاسخ به این سوال که دلت می خواهد چه هدیه ای برای کارنامه درخشانت بگیری گفت که چیزی نمی خواهم جز آزادی پدرم.

خبرگزاری شبستان – کردستان:

امید به زندگی با تلاش های صورت گرفته برای آزادی یکی از مددجویان زندان مرکزی سنندج که به دلیل یک لحظه غفلت و بی توجهی و شاید بهتر است بگوییم که به دلیل عدم توانایی در کنترل خشم چندسال است که در زندان به سر می برد و سختی دوری از خانواده را تحمل می نماید، بالاخره بودن دوباره در کنار خانواده رنگ گرفت.

 

ماجرا از این قرارست که در صبح سرد یکی از زمستان های سال 92 در زندان مریوان، یکی از مددجویان این مرکز به نام ا.ح که به دلیل جرمی سبک در زندان به سر می بَرد و چند ماهی نیز بیشتر از حبس وی باقی نمانده است، درحالی که از طریق باجه های تلفن زندان مشغول تماس تلفنی با خانواده اش می باشد با یکی از زندانیان دیگر بر سر مدت زمان استفاده از تلفن به صورت لفظی درگیر می شوند.

 

در اثنای همین درگیری لفظی ناگهان به دلیل لغزنده بودن کف هواخوری که ناشی از وجود لایه های یخ بود به زمین خورده  و با توجه به ضربه شدیدی که به سر او وارد می شود در دم جان می سپارد و زندانی بخت برگشته  ماجرای ما درحالی که چیزی به آزادی وی باقی نمانده بود به جرم قتل غیر عمد امیدهایش را به زندگی از دست می دهد!!!

 

قریب به 5 سال از این واقعه تلخ می گذرد و علیرغم تلاش ها و پیگیری های مسئولین دلسوز زندانهای کردستان هنوز زندانی ا.ح در پشت میله های زندان چشم انتظار گرفتن دستان تنها دختر و تنها فرزندش و قدم زدن در خیابان هاست.

 

زمان برای این زندانی به کندی سپری می شد تا اینکه در سنت نیک و حسنه جشن گلریزان، مدیرکل زندانهای کردستان ماجرا را برای یکی از اعضای معتمد هیئت مدیره ستاد دیه کشور که میهمان ویژه این مراسم نیز بود بازگو می کند و این مسئول کشوری پس از قرار گرفتن در جریان جزئیات پرونده و اطمینان حاصل کردن از غیر عمد بودن اتفاق روی داده، در محل برگزاری جشن گلریزان به دختر خردسال این زندانی قول می دهد تا تمام تلاش خود را برای آزادی پدرش از زندان به کار خواهد بست و اینگونه اقدامات اولیه ستاد دیه جهت کمک به آزادی زندانی ا.ح از زندان کلید می خورد.

 

20 روز از وعده کربلایی، عضو معتمد هیئت مدیره ستاد دیه کشور در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به نام «سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامگذاری شده است نگذشته بود که با خبر شدیم آقای احسانی معاون اجرایی ستاد دیه کشور برای پیگیری پرونده زندانی ا.ح به سنندج آمده است و معلوم گشت که این ستاد مردمی به منویات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در حوزه «اقدام و عمل» جامه عمل پوشانده است.

 

دیدار با زندانی در محل دفتر رئیس زندان مرکزی سنندج

مجید احسانی، معاون اجرایی ستاد دیه کشور بلافاصله پس از حضور در سنندج به همراه گرجی زاده، مدیرکل زندانهای کردستان و مدیرعامل ستاد دیه استان در زندان مرکزی سنندج حضور یافته و پس از بررسی دقیق پرونده این زندانی، خواستار دیدار چهره به چهره با وی شد.

حیرت زدگی مددجو از اقدام صورت گرفته

ا.ح باورش نمی شد که مسئولین دلسوز نظام اینچنین شرایط وخیم او و بالاخص مشکلاتی که خانواده اش در خارج از زندان با آن دست و پنجه نرم می کنند را در این مدت 20 روز به درستی درک کرده و افرادی در سطح مسئولین ستاد دیه کشور جهت بررسی پرونده وی به کردستان سفر کنند.

 

ا.ح در دیدار با معاون اجرایی ستاد دیه کشور بار دیگر سخت ترین حادثه زندگی اش را برای او بازگو می کند و در پایان سخنانش به این جمله بسنده کرد: «من چه آزاد شوم و چه آزاد نشوم هیچ وقت این لطف بزرگ مسئولین نظام که به شدت پیگیر رفع مشکل من می باشند را فراموش نخواهم کرد»

 

دیدار احسانی با دادستان مرکز استان نشان از اهمیت موضوع می داد

معاون اجرایی ستاد دیه کشور در دیدار با دادستان محاکم عمومی و انقلاب سنندج از حرکت پرشتاب و روبه جلوی مسئولین ستاد دیه کشور جهت کمک به آزادی زندانیان جرائم غیرعمد سخن به میان آورد و گفت: مددجو ا.ح نمونه ای از زندانیانی است که به دلیل انجام غیرعمد فعلی که قانونگذار آن را جرم تلقی کرده است روانه زندان شده اند و باید مسئولین تمام تلاش خود را برای آزادی این زندانیان به کار ببندند.

 

احسانی، پس از ارائه گزارش عملکردی از ستاد دیه کشور برای دادستان سنندج، حساسیت موضوع زندانی ا.ح را برای دادستان دلسوز و مردمی سنندج نیز بازگو کرد.

 

و در پایان، دیداری صمیمی با خانواده این زندانی

معاون اجرایی ستاد دیه کشور در گرمای شدید ظهر تصمیم گرفت که با خانواده این زندانی نیز دیدار کند و به این ترتیب به همراه رئیس بازداشتگاه سنندج راهی یکی از مناطق حاشیه نشین سنندج می شود.

 

صعب العبور بودن مسیر منتهی به منزلی که خانواده زندانی در آن ساکن بودند، گروه اعزامی را بیشتر با مشکلاتی که این زن و دختر خردسال با آن دسته و پنجه نرم می کنند آگاه می ساخت. به محض نزدیک شدن به درب منزل دختر خردسال با آگاهی از اینکه میهمانان منزل آنها برای کمک به آزادی پدرش آمده اند به گرمی و با چشمانی پراز اشک به استقبال این مسئول ستاد دیه کشور آمد.

 

خانه سوت و کور بود و فریادهای بی صدایِ  فقدان سرپرست خانواده را ندا سر می داد. خانه ای کوچک، استیجاری و با حداقل امکانات اما پر از بوی امید به زندگی.

 

این مقام ارشد ستاد دیه کشور با دیدن کارنامه درخشان دختر خردسال از او سوال کرد که دوست داری که چه هدیه ای برای کارنامه درخشانت به تو بدهم؟ و او نیز با صدایی گریان و لرزان پاسخ داد: «چیزی نمی خواهم به جز آزادی پدرم ....» و سکوتی غم انگیز خانه را دربرگرفت. معاون اجرایی ستا د دیه کشور نیز در حالی که بغض گلویش را به شدت می فشرد گفت: «دخترم ما مسئولین ستاد دیه تمام تلاش خود را برای آزادی پدرت به کار خواهیم بست»

 

آری! کم نیستند خانواده هایی اینچنین که در سطح شهر با مشکلاتی از این دست و چه بسا بزرگ تر روبه رو هستند. بد نیست اگر هرازگاهی به ستاد دیه استان سری بزنیم و از نزدیک مشکلات خانواده های زندانیان جرائم غیرعمد را که چشم انتظار دستان سخاوتمند شما خیرین می باشند آشنا شویم. 

 

 

 

کد خبر 558419

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha