حجت الاسلام محمد جواد نوروزی، عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) در گفت و گو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان با اشاره به ناتوانی لیبرال دموکراسی در رفع بحران های جهانی از جمله تروریسم، خشونت و جنگ طلبی اظهار کرد: یکی از مسائل مهم سیر تحولات سیاسی فرهنگی در غرب این است که بعد از اوج گیری تمدن غربی که از رنسانس به بعد آغاز شد، طی دهه های اخیر شاهد زوال و افول و بن بست مدنیت غربی در حل معضلات و مشکلاتی که جوامع با آن رو به رو هستند، هستیم.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر بر اساس نگاه تئوریک و فلسفه تاریخ و هم به لحاظ شواهد فراوان عینی، ما معتقدیم تمدن غرب به پایان خط خود رسیده و شواهد این افول و پایان، هم نکات فراوانی است از جمله این که تمدن غرب دیگر قادر نیست بحران هایی را که می آفریند یا مسائلی که در گوشه و کنار دنیا یا حتی در داخل خودش به وجود می آید، مدیریت بحران کرده و به سرانجام برساند.
این استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: زمانی بود که وقتی مساله ای در غرب به وجود می آمد، بلافاصله رهبران غربی تلاش می کردند آن را حل و رفع کنند اما امروز استراتژیهای غربی کارساز نبوده و همه به این نکته اذعان دارند که غرب به پایان خود رسیده و توان حل مساله ندارد.
به گفته حجت الاسلام نوروزی یکی از شواهد مهم این ادعا، خشونت ها و تهدیدها و ترورهایی است که در جوامع مختلف غربی روزانه شاهد آن هستیم و این موضوع حکایت از فروپای داخلی تدریجی و بروز معضلات فکری و فرهنگی دارد که قاعدتا شهروندان غربی به آن واقف هستند.
این کارشناس علوم سیاسی در ادامه بیان کرد: به عبارت دیگر در داخل این جوامع آن اندیشه از مدرنیته غنای لازم را ندارد و به اعتقاد ما مادی گرایی شاید چند صباحی بتواند جامعه را پیش ببرد اما در درازمدت بی توجهی به بُعد معنوی خلاءهای فراوانی فراروی جامعه قرار می دهد. در حقیقت غرب امروز دچار بحران معنویت است که مظاهر آن در خشونت ها به وضوح مشاهده می شود. در واقع غرب هم در عرصه داخلی و هم بین المللی دچار بحران های جدی فکری است و نشانه های این بحران جدی، حوادث و رخدادها و معضلاتی است که در داخل و خارج آن می توان مشاهده کرد.
وی تصریح کرد: در واقع به لحاظ فکری دچار تعارض های جدی است و این تعارضات ناشی از عدم شفافیت فکری و فرهنگی و صداقت در مقام عمل است. در عرصه بین المل اگر بخواهیم به وضوح به این نکته اشاره کنیم، شاهد آن هستیم غرب یک مقوله مهم دنیای امروز یعنی تروریسمرا به خوب و بد تقسیم بندی می کند. در حالی که در فرهنگ اسلامی ترور در هر شکلی محکوم است البته در منطق انسانی نیز همین طور است و ترور به هر شکل و در هر جامعه ای، محکوم است.
مولف کتاب «فلسفه سیاست و نظام سیاسی اسلام» اضافه کرد: اما غرب در عرصه فراملی حتی این مقوله را با توجه به دیدگاه خود ارزش گذاری می کند و معتقد است اگر تروریزم در جهت منافع غربی باشد خوب است همان طور که شاهد مساعدت سیاست های غرب در جهت شکل گیری، استمرار و تامین تروریسم در منطقه آسیای جنوب غربی و سوریه و کشورهای پیرامون آن هستیم. در این راستا غرب با صراحت اعلام کرده است که گروه تروریستی داعش را برای مقابله با امواج فراملی انقلاب ایجاد کرده است که در این راستا می توان به اعتراف وزیر اسبق خراجه آمریکا اشاره کرد.
وی ادامه داد: اما همین تروریسم اگر قرار است کمانه کند و وارد جوامع غربی شود، اینجا تروریسم بد خوانده می شود به دلیل آن که منافع غرب را مورد هجمه و هجوم قرار داده است لذا در عرصه فراملی شاهد دوگانگی هستیم که البته این امر اختصاص به تروریسم ندارد در عرصه دموکراسی و حقوق بشر و ... نیز شاهد این موضوع هستیم. در واقع ما شاهد این هستیم که نظام فاشیستی به نام عربستان سعودی که توجهی به ارزش های انسانی ندارد، مورد حمایت کامل نظام سلطه قرار می گیرد اما در کنار آن اگر انتخابات آزاد در گوشه ای از فلسطین اشغالی صورت بگیرد و مثلا جریانی همچون حماس روی کار آید، این کشور متهم به عدم وجود دموکراسی می شود!
حجت الاسلام نوروزی ابراز کرد: در عرصه داخلی نیز به همین صورت است. ما از یک سو شاهد آن هستیم که غرب تلاش می کند آموزه های مبتنی بر مادیات و الحاد و اومانیست را در لایه های مختلف فرهنگی و سبک زندگی شهروندان خود تزریق کند و دم از انسانمداری و انسان دوستی و ارزش های انسانی بزند اما از طرف دیگر شاهد حوادثی هستیم که آن چهره واقعی و پنهان مدرنیته را آشکار می کند یعنی خشونت ها و بسیاری از بحران های فردی و اجتماعی که امروز در غرب به وجود آمده است.
وی با بیان این که خشونت نتیجه طبیعی مادی گرایی افراطی است و خشونت و بحران امروز نتیجه طبیعی فرهنگ الحادی و مدرنیته است که ظهور و بروز یافته و خود را نشان می دهد، اذعان کرد: اما غرب برای سرپوش گذاشتن بر این دوگانگی رفتاری که در عرصه بین الملل دارد، در عرصه داخلی تلاش میکند آدرس های غلط ارائه دهد. مثلا بحرانی که ریشه در بحران های فکری نادرست و جهت گیری ارزشی غیر توحیدی دارد، آن را به جوامع دیگر منتسب می کند و چه بسا از آن نتیجه اسلام ستیزی بگیرد.
حجت الاسلام نوروزی ادامه داد: یعنی آن را منتسب کند به گروهی از مسلمان ها و آن خط اصیل الهی که ما معتقدیم مسیر درست انسانی در جهت سعادت بشر است، این مسیر را غبارآلود و بحرانی نشان دهد که مبادا شهروندان بریده و خسته از مادی گرایی و الحاد، مسیر درست را طی کنند لذا تلاش می کنند آنها را به بحران های ساختگی مشغول کنند و در نهایت اگر فرصتی پیدا کنند، از طریق عرفان های کاذب وارد عمل شوند تا نهایتا برنده این موضوع خودِ غرب باشد و جوامع مسیر صحیح را پیدا نکنند.
عضو هیئت علمی موسسه آموزشی امام خمینی (ره) در پایان یادآور شد: البته ما معتقدیم سرنوشت نهایی بشر این است و انسان پس از افت و خیزها و رنج فراوان، مسیر درست را پیدا می کند و این تصویری است که فرجام بشر را در فلسفه تاریخ اندیشه الهی و اسلامی نوید می دهد.
نظر شما