قیام مهدی دروغین در مسجدالحرام زمینه شکل‌گیری گروه‌های سلفی جهادی

خبرگزاری شبستان: یک پژوهشگر دینی گفت:اگر چه قیام جهیمان و یارانش در مسجدالحرام به مدت ۱۵ روز طول کشید، اما این واقعه در جهان اسلام و آینده جریان‌های اسلامی تأثیر زیادی داشت وبرخی معتقدند که جهیمان و قیام او به نوعی پدر معنوی بخشی از سلفیت محاسبی است.

به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، «در نخستين روز از ماه محرم سال 1400 هجري قمري، مسجدالحرام به دست عده اي به رهبري جهيمان العتيبي اشغال شد. آنان كه اعضاي جماعت سلفي محتسبه بودند، به مدت دو هفته مسجدالحرام را اشغال كردند و با شخصي به نام محمد بن عبدالله القحطاني كه او را مهدي موعود مي خواندند، بيعت نمودند. آنها خود را براي رويارويي مسلحانه آماده كردند؛ از اين رو حادثه با كشتار و خون ريزي همراه شد؛ قيامي كه حكومت سعودي را به زانو كشيد و سرانجام، حكام عربستان براي جلوگيري از ادامه اين آبروريزي، دست به دامن غربي‌ها شدند. حادثه يادشده سبب تغيير جدي در رويه و حكومت‌داري خاندان سعود شد. از سوي ديگر، اين حركت براي جريان‌هاي سلفي جهادي نيز الهام‌بخش بود و عاملان اين قيام به عنوان الگو و قهرمانان ديني مورد ستايش و پيروي قرار گرفتند. گرچه جريان هاي جهادي معاصر تحت تاثير اين اقدام هستند، اما حركت جهيمان در برخي ابعاد خود از جمله بيعت با مهدي در بيت‌الله‌الحرام، منحصر به فرد است».

 

این متن چکیده مقاله ای تحت عنوان «قيام مهدي دروغين و اشغال مسجدالحرام در سال 1979م» نوشته مرتضی آقامحمدی و یحیی جهانگیری سهروردی است که در چهاردهمین شماره فصلنامه پژوهش‌های مهدوی به چاپ رسیده است و خبرنگار خبرگزاری شبستان در قم گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقامحمدی، محقق و پژوهشگر دینی و یکی از نویسندگان این مقاله داشته است که در پی می‌آید:

 

در این مقاله از قیام مهدی دروغین توسط افرادی از اهل تسنن سخن به میان آمده است، آیا اهل سنت به قیام امام زمان (عج) اعتقاد دارند؟

 

در سال 1979، چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در تاریخ اول محرم سال 1400 اتفاق مهمی در عربستان می‌افتد و عده ای مسجد الحرام را اشغال می‌کنند و ادعا می‌کنند که مهدی آخرالزمان قیام کرده است.

 

اهل سنت معتقدند که در اول هر قرن، یک مصلح ظهور می‌کند و در تاریخ اول محرم سال 1400 که اولین روز قرن جدید محسوب می‌شود، یک قیام مهم در عربستان رخ می‌دهد و جماعتی چند صد نفره به رهبری جهیمان العتیبی، مسجد الحرام را اشغال می‌کنند و شوهر خواهر خود را که محمدبن عبدالله قحطانی نام داشت، به عنوان مهدی موعود معرفی می‌کند و با او بیعت می‌کند.

 

جهیمان العتیبی، احادیث امام مهدی (عج) را بر محمد بن عبدالله قحطانی تطبیق می‌کند و همان حدیثی که از کتب اهل سنت درباره امام آخرالزمان نقل شده است که: «امام زمان از فرزندان حضرت زهراست و نام او محمدبن عبدالله است، روزی قیام می‌کند و در میان رکن و مقام با او بیعت می‌شود و زمین را پر از عدل می‌کند». بر اساس روایت اهل سنت، نام امام آخرالزمان، نام پیامبر اکرم (ص) و نام پدر او نیز نام پدر پیامبر (ص) است که محمد ابن عبدالله قحطانی نیز دارای این خصوصیات بود.

 

همان طور که در روایات آمده است که خداوند یک شبه امور امام زمان (عج) را اصلاح می‌کند، محمد ابن عبدالله قحطانی ادعا می‌کند که خداوند در یک شب، قلب او را آماده قیام کرده است، سپس افرادی را جمع کرده و آماده قیام می‌شوند و مسجد الحرام را اشغال می‌کنند.

 

علت قیام محمد ابن عبدالله قحطانی در عربستان چه بود؟

 

محمد ابن عبدالله قحطانی در ابتدا امام جماعت مسجد شهر زیاد بود، محمدبن عبدالله قحطانی و جهیمان العتیبی و طرفداران آنها در ابتدا از جماعتی به نام جماعت سلفی محتسبه بودند که رهبر معنوی آنها در ابتدا شیخ بن باز یکی از مفتی‌های معروف عربستان بود که در دهه 60 میلادی این جماعت تشکیل می‌شود؛ این گروه رفته رفته تندروی‌هایی پیدا کردند، به طوری که با حکومت و جامعه دچار چالش شدند و در نهایت از خط فکری شیخ بن باز جدا شدند و او را یک عالم خودفروخته درباری خواندند.

 

آنچه که برای جهیمان و یارانش مهم بود، بحث بدعت‌ها و فتنه‌ها در جامعه بود، از نظر آنها هر چیز جدیدی در جامعه نوعی بدعت بود و به طور کلی با مظاهر تمدن جدید از جمله تلویزیون، رادیو، اسکناس‌های دارای عکس انسان، عکس و ... مشکل داشتند و آنها را با برخی از احادیث رسول خدا (ص) تطبیق می‌دادند و این مظاهر را فتنه‌های آخرالزمانی می‌خواندند.

 

جهیمان و یارانش به طور کلی با جامعه رو به باز شدن عربستان در زمان ملک فیصل که انفجار نفتی صورت گرفت و درآمد بسیاری زیادی وارد عربستان شد و در نتیجه آن، عربستان به سوی تمدن پیش می‌رفت، مشکلات عدیده ای داشتند، لذا احساس کردند که جامعه دچار فتنه و تباهی شده است و راه خروج از تباهی را در قیام امام زمان می‌دیدند.

 

جرقه قیام جهیمان و یارانش چگونه شکل گرفت؟

 

اهل سنت عقیده دارند که وقتی جامعه‌ای دچار نابسامانی‌های اجتماعی شد، نگاه به آخرالزمان است و این نابسامانی‌ها را علائم آخرالزمان می‌دانند که باید در نهایت به قیام مهدی منجر شود. جهیمان یک راننده کامیون است که تا چهارم ابتدایی درس خوانده است، اما بنا به عرف وهابیت کتاب‌های حدیثی می‌خوانده است و برداشت‌هایی از این احادیث داشته است که منجر به این وقایع می‌شود.

 

جهیمان و یارانش در حدود 8 سال کتب احادیث آخرالزمان را مطالعه می‌کنند و احادیث را به صورت سناریو درمی آورند و به این باور می‌رسند که باید در برابر فتنه‌ها قیام کرد و قیام در مقابل فتنه‌ها تنها به یک روش میسر است و آن، روشی است که در روایتی از پیامبر (ص) آمده است که: «روزی فرا می‌رسد که خلافت دوباره به سیره نبوی برمی‌گردد، بعد از این که از مسیر خود منحرف شده باشد و حکام و خلفای فاسد به حکومت رسیده باشند».

 

به این ترتیب جهیمان و یارانش به این نتیجه می‌رسند که حاکمی که به سیره نبوی حکومت می‌کند، مهدی است و اگر بخواهند جامعه از تباهی و فساد نجات پیدا کند، مهدی باید قیام کند، با این تفاوت که آنها از میان خود، فردی را به عنوان مهدی می‌آورند و با او بیعت می‌کنند؛ آنها مقادیر زیادی اسلحه و آذوقه فراهم می‌کنند و مسجد الحرام را اشغال می‌کنند و این اتفاق به مدت دو هفته به طول می‌انجامد.

 

یکی از ابعاد مهم قیام جهیمان و یارانش قیام علیه حاکمان آل سعود بوده است، نظر شما در این رابطه چیست؟ قیام جهیمان و یارانش در چه ابعادی قابل بحث است؟

 

بله، یکی از نکات مهم این قیام، تصریح به ضرورت قیام علیه حاکم غاصب است؛ در میان اهل سنت، تقریبا اعتقاد اجماع اهل سنت این است که همه باید از حاکم جامعه ولو فاسد باشد، تبعیت کنند و کسی حق ندارد که علیه حاکم مخالفت و قیام کند و نهایت این است که در دل ناراضی باشد و این موضوع یکی از تفاوت‌های شیعه و سنی است.

 

در نگاه شیعه پذیرفتن حاکم ظاهر و فاسد، انسان را از ولایت خدا خارج می‌کند، اما در نظر اهل سنت ماندن زیر چتر حاکم ولو فاسد و ظالم باشد، ضروری است و قیام علیه این حاکم، انسان را از ولایت خداوند خارج می‌کند؛ اما اتفاقاتی که در قیام جهیمان و یارانش می‌افتد، این است که آنها علیه حاکم مسلمان قیام می‌کنند؛ در حالی که به نظر اجماع اهل سنت نباید چنین اتفاقی رخ می‌داد.

 

یکی از مواردی که به جهیمان و یارانش کمک می‌کند، خواب‌های متعددی است که بینند، به طور کلی، انسان وقتی به مسأله ای زیاد فکر می‌کند که همراه با احساسات شدید باشد، تبدیل به خواب می‌شود؛ جماعت جهیمان و یارانش نیز انسان‌هایی بی‌سواد و بدوی هستند که خواب‌های متعددی در مورد محمد ابن عبدالله قحطانی می‌دیدند و در خواب او را به عنوان مهدی می‌دیدند که قیام می‌کند؛ همین مسأله باعث می‌شود که آنها به یقین می‌رسند که این شخص مهدی است و باید قیام کند.

 

یکی از مشکلات در جوامع مذهبی امروز این است که گاهی به جای منطق و استدلال، خواب‌ها هستند که حتی شخصیت‌های سیاسی را به جلو پیش می‌برد و دچار بحران‌های سیاسی می‌شوند و وقتی که رفتارها بر اساس عقلانیت نباشد، خواب‌ها تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیرنده برای افراد می‌شوند و یکی از نکات مهم این است که بحث رویاها حائز اهمیت است و باید به آن پرداخته شود.

 

آیا قیام جهیمان و یارانش تأثیری بر جهان اسلام داشته است؟

 

بله، قیام جهیمان و محمد بن عبدالله قحطانی دارای ابعاد پنهانی بسیاری است، یکی از تأثیرات مهم قیام جهیمان و یارانش در جهان اسلام این بود که به تبع افکار جهیمان، هیمنه و ابهت حاکمان جامعه در جریان‌های جهادی بعدی که در کشورهای اسلامی رخ می‌دهد، شکسته شده است و حتی می‌بینیم که ابومحمد مغربی که یکی از افراد هم‌فکر جهیمان و پدر معنوی داعش امروز است، در کتاب خود تصریح می‌کند که حاکمان سعودی کافر هستند و اصلا مسلمان نیستند؛ یعنی مسیری که جهیمان شروع می‌کند به این جا ختم می‌شود که برخی افراد همچون مغربی، حاکمان جامعه را کافر خطاب می‌کنند.

 

اگر چه جریان جهیمان و یارانش به مدت 15 روز طول کشید، اما این واقعه در جهان اسلام و آینده جریان‌های اسلامی تأثیر زیادی داشته است، پادشاهان سعودی اصطلاحی دارند که: «ما جهیمان را کشتیم و افکار او را صادر کردیم»؛ این سخن در درک بهتر نقش و چگونگی حضور عربستان در تحولات بعدی جهان اسلام و شکل گیری القاعده، داعش و شرایط امروز کمک می‌کند؛ برخی اندیشمندان معتقدند که جهیمان و قیام او به نوعی پدر معنوی بخشی از سلفیت محاسبی است که ما امروز به عنوان جهادی‌های داعشی می‌بینیم، افرادی مانند بن لادن از جهیمان به عنوان یک رهبر بزرگ یاد می‌کنند.

 

عاقبت قیام جهیمان و یارانش چه شد؟ جهت پرداختن به این موضوع به چه منابعی می‌توان مراجعه کرد؟

 

محمدابن‌عبدالله قحطانی، جهیمان و یارانش مسجدالحرام را اشغال می‌کنند و در طول یک هفته بسیاری از گارد ارتش عربستان کشته می‌شوند، محمدابن عبدالله قحطانی که مهدی دروغین بود در سه روز اول درگیری کشته می‌شود؛ اما آنها ادعا می‌کردند که او کشته نشده است و در جایی از حرم غایب است تا زمانی که آنچه که در روایات آمده است را انجام دهد.

 

دولت عربستان پس از یک هفته درگیری با این گروه، به گارد ویژه فرانسه متوسل می‌شود و آنها پس از یک هفته جهیمان و یارانش را شکست می‌دهند؛ جهیمان و بقیه افراد اعدام می‌شوند و عربستان سرپوشی برای این ماجرا گذاشت.

 

 از آنجا که حکومت عربستان اجازه تحقیق این واقعه را نداد، بسیاری از وقایع این اتفاق در هاله ای از ابهام باقی ماند، اما بعدها با چند اثر مهم برخی مسائل روشن شد.

 

در ادبیات و کتب فارسی به ابعاد قیام محمدبن عبدالله قحطانی پرداخته نشده بود، بر همین اساس، اخیرا در این رابطه چند اثر توسط اینجانب تألیف شده است، از جمله کتاب «تکفیر در عربستان و مصر» که در فصل اول به این مسأله اشاره شده است، همچنین کتاب «فرهنگ زندگی جماعت سلفی محتسبه» از دیگر کتاب‌هایی است که درباره عرفیات، باورها و آداب و رسوم این جماعت را به تصویر کشیده است.

 

کتاب «قیام جهیمان و تأثیر آن در آینده جهان اسلام» آماده چاپ است، همچنین 3 اثر ترجمه در این زمینه وجود دارد که به زودی چاپ می‌شود.

 

رویکرد حکام عربستان در برابر جریان جهیمان و یارانش چگونه بود و چه عکس العملی در برابر این واقعه از خود نشان دادند؟

 

آنچه که مهم است، این است که جریان جهیمان و یارانش، حرف دل جامعه مذهبی عربستان بود، حکومت از نظر شرعی اجازه نداشت که در مسجد الحرام از سلاح استفاده کند و نیاز به فتوای علما داشت، علما نیز در جریان فتوا تأمل کردند، زیرا از نوع رفتار حاکمان سعودی ناراضی بودند، ملک خالد که پادشاه عربستان در آن دوران بود، سعی می‌کند که تقاضاهای علما را برآورده کند و خیلی از اصلاحات را انجام می‌دهد.

 

حکومت آل سعود که به سمت سکولاره شدن حرکت می‌کرد، فهمید که اگر می‌خواهد قدرت خود را حفظ کند، باید با ظاهر دینی بر جامعه حکومت کند، نه به سبک غربی و اروپایی؛ به همین دلیل تغییر رویه می‌دهند و دوباره به شکل اسلامی بودن و تظاهر به دین برمی‌گردند و به جای ملک خود را خادم الحرمین می‌نامند.

 

حرف‌های جهیمان از زبان علما گفته می‌شود و ملک خالد، پادشاه عربستان در آن زمان می‌پذیرد و پول زیادی به علمای وهابی می‌دهد تا در راه تبلیغ وهابیت خرج کنند؛ یکی از آثار این رویداد تاریخی، تبلیغات گسترده‌تر وهابیت در جهان بود  که باعث تحریک جهان امروز شده است.

 

عربستان متوجه شد که برای این که کشور خود امن باشد، باید این جماعت وهابی هیجانی مذهبی افراطی را در جایی دیگر مشغول کند، لذا در همان ایام می‌بینیم که افغانستان توسط شوروی اشغال شد و عده کثیری از این افراد برای جهاد به این کشور می‌روند و القاعده از دل این جماعت بیرون می‌آید و در آنجا تبلیغات وهابیت گسترش می‌یابد.

کد خبر 560355

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha