به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، کتاب «عشق الهی، سیر به سوی خدا در متون اسلامی» نوشته ویلیام چیتیک و مقدمه دکتر سیدحسین نصر توسط سیدامیرحسین اصغری دانشجوی دکترای مطالعات اسلامی دانشگاه ایندیانا ترجمه و توسط شرکت انتشارات علمی و فرهنگی به بهای ۲۵۰۰۰ تومان منتشر شده است.
بنابر این گزارش، این اثر در سه بخش تنظیم شده است. قبل از بخش اول سخن مترجم و پیش درآمد دکتر سید حسین نصر، مقدمه مؤلف آمده است.
الهیات، روایت عشق و علم النفس روحانی عناوین بخش اول این اثر است. بخش دوم در ادامه مباحث گذشته به موضوعاتی مانند طلب، راه و منازل السالکین تقسیم شده است. در بخش سوم نیز موضوعات مهمی مانند حقیقت عشق، رنج عشق و تحقق توحید مورد بحث و بررسی مؤلف قرار گرفته است.
فهرست منابع و نمایه هم دیگر قسمتهای این کتاب را تشکیل می دهد.
در بخشی از سخن مترجم این اثر آمده است: روش مطالعات اسلامی دکتر چیتیک در فضای دانشگاهی غربی معطوف به روشی همدلانه با سنت عرفانی ـ عقلانی اسلام است. در این سنت خوشبختانه محققان صاحب نام دیگری هم هستند که تلاش های آنها در نهایت فضای تاریک بینی و یک سویه روش و رهیافت شرق شناسی سنتی را در ابعادی خاص متحول می کند. با این حال مطالعات اسلامی در غرب ذاتا همدلانه نیست. از سوی دیگر، در جوامع اسلامی هم لزوم شناخت روشها و رهیافتهای جدید مطالعاتی و اجرای طح های پژوهشی مبتنی بر آن احساس می شود.
یکی از توفیقات مترجم، آشنایی با مؤلف محترم از دهه هفتاد شمسی است. آنچه در این سالها از ایشان دیده ام، همه تواضع و فروتنی و حسن خلق، در عین بهره مندی از دانش و معرفت است. هم در شناخت بزرگان ادب فارسی، خاصه مولانا صاحب نظر است و هم دیگر از ابن عربی شناسان پرآوازه جهان است، اما این امر او را از معرفت عمیق به مؤلفانی چون باباافضل کاشانی، خواجه عبدالله انصاری، محمد لاهیجی، احمد سمعانی، احمد و محمد غزالی و ملاصدرای شیرازی بازنداشته است.
نکته مهم این کاوش ها آن است که صرفا تحقیق تاریخی نیستند. آنچه در این میان اهمیت دارد، توانایی مؤلف در بهره گیری از آن سنت در گفتگو با انسان معاصر و نقد وضع کنونی اوست. با این حال روحیه مؤلف نه بیانی دستوری و نه وعظ و خطابه است، بلکه آگاهی بخشی و یاری رسانی به تعالی فکر، اندیشه و عمل مخاطب است.
توجه به سنت عشق در اسلام از اموری است ک در کشاکش بحرانهای معاصر از میدان معرفت جوامع مسلمان گم یا کمرنگ شده است. امیدوارم این اثر بتواند تلاشهای فردی و اجتماعی را در این راه گسترش دهد.
در بخشهایی از پیش درآمد این اثر نوشته دکتر سیدحسین نصر می خوانیم: در قرآن و روایات می بینیم که معنویت اسلامی انباشته از عشقی است که با معرفت اصیل عجین شده است. عشق باوران مسلمان بارها تأکید کرده اند که عق و معرفت در مستوای معنوی در کنار کمال بخشیدن به یکدیگرند. عاشق خدا شدن به معنای شناخت اوست. آدمی چگونه می تواند بی معرفت عاشق شود؟ خدا هم حقیقتی غایی است که از اسمای حسنایش بی معرفت عاشق شود؟ خدا هم حقیقتی غایی است که از اسمای حسنایش «الودود» یا عشق است و کس نمی تواند بی عشق شناسای او باشد.
او عشق و سرچشمه عشق است. عارفان میان عشق حقیقی و مجازی تفاوت نهاده اند، اما حتی عشق مجازی هم جز نردبانی نیست که مشتاقان حق را به عشق فراتر، که فقط متعلق به اوست، رهنمون کند. فرمان عالی مسیح بر عشق خداوند و همسایه مشیر به دو عشق نیست، بلکه عشقی یگانه است که همه حقیقت را در بر می گیرد، چنان که در حدیث قدسی آمده است: خداوند گنج پنهانی بود که عاشق شناخته شدن بود.(احببت ان اعرف) پس خلق خدا را آفرید تا شناخته شود. این حدیث که اغلب در متون عرفانی بدان ارجاع داده می شود، نه تنها به همراهی بنیانی عشق و معرفت، بلکه بر درآمیختگی آنها به منزله علت آفرینش هستی تأکید دارد.
ویلیان چیتیک در مقدمه این اثر می نویسد: دعوت جهانی عشق از همان دوران دانشجویی مرا به خود جذب کرده بود. منظورم آن است که مولانا توانایی بیان درد همه نفوس انسانی برای رسیدن به کمال انسانی را داشته است؛ دردی که او و دیگران آن را مؤلفه اصلی عشق دیدند. کم کم بر من روشن شد کسانی چون مولانا، با اشتغراق در دریای عشق کلی، غافل از عالم و رنج آدم نبوده اند. تقریبا برعکس جزئی بودن وجود آدمی به همان اندازه بهشی از پیامشان بود که کلی بودن عشق؛ یعنی آنها هرگز بعد انسانی و مبانی خاص اسلامی را فراموش نکردند که مهمترینشان ادای واجبات سنت نبوی بود. با این حال، واژه اسلام برای بسیاری از آنها فقط نامی قرآنی برای تسلیم به ساحت عشق الهی بود که پیش شرط وصول بع قامت کامل انسانی بود. به همین سبب واژه اسلام در همه ادیان الهی کاربرد دارد. همزمان، توجهی که این مؤلفان به ویژگیهای سنت اسلامی داشته اند متضمن وجهی از جزئی گرایی کلی به معنای شناخت آن که کثرتی از پیامهای آسمانی خاص وجود دارد.
نظر شما