تلاش سناریوی آمریکایی برای جا کردن  منجی  شیعه در نقش  ضدمسیح!

خبرگزاری شبستان: در سناریوی استایس، مهدی مردم را مجبور به الصاق نشان پذیرش اسلام می کند (که با لیزر سوزانده شده و بر پوست ایشان هویدا می شود) و کسانی را که از پذیرش آن شانه خالی کنند، تهدید به گردن زدن می کند.

گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، پیش از 11 سپتامبر، اسلام نقش مهمی در تفکر آخرالزمانی آمریکایی بازی می کرد. اما حملات تروریستی، نگاه تیز محافظه کاران پروتستان را بیش از هر رویداد دیگر به سمت اسلام معطوف ساخت.

 

خط فکری قابل ملاحظه و جدید دیگر در تفکر آخرالزمانی پس از 11 سپتامبر، از قضا محصول آشنایی بیشتر آمریکایی ها با اصول اولیه الهیات اسلامی بود. برخی نویسندگان پیشگویی ها، اندیشه جدید خود را چنین ابراز کردند که مهدی - چهره مسیحای مسلمانان شیعه- در واقع همان ضدمسیح است.

 

این دیدگاه در کتاب های «از 11 سپتامبر تا 666» (2005) نوشته رالف استایس (Ralph Stice) و نیز «ضدمسیح، منجی مورد انتظار اسلام» (2006) نوشته جوئل ریچاردسون (Joel Richardson) آمده است.

 

در سناریوی استایس، مهدی(عج) مردم را مجبور به الصاق نشان پذیرش اسلام می کند (که با لیزر سوزانده شده و بر پوست ایشان هویدا می شود} و کسانی را که از پذیرش آن شانه خالی کنند، تهدید به گردن زدن می کند. سخت است که بگوییم آیا نقش جدید مهدی در تفکر آخرالزمانی مسیحیان محافظه کار، نقشی زودگذر یا گرایشی ماندگار خواهد بود؟

 

تاریخ اندیشه های آخرالزمانی آمریکاییان در مورد اسلام، دلایل زیادی برای ناامیدی و دلسردی دارد چراکه به نظر می رسد مسیحیان محافظه کار همگی مشتاقند تا پیشگویی های کتاب مقدس را با ادعاهای خارج از کتاب مقدس و سناریوهای بیمارگونه افول اسلام توصیف کنند.

 

اما باید توجه داشت که آذوقه رسانان آخرالزمانی در بازار نظرات مسیحیان محافظه کار در آمریکا، کنار نکشیده اند و همچنان فعالند.

 

 تنها نمونه ای از این موارد، تیموتی جورج (Timothy George) الهی دان باپتیست اوانجلیست و رییس دانشکده الهیاتی بیسون (Beeson Divinity School) است که نظرات خود را در یکی از کتابهای معروف خود با نام «آیا پدرِ عیسی مسیح، همان خدای محمد است؟ و « درک تفاوت میان اسلام و مسیحیت» (2002) درست بعد از 11 سپتامبر آورده است.

 

 در حالی که جورج در حال بیان تفاوت های اساسی عقاید مسلمانان و مسیحیان است، از مسیحیان آمریکا می خواهد تا حدممکن در قبال مسلمانان نیکوکاری و تفاهم داشته باشند.

 

 او خوانندگان را به مسیری سوق می دهد که از محکومیت همه مسلمانان یا محمد پیامبر اسلام به دور باشند. جورج توصیه می کند مسیحیان الهیات اسلامی را به طور جدی مطالعه کنند و گوشزد می کند که یگانه پرستی پیامبر اسلام، قدمی مهم در جهت حقیقت الهی بوده است.

 

با این حال، جورج به خوانندگان گوشزد می کند که فهم مسلمانان و مسیحیان از خدا به طرز ناسازگاری، متفاوت است و در حالی که مسلمانان بر وحدت مطلق الله تاکید می کنند، مسیحیان قائل به تثلیت و در عین حال توحید هستند.

 

بنابراین حتی در زمانه خاصی همچون یازده سپتامبر نیز می توان گروهی از مفسران مسیحی محافظه کار (و دیگر گروه های مسیحیان) را یافت که  در میان غوغاهای آخرالزمانی، کاملا بدون سروصدا گواهان صلحی در قبال مسلمانان هستند.

 

به نظر می رسد مسیحیان وقتی به اسلام می نگرند، غالبا جانب افراط یا تفریط را می گیرند؛ یا همه مسلمانان را به خشونت و شیطانی بودن متهم می کنند یا (آنچنان که در مورد برخی مسیحیان لیبرال دیده می شود) بر تمامی تفاوتها چشم بسته و اظهار امیدواری می کنند که ما همگی فرزندان خداییم.

 

شاید راه میانه ای هم وجود داشته باشد. مسیحیان باید خصوصیات احساسی و عاطفی مسلمانان یا محمد پیامبر اسلام و نیز سناریوهای فرومایه در مورد افول مسلمانان در پایان دنیا را به کناری نهند. ولی در عین درک و گفتمان صادقانه با مسلمانان، توجه داشته باشند که تفاوتهای اساسی بین ادیان وجود دارد که نمی توان نادیده گرفت. اما این تفاوتها نباید به هیچ طرفی – چه مسیحیان و چه مسلمانان- حق آسیب رساندن، توهین یا شیطانی خواندن طرف دیگر را بدهد.

 

خشم حاصل از ترورهای جهادی، مجوزی برای اختراع پیش گویی های خارج از کتاب مقدس در مورد تخریب آخرالزمانی نیست. متاسفانه، اغلب چنین پیش بینی هایی که مسیحیان محافظه کار صورت می دهند، باعث ابهام و اشتباه در درک چالش های سیاسی و مذهبی اسلام شده است.

*ترجمه و تحقیق: زهیر دهقانی آرانی

 

 

کد خبر 567923

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha