به گزارش خبرنگار شبستان، نشست تخصصی "نقش نخبگان و تشکل های دانشجویی در تحول علوم انسانی" در بخش "قرآن، بنیان تحول در علوم انسانی" نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم، با سخنرانی تعدادی از نخبگان و فعالان تشکل های دانشجویی برگزار شد.
سالاری، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت، یکی از شرکت کنندگان در این نشست با بیان اینکه در تحول هماره سهمی هم برای حوزه های علمیه و نهادهای دینی در نظر گرفته شده و نقش آنان بررسی می شود، گفت: حوزه های علمیه نیز در کنار عالمان حوزه های دیگر نقش بسزای در این تحول دارد.
وی با اشاره به اینکه پاسخگویی به نیازهای روزمرده مردم از مسایلی است که در حوزه ها نیز بدان پرداخته می شود، اظهار داشت: رساله عملیه بهترین گواه و شاهد بر این ادعاست. این همان کاری است که علوم اسلامی تلاش کرده تا انجام بدهد.
وی بر این باور بود که یک متفکر دینی، زمانی که با اندوخته دینی خود به یک موضوع و نیاز انسانی نگاه کند، قطعا پاسخی خواهد داشت؛ هر چند این مسئله، سابقه ای هم در منابع دینی نداشته باشد.
وی که مدعی بود توجه به نقش ولی فقیه، ملاک و معیار اصلی در تشخیص نیازها خواهد بود، ادامه داد: جریان دانشجویی موفق ترین نهاد و نهضتی بوده است که در سالیان اخیر فعالیت داشته است.
وی در همین باره افزود: اگر شما در راستای منویات ولی فقیه حرکت کنید، چون او کلان نگاه می کند و بدون حجت شرعی سخن نمی گوید، مطمئنا شما نیز در راستای نیازهای اصیل حرکت خواهید کرد.
یکی دیگر از دانشجویان شرکت کننده در این نشست، محمدحسین شهرستانی، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، در این نشست با اشاره به اینکه بحث جدی درباره تحول درباره علوم انسانی، سابقه دوازده ساله ای دارد، اظهار داشت: این رویکرد دانشجویی فراتر از نظام رسمی دانشگاهی کشور بوده که دغدغه دانشجویان شده بود.
وی معتقد بود که بحث تحول در علوم انسانی کم کم به صورت کالایی مدیریتی قرار گرفت و از حالت دیالوگ با جریان های روشنفکری خارج شد و به نوعی آسیب دید؛ هر چند آن جریان دانشجویی هنوز زنده است.
وی مدعی بود که هر علم جدیدی، محصول انسان جدید و تحولات اجتماعی جدید است، نه محصول برنامه های سفارشی نهادها، و در این باره گفت: نهادهای دولتی نمی توانند علم جدید به وجود بیاورند.
محمدمهدی شاه آبادی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت، یکی دیگر از سخنرانان این نشست، با اشاره به اینکه امروز 4 جریان فکری را می توان در حوزه تحول علوم انسانی مطرح کرد و در نظر داشت، به تبیین این چهار خط فکری پرداخت.
وی جریان فلسفه اسلامی با همراهی کسانی همچون آیت الله جوادی آملی و شاگردان ایشان، جریان فرهنگستان علوم اسلامی قم با راهبری حجت الاسلام و المسلمین میرباقری، جریان دکتر فردید و شاگردان ایشان و در نهایت جریان سنت گراهایی مانند دکتر نصر را تشکیل دهنده این چهار جریان فکری در این حوزه دانست.
وی بر این باور بود که هر تحولی در علم، نتیجه تحول در زندگی انسان هاست، و در همین باره افزود: پس بین تحول در زندگی و تحول در علم تعاملی تناتنگ و اصولی وجود خواهد داشت.
او در همین راستای سخنانش، انقلاب اسلامی را مقطع مهمی در این حوزه دانست و گفت: چرا که انقلاب اسلامی زندگی افراد را عوض کرد و این تغییر زندگی می تواند سرمنشا مناسبی برای تحول در علوم باشد.
یکی دیگر از شرکت کنندگان در این نشست، محمد حسین ساعی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ارتباطات، با بیان اینکه علم نسبت عظیم و انکارناشدنی ای با زندگی دارد، اظهار داشت: سبک زندگی وقتی تغییر می کند، طبیعتا علم جدیدی هم رخ می دهد.
وی بر این باور بود که مبحث رسانه و روزنامه نگاری پیوند محکمی با زندگی دارد و در نتیجه این تاثیر بسزایی در امر تحول در علوم انسانی دارد.
ساعی مدعی بود که علوم انسانی غربی امروزه ربطی به زندگی ما نداشته و در جامعه ما کاربردی نمی توان برای آن متصور بود و اصلا مسئله ای از جامعه ما را حل نمی کند.
پایان پیام/
نظر شما