به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی فرهنگستان هنر، محمدعلي معلم دامغاني، به مناسب عاشوراي حسيني و شهادت سيدالشهدا، حضرت اباعبداللهالحسين(ع) سوگ سرودی منتشر کرد.
اِن لَم يَكُن لَكُم دين ، فَكُونُوا اَحراراً في دُنياكُم
تا كي اي نامرد مردم ، مردم ايليم ما
قوم قابيليد اگر فرزند هابيليم ما
آدمي بوديد روزي آدميتتان چه شد
غيرت و ناموس و مردي و حميتتان چه شد
مسخ گشتيد از معاصي در زمين بوزينه وار
اي خسان بوزينه مردم را به نجاري چه كار
شاهبازي كار بازي نيست زاغان بس كنيد
مرغ بستان عندليب است اي كلاغان بس كنيد
لايق گاه كلهداران گدايان نيستند
عارفند اشراف عالم جاهلان عاميستند
شهرياري ديگر است و شور پشتي ديگر است
حيز خنثي ديگر است و مرد كشتي ديگر است
داريوشان داريوشانند ، درويشان نياند
سروران درويش خويانند ليك ايشان نياند
آسمان هم وقتها كاري به بازي ميكند
در زمين چون ني سواران تركتازي ميكنند
روي ميتابد زگيتي با وجود بام و شام
مطلبي بود آنكه وهم افراسيابش كرد نام
هر سحر بركار خود گيتي گريبان ميدرد
مي برد خورشيد را سر سوي شامان ميبرد
فرجهاي كن در جهان از شرك باعورا هنوز
كربلاي است اين زمين و روز عاشوراست روز
اي غريم قائم آل محمد از كمين
ذوالفقار مرتضي را بركش آمد روز كين
ناسپاسي را بكوب و فسق را گردن بزن
كفر و شرك نابكاران را به دين در هم شكن
عالمي غرقه است درخون از يهود و از عنود
دست بر كن تا رهد از خار و خس بود و نبود
نظر شما