به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، استاد جامعه المصطفی(ص) العالمیه، یادداشتی با عنوان «خدمترسانی علوم انسانی به قرآن» نوشته است که در ادامه از نظرتان می گذرد:
علوم انسانی در چند مورد و به چند صورت به قرآن خدمترسانی میکند:
الف: تأثیر علوم انسانی در فهم و تفسیر بهتر قرآن (ساماندهی تفسیرهای تخصصی قرآن):
تفسیر قرآن همچون دانشهای دیگر بشر در طول تاریخ، سیر تکاملی خویش را میگذراند و تعمیق علوم دیگر انسان در فهم و تفسیر بهتر قرآن مؤثر است. تا آنجا که در عصر حاضر سخن از تفسیرهای تخصصی قرآن با رویکرد هر یک از علوم انسانی است مثل تفسیر تربیتی قرآن، تفسیر مدیریتی، تفسیر سیاسی، تفسیر اقتصادی، تفسیر حقوقی و البته این تفسیرها هرکدام میتواند با سه رویکرد اساسی سامان یابد که عبارتاند از:
- توضیح آیات قرآن بهوسیله علوم انسانی:
برخی آیات قرآن شامل مطالب و احکامی است که در رابطه با علوم انسانی قرار میگیرد و فهم و تفسیر بهتر آنها نیازمند توضیحات از علوم انسانی است؛ برای مثال قرآن کریم از حلال بودن معاملات و رعایت عقود «…وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ…: خدا معامله را حلال کرده» (بقره/۲۷۵) و «…آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ …: به قراردادها وفا کنید.» (مائده/۱) سخن میگوید اما تعیین و توضیح موضوعات و مصادیق جدید معاملات و پیمانها و قراردادها نیازمند علم اقتصاد است یا هنگامیکه قرآن کریم از صلهرحم و محبت به پدر و مادر و پیمان برداری مؤمنان سخن میگوید، آثار روانی و اجتماعی آنها با کمک روانشناسی و جامعهشناسی توضیح داده میشود که این امور تا چه اندازه در تأمین بهداشت روانی فرد و جامعه مؤثر است.
- استنباط نظامها از قرآن:
در هر یک از علوم انسانی دو مقوله مجزا وجود دارد: مثلاً در علوم تربیتی یک دانش تربیت وجود دارد که علمی تجربی و متکی بر آزمایش و خطا و آمار و … است و یک نظام تربیتی وجود دارد که دارای موضوع، قلمرو، مبانی، اهداف، روشها، اصول و … است. قرآن معمولاً از عناصر نظام و مکتب سخن میگوید و کمتر به جزئیات دانش میپردازد. یکی از خدمات علوم انسانی به قرآن، آن است که به مفسر کمک میکند تا ادبیات هر دانش به استنباط نام آن علم از قرآن بپردازد.
برای مثال وقتی ما بخواهیم نظام تربیتی قرآن را استنباط کنیم یا استفاده از شیوههای تفسیر موضوعی (برون قرآنی، تطبیقی و میانرشتهای) میتوانیم عناصر این نظام را از قرآن استنباط کنیم:
الف ـ مبانی تربیت: اعم از مبانی انسانشناختی، جهان شناختی و روششناختی قرآن در تربیت است، مثلاً انسان موجودی دوبعدی شامل جسم و روح و موجودی مختار و دارای فطرت خداجویی و … است که هرکدام از اینها در شکلدهی و جهتدهی به تربیت انسان مؤثر است.
ـ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی: از روح خود در او دمیدم. (حجر/۲۹)
ـ إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا: درواقع ما او را به راه (راست) راهنمایی کردیم، درحالیکه یا سپاسگزار یا بسیار ناسپاس است. (انسان/۳)
ب ـ اهداف تربیت:
اعم از اهداف واسطهای مثل عبادت، تعلیم، تزکیه و … هدف نهایی کمال انسان که قرب إلی الله و ملاقات با اوست، است.
هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ: او کسی است که در میان درس ناخواندگان، فرستادهای از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان میخواند [و پیروی میکند] و رشدشان میدهد [و پاکشان میگرداند] و کتاب [خدا] و فرزانگی به آنان میآموزد.(جمعه/۲)
یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ: ای انسان! در حقیقت تو بهسوی پروردگارت کاملاً تلاش میکنی (و رنج میکشی) و او را ملاقات میکنی.(انشقاق/۶)
ج: روشهای تربیتی:
مقایسه هشدار (انذار) بشارت (تبشیر)، دعوت به تفکر و تعقل و تدبر و …
د ـ اصول تربیت: مثل تدریجی بودن تربیت از منظر قرآن و …؛ وقتی این موارد روشن شد کمکم نظام تربیتی قرآن شکل میگیرد[۱] و این امر با کمک علوم تربیتی و بر اساس ادبیات آن سامان مییابد.
- نگاه علمی به قرآن:
مفسر قرآن میتواند از منظر یکی از علوم انسانی به آیات قرآن نظر کند، (البته با رعایت ضوابط و روشهای معتبر و …) برای مثال اگر کسی با نگاه مدیریتی به آیات قرآن بنگرد و آنها را موردبررسی و تحلیل قرار دهد در این رویکرد، غالب آیات قرآن، آیات مدیریتی خواهد بود، درحالیکه ظاهر آن آیات، قصص گذشتگان است.
مثلاً قرآن کریم در قصه حضرت موسی (ع) درخواستهای مدیریتی او از خدا را اینگونه برمیشمرد: قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی * وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی* وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِی: «موسی (ع) گفت: پروردگارا! سینه ام را برایم بگشا* و کارم را برایم آسان گردان* و گره از زبانم بگشای.»(طه/ ۲۵ ـ ۲۷)
ب ـ اثبات اعجاز علمی قرآن در حوزه علوم انسانی
اعجاز علمی قرآن دارای ابعاد زیادی است؛ ازجمله اعجاز ادبی و بیانی (فصاحتی و بلاغت)، اعجاز در ارائه معارف عالی، اعجاز علمی درزمینهٔ کیهانشناسی، طبی، زیستشناسی و … که در جای خود موردبحث و بررسی قرارگرفته است.[۲]
ولی آنچه در یک دهه اخیر در حوزه اعجاز قرآن مطرحشده و موردتوجه واقعشده است، اعجاز قرآن درزمینهٔ های علوم انسانی است که کتابهای متعددی نیز در این مورد نوشتهشده است، ازجمله:
- الاعجاز التربوی فی القرآن الکریم، دکتر مصطفی رجب، انتشارات جدارا للکتاب العالمی، اردن، ۲۰۰۶ م.
- الاعجاز الاقتصادی للقرآن، دکتر رفیق یونس المصری
- الاعجاز الاقتصادی فی القرآن الکریم، دکتر اسامه سید عبدالسمیع
- الاعجاز القرآن فی تشریع المیراث، رفع سید العوضی
بحث اعجاز علمی در حوزه علوم انسانی از سه جهت قابلطرح است:
۱ ـ ارائه گزارههای علمی که قبل از قرآن سابقه نداشته است. برای مثال در مورد اعجاز تربیتی قرآن میتوان گفت که قرآن از هر سه جهت اعجاز است؛ چراکه برخی گزارههای علمی (مثل بقره/۲۳۳ در مورد رضاع) را مطرح کرده است[۳] که نکات تربیتی آن در مورد حقوق کودک و ضرر نزدن به پدر و مادر و فرزند و … قبل از قرآن مطرح نشده بود.[۴]
۲ ـ ارائه نظام علمی که قبل از قرآن سابقه نداشته است.
برای مثال میتوان از قرآن نظام تربیتی خاص و نیز نظام اقتصادی و نظام مدیریتی استنباط کرد که اگر در مقایسه با نظامهای رقیب در عصر حاضر قرار گیرد، روشن میشود که نظامهای قرآنی جامعنگر، کاملتر، کاراتر و موافق فطرت انسانی است، پس از ارائه چنین نظامی از عهده انسانی که علم ناقص و خطاپذیر دارد، ساخته نیست.
۳ ـ نقش مؤثر قرآن در تحول علمی مسلمانان درزمینهٔ علمی موردبحث:
وقتی قرآن کریم در محیط جاهلی عربستان نازل شد حدود ۲۰ نفر باسواد وجود داشت و مردم ازنظر تربیتی در پایینترین سطح قرار داشتند و گرفتار جنگهای قبیلهای، تعصبات، خرافات، انحرافات عقیدتی مثل بتپرستی و … بودند، اما قرآن کریم توانست در مدت کوتاهی این مردم را چنان تربیت کند که ازنظر فرهنگی، علمی و نظامی سرآمد آن عصر شوند و بر ایران و روم غلبه کنند. نقش قرآن در تحول تربیتی مردم و تبدیل جاهلیت عرب به محیط رشد یافته ازنظر فرهنگی و علمی، اعجاز آمیز بوده است. همین مطالب در مورد اعجاز اقتصادی، حقوقی، اجتماعی، مدیریتی، سیاستی و … نیز قابلطرح است.
منابع:
[۱] ر.ک: نظام تربیتی اسلام، حاجی ده آبادی
[۲] ر.ک: البیان فی تفسیر القرآن، سید ابوالقاسم خویی، التمهید فی علوم القرآن، محمدهادی معرفت، اعجاز قرآن، سید رضا مؤدب، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، محمدعلی رضایی اصفهانی و … .
[۳] ر.ک: الاعجاز التربوی فی القرآن الکریم، دکتر مصطفی رجب، ص ۱۶۰ به بعد.
[۴] البته اعجاز این آیه ادعای دکتر مصطفی رجب است هرچند که استدلالهای ایشان قابلبحث و بررسی است.
نظر شما