به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، پس از آنکه حکم پرونده پزشکی عباس کیارستمی منتشر شد، و طی آن مشخص شد تیم پزشکی قصور در درمان داشتند، پزشک خاطی به سه ماه عدم فعالیت در بیمارستان مربوطه محکوم شد که ابعاد انتشار این حکم واکنش های متفاوتی را در بین اهالی سینما در پی داشت.
روزنامه سپید در تازه ترین شماره خود گفتگوی مفصلی را با دکتر احمد میر پزشک معالج عباس کیارستمی انجام داده است. گفتگویی که ابعاد تازه ای در پرونده پزشکی فیلمساز فقید کشورمان پیش روی مخاطب باز کرده است. در ادامه این گفت و گو را می خوانید.
آقای دکتر احمد میر شما پزشک معالج مرحوم عباس کیارستمی بودید و در این دوران هرگز پاسخ و یا واکنشی در جراید از شما ندیده و نشنیده ایم . دلیل این سکوت طولانی چیست ؟
پیش از هرچیز باید یادآور بشوم که درگذشت عباس کیارستمی ضایعه جبران ناپذیری برای فرهنگ و هنر این مرزو بوم است و فقدان چنین فرد و استعدادی برای همه ما تأثر انگیز و دردناک است . لذا وظیفه خود میدانم که به همه هنرمندان و هنردوستان و کلیه جامعه هنردوست ایران تسلیت بگویم .چرا من تا امروز سکوت اختیار کردم . این سکوت به این دلیل بود که گفته ها ونوشته های زیادی درباره بیماری ، روند درمان و مرگ مرحوم عباس کیارستمی وجود دارد و پاسخ به آنها نیاز به کارشناسی علمی داشت و هدف من این بود که اجازه بدهم کارشناسان ذی صلاح و کارشناسان نظام پزشکی کشور به این موارد رسیدگی کنند و درکمال استقلال بتوانند رأی خود را اعلام کنند . به این دلیل من در مقابل تمام سخنان شایسته و ناشایسته درست و نادرست و حتی اهانت آمیز سکوت کردم تا بتوانیم به نتیجه ای درست و عادلانه ای برسیم.مضافاً اینکه برخى اظهار نظرها به منظور جواب گرفتن و جواب دادن و مطرح بودن به هر قیمت بود.مطلقاًبنده نمى خواستم و نمى خواهم وسیله این فرایند باشم . در ضمن من فکر می کنم که پزشک وظیفه دارد در هر حال و حالتی رفتاری نمونه داشته باشد و بیماران ما نیز از ما چنین انتظاری را دارند . وظیفه من سکوت و احترام به مرحوم کیارستمی بود .
گفته شده است که آقای کیارستمی قرار بوده است توسط پدر جنابعالی مورد عمل جراحی قرار بگیرد آیا این ادعا صحت دارد ؟
این ادعابه هیچ وجه صحت ندارد . آقای کیارستمی با بنده از قبل آشنایی دوری داشتند و پس از بررسی خودشان به من مراجعه کردند . ایشان اصرار داشتند که حتما قبل از تعطیلات عید این عمل انجام بشود چون بعد از عید برنامه مسافرت خارج از کشور داشتند و قرار بود در خارج از کشور فیلمی را تهیه بکنند . در ضمن جای یادآوری است که پدر من دکتر علی محد میر سالها است ، شاید بیش از ۱۰ سال است که عمل جراحی انجام نمیدهند و الان ۹۳ سال دارند و هیچ جای تردیدی باقی نمی ماند که ایشان به من مراجعه کردند و نه به پدرم .
مرحوم کیارستمی با چه علایمی به شما مراجعه کردند ؟
آقای کیارستمی به دلیل کم خونی در بیمارستان دیگری مورد آزمایش و بررسی قرار گرفته بودند ونتایج این آزمایشها نشان میداد که به علت کم خونی و نتایجی که از کولونوسکوپى و بافت شناسى حاصل شده بود باید موردعمل جراحی قرار بگیرند . تمام همکارانی که ایشان را دیده بودند پیشنهاد عمل را داده بودند . به همین علت وقتی به من مراجعه کردند درباره این مسأله با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم تا پس از قطع داروهای ضد انعقادی که مصرف میکردند به بیمارستان بیایند و در بیمارستان مورد عمل جراحی قرار بگیرند .
بیماری دقیق مرحوم عباس کیارستمی چه بود ؟
به عنوان یک پزشک مثل هر پزشک دیگری ما به قسم نامه ای که سوگند خوردیم پای بندیم . افزون بر این قانون هم حفظ اسرار پزشکى را مقرر کردهاست. بیماری جزء اسرار پزشکی افراد است ، یک بار دیگر این سوال از من شد واز پاسخ به این سوال سرباز زدم چون تا آن زمان اقاى کیارستمی چنین اجازه ای را به من نداده بود تا درباره نوع بیماری ایشان با کسی صحبت کنم . امروز هم به همین قسم نامه و به همین حفظ اسرار پزشکی پای بندم . چنانچه خانواده مرحوم عباس کیارستمی چنین اجازه ای به من بدهند ، من باکمال میل نوع بیماری و درجه بیماری و کل مسائلی را که مربوط به بیماری ایشان است در اختیار همگان قرار میدهم ولی تا قبل از اینکه اجازه به من داده شود من متأسفم که امروز هم درباره نوع دقیق این بیماری اجازه ای ندارم با کسی صحبت کنم .
بیمار در چه تاریخی و به چه علتی بستری شد ؟
مرحوم عباس کیارستمی پس ازتمهیدات لازم و ویزیت ها و مشاوره های لازم بعدازظهر ۱۷ اسفند مورد عمل جراحی قرار گرفتند . آقای کیارستمی به مشکلی دچار بودند که چنانچه عمل نمیشدند در آینده ای نزدیک خطرات زیادی تهدیدشان می کرد . در تاریخ ۱۷ اسفند عمل شدند . عملشان با موفقیت به انجام رسید و به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شدند .
عمل دوم بیمار به چه علت بود ؟ در کیفرخواست آمده است که شما در این عمل تأخیر کرده اید ؟
عمل دوم به علت بروز خونریزى بود. بیمار به مدت دو روز داروى ضد انعقاد خون دریافت کرده بود و ما مدت ۴٨ ساعت به بیمار فرصت دادیم تا اثر این دارو از بین برود. در طول این مدت من ،همکارم دکتر ناصرى وهمه پزشکان مشاور و مسؤلین icu بر بالین بیمار حاضر بودیم. خون و فراورده هاى خونى به بیمار تزریق شد ،ودر این مدت هرگز افت فشار خون، کم کارى کلیه یا علایم DIC نداشتیم. بررسى بالینى ، سونوگرافى و سى تى اسکن انجام شد و روز ٢٠ اسفند بیمار دوباره عمل شد. خونریزى مهار شد بدون اینکه منشأ خونریزى واضحى یافت شود. از ان به بعدنیز دیگر با مشگل خونریزى مواجه نشدیم. توجه بفرمایید که اقدام جراحى در بیمارى که داروى انعقاد دریافت کرده است ، پیش از قطع دارو امرى بسیار خطرناک است.
شما در چه شرایطی بعد از عمل دوم به مسافرت رفتید ؟
آقای عباس کیارستمی بعد از عمل دوم یک روند بهبودی کاملا رضایت بخشی داشتند . بعد از عمل دوم فقط یک واحد خون تزریق کردیم و دیگر نیازی برای تزریق خون نشد . هموگلوبین رفته رفته به حد نرمال برگشت و از لحاظ کلیوی- قلبی – ریوی و عمل کرد روده کاملا خوب بودند . تغذیه بامایعات شروع شد ، راه می رفتند و هموگلوبین ۱۱ داشتند . در چنین شرایطی بود که بعد ازظهر روز ۲۹ اسفند ، ۹ روز بعد از عمل دوم در حالی که در موقعیت پایدار و مطلوب قرار داشتند ، با ایشان صحبت کردم من اعلام کردم که من فقط با موافقت ایشان به سفر خواهم رفت و گفتم چنانچه با سفر من موافق نباشند من در کنار ایشان خواهم ماند. و این صرفاً به خاطر ارادت خاص به اقاى کیارستمى بود و الا پزشک در صورتیکه جانشین صلاحیتدارى به جاى خود معرفى نماید مکلف نیست براى سفر از بیمار اجازه بگیرد.آقای کیارستمی و برادر ایشان و پسرشان با سفر من موافقت کردند . من برای این سفر به جای خود جانشینی انتخاب کردم . آقای دکتر ناصری متخصص جراحی عمومی که از روز اول ، از عمل اول و دوم در کنار من بودند و هر روز آقای کیارستمی را دیده بودند ، از ریزه کاری بیماری و تحول و پرونده ایشان مطلع بودند . آقای دکتر ناصری را بعنوان جانشین معرفی کردم و آقای کیارستمی با این جانشینی کوچکترین مخالفتی نشان ندادند و با اجازه بیمار و خانواده و تعیین جانشین به سفر رفتم . تکرار میکنم زمانی که من به مسافرت رفتم شرایط آقای کیارستمی ۱۰۰ درصد پایدار و خوب بود و خونریزی نداشتند . هیچ جراحی بیمار خود را در شرایط بد رها نمیکند وجایى نمیرود.
در غیاب شما چه اتفاقی افتاد ؟
روزدوم فروردین با وضعیت خوب از بخش مراقبتهای ویژه به بخش منتقل شدند و در وضعیت بسیار خوبی به سر میبردند تا اینکه چند روز بعد آقای دکترناصری که همکار و جانشین من تشخیص میدهند بیمار دچارعفونت کیسه صفرا شده است . عفونت کیسه صفرا هیچ ارتباطی به عمل اول و دوم ندارد و ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد . تشخیص درست گذاشته شد و آقای دکتر ناصری کیسه صفرا را عمل کردند و بعد از عمل هم بیمار روند بهبودی داشتند تا اینکه دوباره دچارتب و دل درد شدند و بعد از مشورت با جراحانی که در آن دوران در تهران حضور داشتند ایشان دوباره عمل شدند. محل دوخت دچار نشت شده بود. سطح قدامی حالب چپ مشکل پیدا کرده بود حالب به هیچ وجه قطع نشده بود به علت خونگیری با وسایلى که حرارت بالا دارند دچار نوعی سوختگی شده بود بدون اینکه قطع شده باشد و نشت نداشت . براى بیمار کولوستومى گذاشته شد و از متخصصین اورولوژی دعوت شده و حالب مورد ترمیم قرارگرفت و این عمل با موفقت به پایان رسید .
با اینکه بیمار عارضه دار شده بود، تیم پزشکی که در آن زمان در تهران حاضر بود تشخیص های درست گذاشت و درمان های درست برای آقای کیارستمی انجام داد. در طول مسافرتم من به صورت مدام و پیوسته از راه تلفن و فضای مجازی از طریق گزارشات دکتر ناصری در جریان لحظه به لحظه روند درمان بوده و هر لحظه درباره هر تصمیم مرا درجریان گذاشته وهر تصمیمى با هماهنگى اینجانب انجام شد .
در این دوران آقای دکتر هاشمی وزیر محترم بهداشت و درمان گروهی را برای پیگیری درمان آقای عباس کیارستمی مأمور کردند این همکاران چه نقشی در درمان ایشان ایفا کردند ؟
آقای دکتر هاشمی وزیر محترم بهداشت روز ۱۲ فروردین از آقای عباس کیارستمی دیدار کردند و در این دیدار گروهی از متخصصین و همکاران بنام جراحی ، داخلی، آی سی یو و عفونی را انتخاب کردند برای اینکه به نحوه درمان آقای کیارستمی رسیدگی کنند . این همکاران بزرگوار و ارجمند که هر کدام از متخصصین بنام این مملکت هستند در بیمارستان حضور بهم رساندند و با بررسی هایی که انجام دادند همه متفق القول بودند که درمان آقای کیارستمی بخوبی انجام شده و کوتاهی دراین درمان انجام نشده و همه تجهیزات لازم در بیمارستان مهیا بوده است . بنده هم بعنوان پزشک معالج آقای کیارستمی گزارشات مرتبی را به صورت روزانه به دفتر آقای دکتر هاشمی ارسال می کردم و از وضعیت حال آقای کیارستمی وزارتخانه را مطلع میساختم و بارها از پیشنهادات و راهنمایى های گروه منتخب وزارتخانه استفاده کردم و بسیاری از تصمیمات راباکمک این بزرگواران گرفتیم و تا زمانیکه آقای کیارستمی در بیمارستان بودند از راهنمایی های این گروه همیشه بهرمند بودیم . توجه بفرمایید که این فرایند به علت اهمییت خاص فرهنگى و اجتماعى مرحوم کیارستمى بودو براى هر بیمارى چنین امکاناتى فراهم نیست.
آیا به نظر شما بیمارستان آنچه را که نیاز برای درمان چنین بیماری بوده مهیا کرده است ؟
من با قدرت و قاطعیت اعلام میکنم که هیچ کمبودی در بیمارستان برای درمان آقای کیارستمی وجود نداشته و کادر پزشکی و کادردرمانی و پرستاران و بخش ویژه بیمارستان تمام کوشش خودشان را برای بهبود آقای کیارستمی انجام دادند و فکر میکنم آنچه در کشورمی توانست برای چنین بیماری مهیا باشد در بیمارستان جم برای ایشان مهیا بوده است.
آقای کیارستمی تا چه تاریخی بستری بود و درچه موقعیت روحی و جسمی بیمارستان را ترک کردند؟
بعد از این اعمال جراحی سنگین از بخش مراقبتهای ویژه به بخش معمولی منتقل شدند و در این دوران روند درمان خوبی طی کردندو درتاریخ ۷ اردیبهشت از بیمارستان ترخیص شدند . مسلماً فردی که ۴ عمل سنگین پشت سر گذاشته و چندین روز در بیمارستان بستری بوده با وضع جسمانی طبیعی به خانه برنمی گردد . از لحاظ جسمانی ضعیف بودند و از لحاظ روحی دوران سختی را گذرانده بودند ولی در ضمن ما با فردی قوی روبرو بودیم از لحاظ روحی و از نظر جسمی مطمئن بودیم در منزل هم می توانند روند بهبود را ادامه بدهند .
آیا پس از ترخیص از بیمارستان ایشان تحت کنترل بودند ؟
بله . وقتی ترخیص شده و به منزل رفتند پرستاران خصوصی ۲۴ ساعت بالای سر ایشان بودند . من هفته اول هر روز به دیدنشان رفتم و از هفته دوم هر دوسه روز یک بار ، از هفته سوم و چهارم به بعد هفته ای یکی دوبار رفتم . در تمام طول مدتی که در منزل بودند روزی ۱ یا ۲ بار با پرستاران ایشان تماس می گرفتم و جویا حالشان میشدم و دستورات را می دادیم و و با همکارانمان به دیدنشان می رفتیم از جمله با پزشک عفونی و همکار جراح به دیدنشان رفتیم و آزمایشات را پیگیری میکردیم و خوشبختانه روند بسیار خوبی را در منزل طی کردند . در بدو کار ضعیف بودند اشتها نداشتند غذا نمی خوردند به تدریح راه افتادند در منزل حرکت می کردند بعد از چندی برای مدتی به خارج از تهران رفتند و به کارهای هنری کم کم میپرداختند و روند خوبی را طی می کردند.
چرا پس از ترخیص بیمار در بیمارستان آراد بستری شد ؟
آقای کیارستمی شخصاً علاقه داشتند مشکلات و بررسی های ادراری توسط جناب آقای دکتر سدهی در بیمارستان آراد پیگیری شود . به همین دلیل در همان زمان از اقاى دکتر سدهى دعوت کردیم به بیمارستان جم آمدند و بیمار را ویزیت کردند و بعد از ترخیص هم برای بررسی های سیستم کلیوی و ادراری به بیمارستان آراد تشریف بردند . هر بار به بیمارستان آراد رفتند من هم به بیمارستان آراد رفتم و تمام بررسی ها در بیمارستان آراد با هماهنگى بنده انجام شد. جا دارد در همینجا از جناب اقاى دکتر سدهى و همه کادر پزشکى و پرستارى بیمارستان اراد و بیمارستان جم که با علاقه احترام و صمیمیت در درمان اقاى کیارستمى شریک بودند صمیمانه تشکر کنم. برای آخرین بار به علت تب به بیمارستان آراد مراجعه کردند و تشخیص داده شد که هماتوم پشت شکم عفونت کرده و این هماتوم زیر گاید سی تی اسکن تخلیه شد و تب ایشان قطع شده و ما از این روند کاملاً رضایت داشتیم .
دلیل سفر آقای کیارستمی به خارج از کشور چه بود ؟
دلیل سفر آقای کیارستمی به خارج از کشوررا از ما نباید پرسید . آقای کیارستمی ، دوستانشان و خانواد تصمیم به این سفر گرفتند . ما همه بر این عقیده بودیم که آقای کیارستمی در ایران درمان شده اند و عوارض نیز درمان شده است ، از بیمارستان به منزل رفته اند و بیماری ایشان تحت کنترل است و دلیلی برای سفر خارج نمی دیدیم . میل اطرافیان و بیمار و دوستان این بود که ایشان به فرانسه سفر کنند و مورد بررسی های بیشتر قرار بگیرند . روزیکه آقای کیارستمی به سفر می رفتند پزشک هواپیما با من تماس گرفت و پرسید من چه دلیلی برای سفرایشان باید ذکر کنم ، تمام درمانها برای ایشان در ایران انجام شده است . من پاسخ گفتم که دلیل سفر را از ما نپرسید ما پیشنهاد سفر نکردیم و میل خودشان و خانوادشان است که به خارج از کشور سفر کنند و پزشکان ایشان در ایران در بیمارستان جم و بیمارستان آراد چنین پیشنهادی نکردند و حتی دوستان ایشان در بیمارستان آراد سعی کردند ایشان را از این سفر منع کنند .
اگر قرار بود دوباره درمان کیارستمی را به عهده میگرفتید چه تغییری در پلان درمانی خود می دادید ؟
عرض کنم خدمتتان ما آنچه را که انجام دادیم از روی قواعد و اصول پزشکی انجام دادیم و آقای کیارستمی در این درمانها دچار عوارض شدند . ناگفته نماند عارضه در نهاد درمان پنهان است . متأسفانه عوارض زیادی برای مرحوم کیا رستمی رخ داد که خوشبختانه ما همه این عوارض را تشخیص دادیم و درمانهای درستی را انجام دادیم و بیمار درمان شد و ترخیص شد . راه و روش درمان بیماری و عوارض ایشان درست و علمی بوده است . بنابر این اگر قرار بود این فراىند تکرار شود دقیقاً همان کارهایی را انجام میدادیم که انجام دادیم با همان جدول زمانى.
نظرتان درباره سخنانی که بعضی از هنرمندان در جراید به زبان آورده اند چیست ؟
بین جامعه هنری و جامعه فرهیخته پزشکی در ایران روابط عمیق و استواری از دیرباز برقرار بوده است که با سخنان تنی چند خدشه دار نخواهد شد . این گفته ها و نوشته ها جامعه خدوم پزشکی ایران را به حق آزرده کرده است . پزشکان این مرز و بوم در سخت ترین شرایط ، دوران جنگ تحمیلی و امروز در نقاط دور افتاده این کشور در حال خدمت به مردم شریف ایران هستند . حضور این پزشکان و خدمات صادقانه ایشان بر هیچیک از احاد این مملکت پوشیده نیست و باعث آرامش خاطر و آسایش یک یک هموطنان ماست . پزشکان از هر دسته و تخصصی در هر گوشه از ایران با افتخار به جامعه هنری ایران خدمت کرده اند و هنرمندان ایرانی نیز با احترام متقابل و حق شناسی با پزشکان برخورد کرده اند . این سخنان ناشایست و اهانت آمیز از اقلیتی بسیار کوچک از جامعه هنری ایران بوده است که به وضوح فاقد برخى شرایط براى یک هنرمند – یعنى ادب ،فروتنى وخود دارى- است.
گفته شده است که پزشکان مرحوم کیارستمی در توضیح بیماری و روند درمان کوتاهی کرده اند ؟
این ادعا از اساس نادرست و اهانت آمیز است . من و همه همکارانم از کوچکترین توضیحی به بیمار و افراد خانواده ایشان کوتاهی نکردیم و اصولاً امکان ندارد که بیماری در سطح فرهنگی اقاى عباس کیارستمی به مدت ۳ ماه درمان در بیمارستان و در منزل توضیحی نشنود و سوالی نکند و پاسخی نگیرد . این اتفاق حتی برای عادی ترین بیمار غیرقابل تصور است . چه رسد به مرحوم کیارستمی و خانواده ایشان . در هر صورت چنین ادعایی هرگز در بیمارستان و سپس در منزل مطرح نشد .
شما سومین نسل جراح در ایران هستید ، لطفاً خودتان را بیشتر به ما معرفی کنید .
پدربزرگ من دکتر یوسف میر در سال ۱۳۰۰ به عنوان اولین جراح دانشگاه دیده و متخصص کار خود را در ایران آغاز کرد و مسئول نخستین بخش جراحی دانشگاهی ایران بود . در پی او پدر و عموی من که دو برادر همزاد بودند پس از پایان تحصیلات و کار در سوئیس به ایران بازگشتند و سالها در بیمارستان هزار تختخوابی تهران و سپس در بیمارستان جم کار و تدریس کردند . من نیز پس از بیست سال اقامت در سوئیس و اخذ تخصص جراحی عمومی به ایران برگشتم . امسال ۲۸ سال است که جراحی میکنم ، ۱۰ سال در سوئیس جراحی کردم و از سال ۱۹۹۰ جراحی لاپاراسکوپی را آغاز کردم و مسئول آموزش لاپاراسکوپی در بخش دانشگاهی سوئیس بودم و امسال ۱۸ سال است که در تهران کار مىکنم. چند سال جزو کادر علمی دانشگاه پزشکی ایران بودم . طی این سالها بیش از ۵۰۰۰ جراحی انجام داده ام . متأسفانه بیشتر این عملها موارد سرطانی هستند .
یکی از فرزندانم هم اکنون در سوئیس مشغول تحصیل در رشته پزشکی است و چهارمین نسل پزشک در خانواده خواهد بود . آرزو دارم که او نیز به ایران برگردد و خدمت به ایران را سرلوحه کار خود قرار دهد . از بازگشت و کار در ایران صمیمانه خوشحالم و با وجود مشکلاتی که پیش می آید هرگز از این تصمیم پشیمان نبوده ام .
در پایان میخواستم از اینکه به من فرصت دادید پرده از بسیارى ناگفته ها بر دارم و گوشه اى از روزها تلاش و زحمت دستجمعى پزشکان معالج مرحوم کیارستمى را بازگو کنم ، از شما تشکر کنم. امیدوارم که این مختصر در روشن شدن ذهن هموطنان عزیز و تداوم اعتمادشان به پزشکان ، مثمر ثمر باشد.
نظر شما