به گزارش خبرگزاری شبستان، روزنامه المصری الیوم در مقاله ای به قلم اسامه غریب با عنوان «یمن می سوزد» با اشاره به اعتراف ائتلاف عربی به رهبری سعودی بعد از یک هفته انکار مستمر به ارتکاب کشتار هفتصد نفر از مردم بی گناه یمن با بمباران مجلس عزا در صنعا می نویسد: اعتراف به ارتکاب جنایت جنگی موجب معارف شدن از تعقیب و پیگرد حقوق مردم بی گناهی کشته شدند ، نمی شود. در توجیه این جنایت می گویند این حمله بدون حصول موافقت نهایی فرماندهی ائتلاف و بدون اتخاذ تدابیر احتیاطی و بر اساس اطلاعات اشتباه ارائه شده از سوی دولت عبدربه منصور هادی به جنگنده هنای ائتلاف صورت گرتفه است. زیرا آنها گمان می کردند که علی عبدالله صالح و عبدالملک حوثی در این مجلس عزا حضور دارند.
روشن است که این عذر بدتر از گناه است زیرا بمباران مردم غیرنظامی به موشک آنهم بدن دریافت موافقت فرماندهی یک بی مبالاتی و تقلای بی حد و مرز از سوی خلبانانی است که بی گناهان را می کشند. همچنین روشن است که بعد از این جنایت آشکار در کشتار صدهها نفر از مردم غیرنظامی و شهروندان عادی به مجرد تصور حضور صالح و الحوثی در این مراسم، آنچه بعنوان باصطلاح رئیس جمهور هادی و دولاتش نامیده می شود، کاملا اعتبار خود را از دست داده است. لعنت خدا بر شما باد .... آیا چنین شخصی که برای بازگشت به کرسی قدرت مردم یمن را ذبح می کند می تواند از مشروعیت دفاع کند؟ به همین مناسبت دوست دارم از صاحبان شعار «حلب می سوزد» بپرسم که آنها چرا درباره کشتار مردم یمن و به آتش کشیده شدن و نابودی ایستگاه های برق و آب و پل ها و مدارس و بیمارستان ها به دست ائتلاف عربی سکوت می کنند؟ ..ما بدون شک با حلب علیه تروریسم بشار اسد حمایت می کنیم، اما چرا کسی دهان و زبان خود را برای گفتن حتی یک کلمه در حمایت از مردم بزرگ یمن که در معرض مرگ دست جمعی قرار گرفته، نمی گشاید؟ آیا به این دلیل که آنها از موضع سعودی در تجاوز علیه مردم یمن و حمایت از مردم سوریه کاملا حمایت می کنند؟ من می توانم صدای دندان قروچه ها را بعد از شایعه مربوط به قصد سعودی برای انتشار فهرست خبرنگاران و سیاستمدارانی را که در طول سال های گذشته از برنج (کمک های مالی) سعودی تغذیه می کردند، می شنوم. علیرغم اینکه فکر نمی کنم این خبر صحت داشته باشد ولی این اسماء از خیلی وقت قبل معروف و شناخته شده هستند و افشاگری های ویکیلیکس برای این افراد را رسوا کرده است. بسیاری از این افراد دو هفته دقبل در جشن روز ملی سعودی در سفارت این کشور در قاهره بودند. نمی گویم که همه حاضران در جشن سفارت سعودی مزدورند، اما می گویم که هر کسی به حج مجانی و عمره مفتی به ضیافت امرای سعودی رفته و هدایا و کادو گرفته برای همیشه به بوق صاحبان این دست های سفید تبدیل شده و هرگز جرات بیان سخن حقی را در مقابل آنها نخواهد داشت. عجیب اینکه برخی از این دو روها در خلال هفته گذشته بدلیل بروز اختلاف نظر سیاسی بین دو کشور به سوی سعودی آتش گشودند.... و این یعنی اینکه می توانی آنچه را می خوری به دو نوع تقسیم کنی: یک نوع که می خوری و تشکر می کنی و و ادای دین و وفاداری می کنی به صاحب طعام، و نوع دوم لقمه رو قورت نداده و هنوز روی زبانت است و به صاحب ضیافت ناسزا می گویی. هیچ از این دو نوع بهتر از دیگری نیست و نمی توان مشخص کرد که کدام پست تر و ذلت بارتر است.
نظر شما