مشکل  علوم انسانی ریشه در برخورد غیرمنطقی ما با آن دارد 

خبرگزاری شبستان: وقتی سخن از مطالعه آثار و اندیشه دیگران و تحقیق در آنها مطرح می شود به معنای پذیرش بی کم و کاست تمامی مطالب و افکار آنها نیست؛ اسلام و تعالیم قرآنی با دریافت و استماع و تحقیق در سایر اندیشه ها و تفکرات معارض و مخالف مخالفت ندارند.

به گزارش خبرنگار گروه  اندیشه خبرگزاری شبستان، تحلیل رویکرد و تقابل دیدگاه های اسلامی و انسانی آن با آثار و اندیشه ملل و اقوام گوناگون و نیز تبیین جایگاه این رویکرد و معنی در مراکز علمی و نهادهای آموزشی در کنار آسیب شناسی و آفت یابی این رویکرد در مواجه با فرهنگ ها و اندیشه های جامعه مورد تأثیر، ما را برآن داشت تا با آیت الله دکتر روح الله قرهی، عضو جامعه مدرسین حوزه علّمیه و مدیر حوزه علّمیه امام مهدی(عج)، گفت وگویی ترتیب دهیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

 

استاد! نظریه پردازان و تئوریسین های بزرگ و صاحبنام جهان و دنیای غرب از کنکاش و تحقیق و مطالعه آثار و تألیفات اندیشمندان و متفکرین بزرگ دیگر و حتی مسلمان غفلت و کوتاهی نمی کنند و در پژوهش ها و تحقیقات خود از این منابع و متون استفاده می کنند، آیا این رویکرد و مهم، در میان اندیشمندان و متفکرین جامعه اسلامی ما نیز دیده می شود؟

 

در این باب باید گفت که این مسئله و مقوله در بیانات و منویات قرآن کریم به درستی و صراحت بیان شده و به عبارتی قرآن کریم این رویکرد را هم مورد توجه قرار داده و هم تأکید نموده که، این فعل و رویکرد باید مورد اهتمام قرار گیرد. خداوند در سوره مبارکه زمر می فرمایند:«فَبَشِرعِباد،الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» این آیه شریفه بیان می کند: خردمندان و متفکران واقعی کسانی هستند که به سخنان و مباحثات گوناگون، گوش می سپارند و سپس با تحقیق و مکاشفه، بهترین و کاملترین راه و مسیر را انتخاب می نمایند و در راه اعتلاء و پیشرفت خود، از دریافت و استماع بحث ها و مسائل مختلف حذر نمی کنند.

سپس می فرماید: «به درستی این اشخاص صاحبان خرد و کمال واقعی و حقیقی هستند». بنابراین باید بیان شود، این رویکرد، یعنی تحقیق و دریافت اندیشه های گوناگون، مورد نظر و اهتمام قرآن و منویات اسلامی است. در تبیین و تثبیت این مسئله، بیان یک نکته دیگر، قطعاً در تنویر افکار عمومی نسبت به اهتمام اسلام به این مقوله به ما کمک خواهد کرد و آن مسئله این است که، بزرگان و اندیشمندان بزرگ دنیای اسلام مانند ملاصدرا و ابن سینا، هم بنا به موقعیت و شرایط زمانی خود، نیز از این رویکرد غافل نبودند و به مطالعه و تحقیق در آثار و اندیشه سایر متفکرین و محققین توجه و اهتمام داشته اند.

 

نکته دیگر در این باب این است که در میان مباحث گوناگونی که در باب منویات و رویکرد ائمه معصوم(ع) و مواجهه این بزرگواران با دیگران بیان شده است، این مورد و مقوله هم، دیده می شود. حضرات معصومین(ع) در مباحثات و گفتگوها و در مواجه با کسانی که مباحث مادی گرایانه و فلسفی و متنوع و بعضاً الحادی را بیان و با روی باز و گشاده، مطالب و مسائل آنها را استماع می کردند و سپس با دلیل و برهان با آنها گفت وگو و در پاره ای از موارد دیدگاه های این دست از افراد را اصلاح می کردند.

 

بنابراین، نمی توان گفت که منویات و رویکرد اسلام و تعالیم قرآنی با دریافت و استماع و تحقیق در سایر اندیشه ها و تفکرات معارض و مخالف است. در حال حاضر و در شرایط کنونی هم، محققان و متفکران اسلامی، این رویکرد را مورد نظر و توجه دارند و از مطالعه و تحقیق و تفکر در اندیشه و باورهای افراد دیگر غفلت نمی کنند.

 

آیا نمونه ها و یا مواردی را می توانید بیان کنید که در مسیر و روش این مفاهیم قرار گرفته باشند، اصولاً چنین رویکردی، چه جایگاهی در مراکز علمی و آموزشی و تحقیقی ما دارد؟

نمونه بارز و گواه این ادعا را شما، می توانید در مناظرات و مباحث علمی، علامه بزرگوار طباطبایی(ره) و آن هم در زمان گذشته و در حکومت قبلی و آن هم در شرایط بسیار سنگین آن دوران و در باب مسائل فلسفی و دینی، با مرحوم «عبد الجواد فلاطوری» ببینید. نمونه دیگراین مناطرات، توسط علامه طباطبایی(ره) با «مرتاض هندی» و در ادامه با پیروزی علمی علامه بر این مرتاض هندی دیده می شود و نمونه دیگر از این دست مراودات علمی و کنکاش و بحث های گوناگون علمی با سایر محققان و متفکران را، در ارتباط علمی و پژوهشی، علامه طباطبایی(ره) با«هانری کوربن»«Henry Corbin» خواهید دید.

 

این دست نمونه ها، این معنی را تبیین می نماید که، مکاشفه و تحقیق در اندیشه و تفکرات سایر اندیشمندان و متفکران، مورد توجه و نظر بزرگان و اندیشمندان اسلامی بوده است.  در دوران حال و امروزی نیز، این رویکرد و تحقیق و کنکاش در آثار و اندیشه بزرگان و عالمان دیگر رشته ها و اندیشه ها، توسط بزرگان و عالمان عصر کنونی همانند علامه جوادی آملی و علامه مصباح یزدی دیده می شود و قابل دریافت است.

 

بنابراین باید عنوان کرد که، اگر این کنکاش ها و تحقیق ها و دریافت ها و مباحثات، با سایر دیدگاه ها و اندیشه ها و مطالعه منابع و متنون آنها صورت نگیرد، باید اذعان کرد، ما نتوانسته ایم به منویات و فرامین قرآنی و الهی که می فرمایند: به سخنان و اندیشه های مختلف گوش فرا دهید و سپس بهترین و متقن ترین آن را برگزینید، عمل کرده باشیم.

 

در باب دریافت و استفاده از اندیشه و تفکرات محققین و اندیشمندان مختلف، چه آسیب ها و یا چالش هایی امکان ظهور و بروز در مبانی فرهنگی و بومی یک جامعه وجود دارد؟

 

در این باب باید دقت داشت، زمانی که مسئله تحقیق و مطالعه آثار و اندیشه دیگران و سایر اقوام عنوان می شود، منظور این مطلب نیست که، با مطالعه و تحقیق در آثار آنها، جامعه و نهادهای علمی و آموزشی جامعه اسلامی، باید تمامی مطالب و اندیشه آنها را بدون کم و کاست و بدون چون و چرا قبول کند و آنها را به منصه اجرا بگذارد، بلکه منظور این مطلب همان است که قرآن کریم بیان می کند. قرآن کریم در ابتدای آیه شریفه «فبشر عباد» می فرماید: «کسانی که در این راه از طاغوت ها و سرکشان و منحرفین اجتناب می نمایند و به سوی منویات خداوند و الهی برمی گردند، آنها را بشارت و نوید سعادت و بهروزی دهید»، یعنی سرآغاز دستیابی به علوم و اندیشه های گوناگون، دوری از طاغوت و اندیشه های باطل و الحادی است که این نقطه، آغاز دستیابی به خرد و اندیشه متعالی و الهی است. باید گفت که، در شنیدن و دریافت مسائل نامتعارف و نامعقول، فقط دنیای خارج و غرب نیست که در دایره اندیشه های طاغوتی و نادرست قرار می گیرند، بلکه امکان دارد در فضا و محیط اندیشه های اسلامی هم، شبهات و تعاریف نادرستی مانند، مسائل اسرائیلیات و غیره نیز مطرح باشد که باید در راه اعتلاء و رسیدن به معنی واقعی «اولوالالباب» از آنها حذر کرد.

در باب آفات و آسیب های موجود و فراروی این رویکرد و دیدگاه باید عنوان کرد، مهمترین چالش و آفت در راه رسیدن به مباحث علمی و دریافت نظرات گوناگون، برخورد نامتعارف و نامناسب و خارج از عرف با مسائل و مباحث علمی است. نکته مهم در باب مسائل دنیای غرب و اندیشه های آنها این مطلب است که، باید با دیدگاه و نظرات علمی و متقن با اندیشه ها و تفکرات دنیای غرب و مسائل علوم انسانی غرب مباحثه کرد و در این مسیر از تعابیر و تعاریف و مسائل غیرعلمی و نادرست اجتناب کرد.

 

نکته اساسی و دیگر در همین باب که باید حتماً به آن توجه نمود این است  که، اساساً، مبنا و حقیقت علوم انسانی و مبانی کامل و جامع آن، در اصول و فرامین اسلامی بیان شده و موردتأکید قرار گرفته است، ولی بنا به دلایل مختلف و گوناگون باید گفت: شاید دنیای اسلام و متفکران آن، از این مسائل مهم و اساسی و انسانی غفلت کردند و همچنین، شاید بتوان اذعان کرد که به این مسئله هم توجه نکردند که، مباحث انسانی و مورد نیاز آن، مهم تر و اساسی تر از مسائل و مباحث دیگر  و شاخه های علمی دیگر است.

 

 بنابراین، در اثر این غفلت ها و کاستی ها، اندیشه ها و تعابیر غربی و وارداتی به جوامع علمی و دانشگاهی ما رسوخ کرد و در نتیجه این اندیشه ها و تفکرات، اثرات سوء و نادرستی را به جامعه و مراکز علمی و اندیشه ای جامعه اسلامی وارد کرد.

 

در انتها باید بیان کرد که به حمدالله و در شرایط حاضر و بنا به تشکیل و تأسیس یک حکومت دینی در جامعه، باید اندیشمندان و محققان با سعه صدر و کوشش، در مسیر بهره برداری و استفاده از مبانی اسلامی و الهی و اشاعه آن، در معانی و مفاهیم آموزشی گام بردارند، تا ان شاء الله با آموزش های الهی و اسلامی جامعه را در مسیر اعتلاء و تعالی و کمال قرار دهیم.

کد خبر 584106

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha