به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان اصفهان٬ علیرضا ملك زاده، استاد هنر مشبک فلز، در كارگاه آموزشي تحت عنوان سلسله نشست هاي چشم انداز مفاخر با اشاره به اينكه 14 سوال وجود دارد که هر كس قادر است از خودش بپرسد درخصوص اهميت سؤال ها و تاثير آن بر روي افراد ادامه داد: اين سؤال ها چند فايده مهم دارد كه انسان را به روز مي كند، مسير هركسي در زندگي مشخص مي شود، مشخص مي كند كه چه كسي هستيد، چه استعداد هايي داريد و هدفتان چيست و به كجا مي خواهيد برسيد مطرح مي شود.
وي در ادامه شرط جواب دادن به اين سوالات را شفاف بودن جواب ها دانست چون قرار نيست كسي جز خودمان به آنها دسترسي داشته باشيم.
وي خاطر نشان كرد: درون انسان چيزي وجود دارد به نام ضمير ناهوشيار، مثل كوه يخ 10 درصد آن نمايان و نود درصد آن ديده نمي شود که اين 14سوال در 10 درصد هوشيار شكل مي گيرد، ولي جواب هاي آن در 90 درصد ناهوشيار پاسخ داده مي شود.
این هنرمند برجسته در بخش ديگر از صحبت هاي خود به چگونگي طرح سؤال ها اشاره كرد و گفت: سؤال هاي ما در قالب هدف من از رسيدن به موفقيت چيست، من يا شما منتظر چه چيزي هستيم، واقعاً مي خواهم چه كسي باشم و چه چيزهايي داشته باشم، استعدادهاي واقعي من چه چيزهايي هستند مطرح مي شود.
ملك زاده در خصوص اهميت نوشتن ايده ها روی كاغذ افزود: قلم از شمشير قوي تر است زیرا اگر بنويسيد ماندگار است و اگر ننويسيد، حرف باد هوا است.
وي تصريح كرد: اگر باهوش ترين فرد هم باشيد و ادعا كنيد كه همه چيز در ذهنتان مي ماند بعد از شش ماه بيشتر آنها از ذهنتان پاك مي شود و با نوشتن ضمير نا هوشيار خودتان را هدف دار مي كنيد.
وي با عنوان اين مطلب كه انسان هاي آزاد و رها به هيچ جايي نخواهند رسيد گفت: انسانها نمي توانند هر پيشنهادي را دنبال كنند و به هر ندايي لبيك بگويند، انسانها بايد براي هر روز كه از خواب بيدار مي شوند يك چشم انداز داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه هيچ كس غير از خودمان آينده ما را نمي سازد گفت: ما بايد توانايي هايمان را ليست كنيم چون ممكن است توانايي هاي زيادي داشته باشيم ولي آن در ضمير ناخود آگاه ما باشد بايد آن را بيرون بكشيم .
وي در خصوص اينكه انسان ها در زندگي خود چه نوع نگرشي بايد داشته باشند تصريح كرد: در مقابل تفكر سيستمي، همانند بسياري از بزرگان بايد جهان پيرامون خود سفر كرد و انديشه هاي خوب و عالي را جمع آوري كرد تا به هدف نهايي خودمان برسيم.
ملك زاده در پايان متذكر شد: خداوند براي انساني كه بادباني بلند نكرده است باد موافقي نمي وزاند چون در این صورت نمي داند به كجا مي رود، چقدر حال كار دارد و چقدر می تواند ريسك است و كار بايد به صورت گروهي باشد، كار هر چه سخت تر، امتياز آن بيشتر و نهايتاً اگر به دنبال آساني باشيم به هيچ جا نمي رسيم .
نظر شما