حجت الاسلام دکتر علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان با اشاره به جایگاه و اهمیت جهاد علمی، به بیان عناصر و مولفه های مختلف مساله جهاد پرداخت و گفت: آنچه که در مورد جهاد می توان مطرح کرد و اساسا مولفه هایی را که در تعبیر جهاد وجود دارد باید به سه حوزه تقسیم کرد.
وی در توصیف این سه مولفه اظهار کرد: مولفه اول اینکه جهاد در واقع یک تلاش جدی و توام با قبول رنج و زحمت است، جهاد در حقیقت یک سخت کوشی اساسی است که از حد تلاش های عادی فراتر است، اما مولفه دوم در باب جهاد این مساله است که جهاد عملیاتی به حساب می آید که در راه خدا انجام می شود و لذا فرد مجاهد واقعی به دنبال مابه ازای مادی اجتماعی برای تلاش خود نیست بلکه این تلاش سخت را به عنوان یک تکلیف دینی انجام می دهد، نکته سوم آنکه جهاد در برابر دشمنان انجام می شود در نتیجه جایی باید عنوان جهاد را به کار ببریم که تقابل بین حق و باطل شکل گرفته باشد و دشمن در میدان حضور یافته و ما علیه دشمن جهاد کرده باشیم.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: با این تفاسیر در نتیجه در بحث جهاد علمی نیز دقیقا همین سه مولفه دیده می شود، امروز در عرصه علم و فناوری به دلیل عقب ماندگی های طولانی که از ده ها سال قبل از پیروزی انقلاب بر ما تحمیل شده بود به تلاش مضاعف و جدی نیاز داریم و در نتیجه به دلیل سوءاستفاده ای که جبهه باطل و نظام سلطه از علم و فناوری علیه بشریت انجام می دهد، این وظیفه الهی و دینی بر عهده ماست که در این عرصه حضور یابیم.
حجت الاسلام ذوعلم تصریح کرد: امروز مولفه قدرت، در مبارزه حق و باطل، محور اساسی محسوب می شود که می تواند کفه ترازو را به نفع حق و باطل برگرداند. از سوی دیگر پیشرفت علمی در ایجاد قدرت، اثر اساسی دارد، در عرصه اقتصادی و معیشتی نیز عمدتا اقتصاد دانش بنیان مورد توجه قرار گرفته است و خوشبختانه در سیاست های اقتصاد مقاومتی نیز به توسعه اقتصاد دانش بنیان تاکید شده است که در صورتی تحقق می یابد که در عرصه علم و فناوری توانسته باشیم یک جایگاه جدی و مهمی را احراز کنیم.
وی در ادامه به لزوم تحول در علوم انسانی به عنوان یک جهاد علمی اشاره کرد و گفت: من بارها گفته ام که مشکل اساسی در علوم انسانی امروز ما این نیست که این علوم در غرب متولد شده و شکل گرفته است بلکه مشکل اساسی عدم کارآمدی علوم انسانی کنونی است؛ یعنی اگر مبانی علوم انسانی جهان امروز مبانی درستی می بود و می توانست مشکلات جامعه بشری را حل کند ما نیز از آن بهره برداری می کردیم.
حجت الاسلام ذوعلم با بیان اینکه نکته مهم آن است که عمده مشکلات جامعه امروز غرب عمدتا ناشی از عدم کارآمدی علوم انسانی است، افزود: در این راستا غرب مداوم در حال ارایه راه حل است اما به دلیل عدم شناخت حقیقی و جامع در مورد انسان و نوع تعامل او با نظام هستی و همچنین توجه نکردن به قانون مندی نظام اجتماعی انسان در عرصه های مختلف، با شکست مواجه می شود.
وی تاکید کرد: برای مثال اگر دانش اقتصاد رایج، کارآمد می بود نباید جهان و به خصوص خود غرب را به چالش های متعدد اقتصادی می کشاند یا اگر جامعه شناسی رایج جامعه شناسی کارآمدی می بود امروز بحران خانواده، بحران معنویت و بحران مدیریت نیز نباید وجود می داشت در نتیجه مشکل اساسی علوم انسانی کنونی ناتوانی آن در شناخت و تحلیل درست و ارائه راهبردهای جدید مقابله با مشکلات جامعه بشری است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: در نتیجه تحول در علوم انسانی نیازی است که علوم امروز دارند و در جوامع غرب نیز نسبت به آن کم و بیش توجهاتی شده است ولی آن مبنای معرفت شناختی که در مورد انسان در اسلام وجود دارد و همچنین قرآن کریم به عنوان رهاورد وحی از آن سخن به میان آورده است می تواند کلید حل بحران علوم انسانی امروز باشد و جهاد علمی در جهان اسلام به خصوص در میان متفکران و اندیشمندان جامعه ما خدمتی است به عرصه علوم انسانی در سطح جهانی نه فقط ایران.
نظر شما