انقلاب اسلامی؛ نقطه پایان ایدئولوژی هایی که حذف دین بر بشر مسلط شدند

خبرگزاری شبستان: به جرات می توان ادعا کرد انقلاب اسلامی ایران آغازی بود بر پایان تمام ایدئولوژی‌های مادی و دنیاگرایی که با حذف معنویت و دین بشر را تحت سلطه خود قرار داده بودند. از همین رو این انقلاب سبب شد دین و معنویت در سطح جهان احیا شود.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه: امام خمینی(ره) پـس از انبیاء بزرگ الهی و معـصومان (ع)، از کم نظیرترین و ممتازترین شخصیت های تاریخ بشریت است که با اندیشه‌های بلند الهی و تلاش های صادقانه خویش مسیر تاریخ را دگرگون کرده و سر منشاء تحولات عظیمی در ایران و جهان گردید. در این خصوص با سیدجواد میرخلیلی، محقق و پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، مدرس دانشگاه امیرکبیر و عضو شورای سیاستگذاری پایگاه فقه حکومتی وسائل گفتگویی داشتیم که در ادامه می آید:

 

به نظر شما ویژگی‌های انقلاب اسلامی و وجوهی که با انقلاب‌های دیگر آن را متمایز می کند، چیست؟

 

انقلاب اسلامی ایران همچون سایر تحولات سیاسی اجتماعی که در جهان و کشورهای مختلف رخ داده؛ دارای ویژگی‌های مختلفی است و از آنجا که انقلاب مردم ایران در سال ۱۳۵۷ جزو انقلاب‌های اجتماعی و کبیر به شمار می رود، برخلاف انقلاب‌های سیاسی که فقط شاهد تغییر در ساختار سیاسی آن‌ها هستیم، این انقلاب تغییرات عمیقی در عرصه ها و ساختارهای مختلف ایجاد کرد.

 

ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران را هم باید در این راستا تجزیه و تحلیل کرد. علاوه بر یکسری ویژگی‌هایی که تمامی انقلاب‌های رخ داده در جهان واحد آن هستند؛ انقلاب ایران سه ویژگی متمایز با این انقلاب‌ها داشت که از جمله مهم ترین آنها می توان به مردمی بودن، شمولیت و گستردگی آن و کیفیت رهبری انقلاب اسلامی اشاره کرد که هر کدام در جای خود می تواند موضوع بحث‌ها و تحقیقات مختلف قرار گیرد.

 

همچنین می توان اسلامی‌بودن را فصل ممیز انقلاب اسلامی از سایر انقلاب‌های جهان دانست. از این‌رو، در این انقلاب، عنصر فرهنگی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و انحراف در مسیر چنین انقلابی از همین کانال امکان‌پذیر خواهدبود.

توجه به ابعاد فرهنگی، اهمیت به انتخاب آگاهانه، تأکید بر تبیین دقیق اهداف، فراگیری انقلاب، عدم اتکا به بیگانگان و پافشاری بر استقلال و عدم نفوذ بیگانگان، ثبات قوانین و مقررات، رعایت مصالح متغیر، برخورداری حاکمیت از پشتوانه ثابت، و اموری از این قبیل، از مؤلفه‌های جدایی‌ناپذیر انقلاب اسلامی محسوب می‌گردد. یکی دیگر از ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران چه در حین چه در بعد از آن، حضور توده های ملت و عموم مردم در شکل گیری و استمرار و بقای آن است.

 

 در جریان پیروزی انقلاب اسلامى ایران به استثناى اقلیتى محدود و بخشی ارتش که وابسته به نظام شاه بودند، همه اقشار مردم از همه طبقات و گروه‏‌هاى اجتماعى، در سراسر کشور اعم از شهرها و روستاها، در مقابل رژیم تا دندان مسلح با دست خالى ایستادند و آن را ساقط کردند.

 

 بر خلاف برخی از انقلاب های بزرگ دنیا که به تدریج و به علت بى‏میلى به حاکمیت‏‌هاى بعد از انقلاب، اعم از میانه‏ روها و رادیکال‏‌ها، این مشارکت رو به کاهش نهاد اما ملت ایران بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در رأى‏‌گیرى‏‌هاى مکرر و پى در پى شرکت کردند و حتى در شرایط بحرانى و بمباران شهرها، هیچ‏‌یک از انتخابات لازم براى تداوم فعالیت‏‌هاى سیاسى نظام جمهورى اسلامى متوقف نشد و یا به تأخیر نیفتاد.

حضور همه ساله مردم در اجتماعات و تظاهرات میلیونى که به مناسبت سالگرد انقلاب صورت مى‏‌گیرد، نشانه حضور، بیدارى و حمایت مردم از انقلابشان است.

 

انقلاب اسلامی چه زمینه هایی را برای احیای تمدن اسلامی فراهم آورد؟

 

شناخت نقش و کارکرد انقلاب اسلامی ایران در فرآیند تحقق تمدن اسلامی از جمله مباحث بسیار مهمی است که کمتر بدان پرداخته شده است. عبارت تمدن سازی نوین که توسط مقام معظم رهبری مطرح شده، در واقع همان احیای تمدن اسلامی است که با پیروزی انقلاب اسلامی نگاه ها به آن معطوف شده است.

 

تمدن نوین اسلامی احیای عزت و کرامت انسان مسلمان در کنار برخورداری از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی است که می تواند نویدبخش ایجاد تمدنی نمونه باشد. ایشان پیشرفت همه‌جانبه را به‌عنوان تمدن نوین اسلامی در نظر گرفته و هدف انقلاب اسلامی و ملت ایران را ایجاد یک تمدن نوین اسلامی می‌دانند.

با این توجه می توان گفت انقلاب اسلامی ایران با زنده کردن عدالت، ایجاد اتحاد، احیای امر به معروف و نهی از منکر و همچنین اشاعه اخلاق دینی توانست زمینه های اعتلای تمدن نوین اسلامی را فراهم آورد. اگر همان طور که مقام معظم رهبری تمدن نوین اسلامی را مترادف با پیشرفت مورد توجه قرار دادند، عرصه های نیل به پیشرفت و رسیدن به تمدن نوین اسلامی  که عبارتند از: عرصه فکر، علم، زندگی و معنویت؛ در اندیشه های راهبردی مد نظر قرار گیرد می توان به زمینه سازی تحقق تمدن نوین اسلامی امیدوار بود؛ کما اینکه انقلاب اسلامی بذر این حرکت و احیای این تمدن را فراهم کرد و اکنون می بایست این زمینه ها بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا بتوان به تحقق این تمدن امیدوار بود.

 

ویژگی‌های بارز شخصیتی و رهبری حضرت امام (ره) که عامل در پیروزی انقلاب اسلامی شد، چه بود؟

 

نقش و شخصیت رهبر به خصوص زمانى روشن‌‏تر و برجسته‏‌تر مى‏‌شود که آرمان‏هاى ایدئولوژیک گروه‏‌هاى انقلابى پراکنده و غیرمنسجم باشد و یا سازماندهى آن ضعیف باشد. در این صورت نقش و اهمیت رهبرى در فرایند انقلاب، در طول زمان توسعه مى‏یابد. از سوی دیگر نقش رهبران انقلاب را در سه بعد مهم: ایدئولوگ انقلاب، فرمانده و نهایتاً رهبر به عنوان معمار نظام بعد از پیروزى انقلاب می توان مشاهده کرد.

امام خمینی(ره) واجد مجموعه‏‌اى از ویژگى‏هاى فردى، اجتماعى، سیاسى و عرفانى بود که باعث شده بود ایشان به عنوان یک رهبر کاریزماتیک مطرح شوند. می توان ویژگی‌های شخصیتی ایشان را به فردی و اجتماعی تقسیم کرد که البته ویژگی‌های رهبری ایشان هم که وجه مایز انقلاب اسلامی ایران از سایر انقلاب‌ها بود نشأت گرفته از همین ویژگی‌های شخصیتی فردی و اجتماعی ایشان است.

 

حضرت امام(ره) در زندگى فردى از جوانى به سیر و سلوک معنوى و جهاد اکبر پرداخته بود و پس از این مراحل وارد صحنه سیاسى گردید که نتیجه آن را مى‏توان در تجلى روح عرفانى در تمام اعمال وى از جمله تصمیمات سیاسى- اجتماعى، دارا بودن انگیزه الهى و سرکوب نفس، مشاهده خود در محضر خداوند در تمام اعمال و رفتار، تلاش براى رضاى الهى در همه اعمال، شجاعت استثنایى، عزت نفس، صبر و بردبارى، سرسختى و ایستادگى در راه حق و نیز قدرت اثرگذارى بالا بر مردم ملاحظه کرد.

 

ساده‏‌زیستى و قناعت از دیگر ویژگى‏ هاى امام(ره) بود که در ایجاد جاذبه میان طلبه‌‏ها و مریدانش نقش به‌سزایى داشت.  ناظرانى که به این بعد از زندگى امام اشاره داشته‏‌اند، نمونه‏‌هایى را ذکر کرده‏‌اند که برخى از آن ها (با توجه به داشتن امکان مالى) براى افراد عادى متصور نیست. از دیگر صفاتى که از وى فردى بى‏‌نظیر ساخته، صبر و خویشتن‌دارى امام(ره) است.

 

فرزند ایشان دراین‏‌باره گفته بود: در مجموع، امام(ره) از مسائلى که خیلى تلخ بود، اوقاتشان زیاد تلخ نمى‏ شد و از مسائلى هم که شیرین بود، خیلى خوشحال نمى‏‌شدند. تنها خود را مأمور به انجام تکلیف مى‏‌دانست. خود ایشان در پاسخ به پرسش یکى از اطرافیان درمورد احتمال نگرانى از بحران‏‌هاى سیاسى کشور فرموده بود: «من هیچ‏گاه مضطرب نمى‏‌شوم.» اهمیت این ویژگى، آن هنگام دانسته مى‏ شود که بدانیم امام(ره) با مسائل سیاسى و نظامى چگونه روبه‏‌رو مى‏‌شد.

 

در این میان باید به صراحت امام(ع) در روابط اجتماعى نیز اشاره کرد. معروف بود که ایشان در بیان حق به‏‌ویژه زمانى که احساس تکلیف مى‏‌کرد، هیچ‏ گونه ملاحظه منفعتى، فامیلى، رودربایستى و عاطفى را رعایت نمى‏‌کرد. اگر فردى تقاضاى نابجایى مى‏‌کرد که اجابت آن مستلزم تضییع حقوق دیگران (و یا حتى امتیازى بدون استحقاق) بود، صریحاً به او یادآور مى‏‌شد که چنین حقى ندارد.

 

 امام(ره) در مقام شخصیت سیاسى، انسانى است صادق، شجاع، داراى اعتماد به نفس و عزت نفس استثنایى. صداقت مهم‏ترین ویژگى زندگى سیاسى ایشان بود. عالى‏‌ترین جلوه صداقت امام در این عرصه نیز در رابطه ایشان با توده‏‌هاى مردم نمود مى‏‌یافت.

 

 ایشان همواره به سیاستمداران تذکر مى‏‌داد کارى نکنید که نتوانید به مردم توضیح بدهید. شجاعت و بى‏‌باکى امام(ع) ویژگى دیگر سیره سیاسى وى بود. واکنش‏‌هایى که از سر بى‏‌توجهى به بسیارى از بحران‏‌ها نشان مى‏‌داد نیز این ویژگى را تأیید مى‏‌کند. در واقع شجاعت امام(ره) روى دیگر سکه اعتماد به نفس ایشان است. امام به هنگام تبعید و در اوج خفقان رژیم شاه، به علما نوید پیروزى مى‏‌داد و از آنها مى‏‌خواست به بهانه معلوم نبودن نتایج قابل پیش‌‏بینى، دست از مبارزه و آگاهى‏‌بخشى برندارند.

    

در مجموع جامعیت علمى و ویژگى‏‌هاى خاص فردى، اجتماعى و سیاسى او، از وى رهبرى فرهمند ساخته بود که موفق شد با دم گرم و مسیحایى خود به جهان اسلام جانى دیگر ببخشد.

 امام(ره) با احیاى مجدد معنویت در جهان معاصر و تأکید بر ابعاد مختلف وجودى انسان و لزوم سامان‏‌یابى زندگى سیاسى و اجتماعى براساس نیازهاى واقعى انسان، کوشید تا هویت انسانى را احیا کند و انسان‏‌ها را با واقعیت وجود خویش آشنا سازد.  در واقع همین اندیشه‏‌ها و آرمان‏‌هاى وى بود که سبب شد قلب‏‌ها و روح‏‌هاى بسیارى مجذوب او شوند.    

 

از دیگر ویژگی‌های رهبری امام(ره) می توان به تاکتیک‌ها و استراتژی‌های ایشان در حین مبارزه با رژیم پهلوی اشاره کرد؛ به گونه ای که مردمی کردن مبارزه؛ تربیت نیروهای مختلف و تاکید و تمرکز بر بیداری اقشار مختلف و همچنین پرهیز از مشی مسلحانه در برخورد با رژیم پهلوی از ویژگی‌های شاخص رهبری ایشان به شمار می رود.

 

انقلاب اسلامی در احیای دین چه نقشی ابفا کرد، اگر همان روندی که شاه داشت حرکت می کرد، ادامه می داد، به نظرم دیگر چیزی از اسلام باقی نمی ماند؟!

 

بسترسازى براى عملیاتى شدن بسیارى از آموزه‏‌هاى متروک دین در قلمروهاى مختلف از قبیل فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اجتماع، حقوق و روابط بین‏‌الملل از جمله نقش‌های پررنگ انقلاب اسلامی در احیای دین بود.

 انقلاب اسلامى توانست میدان وسیعى را براى روحانیت ایجاد کند تا بخش‏‌هاى متروک دین را احیا کند و صحنه عمل براى روحانیت فراهم شود، به نحوى که مى‏توان ادعا کرد به دنبال وقوع انقلاب اسلامى، یک آمادگى و تشنگى فزاینده براى پذیرش ابعاد دین ایجاد شده و این روحانیت می بایست خودش را به این جریان عظیم رسانده و پاسخگو باشد و تئورى‏‌هاى متناسب با نیازهاى زمانه را عرضه کند. بنابراین امروزه این انتظار از حوزه‏‌ها و روحانیت است که حرف اول را در عرصه های مختلف با تمرکز بر آموزه های دینی بزند.

 

از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در راستای احیای دین می توان به فراهم ساختن بسترهاى لازم براى فهم بسیارى از وقایع تاریخى صدر اسلام و حتى پیش از اسلام در ادیان دیگر اشاره کرد که این می تواند به فهم بیشتر و بهتر از دین کمک کند.

 

انقلاب اسلامی ایران توانست آن بحران هویتی که ناشی از دو ایدئولوژی غالب آن روز یعنی سوسیالیسم و لیبرالیسم بود را با چالش مواجه کند و از این حیث بود که توانست در مقابل انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه و انقلاب ۱۹۱۷ روسیه به مثابه یک انقلاب اجتماعی قد علم کند.

 

به جرات می توان ادعا کرد انقلاب اسلامی ایران آغازی بود بر پایان تمام ایدئولوژی‌های مادی و دنیاگرایی که با حذف معنویت و دین بشر را تحت سلطه خود قرار داده بودند. از همین رو این انقلاب سبب شد دین و معنویت در سطح جهان احیا شود. به گونه ای که در همان زمان برخی این مسئله را مطرح کردند که آنچه در ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی رخ داد، نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای تمام ادیان جهان نقطه عطفی بود.

 

کد خبر 608336

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha