به گزارش خبرنگار شبستان، سرگذشت ایران تنها در جنگ ها و آمدن و رفتن سلسله و پادشاهان خلاصه نمی شود. در زندگی و فرهنگ مردم ایران از روزگاران دور، نکته های جالب و شگفت انگیزی را می توان یافت که نشانه تلاش و خلاقیت فراوان آنهاست. " نیاکان ما " مجموعه ای است که به گوشه هایی از فرهنگ و تمدن مردم پس از ورود اسلام به ایران پرداخته است، سال هایی که تمدن ایرانی دوباره جان گرفت و دوران طلایی اش آغاز شد. " زنگ ها و راه ها " نوشته حسین بکایی کتابی است از مجموعه نیاکان ما که به تازگی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
در کتاب " زنگ ها و راه ها " که در مورد سرگذشت بازرگانی در ایران است به مباحثی همچون بازرگانی داخلی و خارجی، همسایه های بازرگان، بازرگانی جهان، نقش بازرگانان در تغییر شکل جهان، چک و بانک، بازرگانی اسلامی، بازرگانی افسانه ای، بازارهای وقفی، بازرگانی دریایی، بازرگانان مهاجر، بازرگانان دانشمند و کاشفان سرزمین های دور، بازرگانی و ارتباط آن با صنعت، معدن و کشاورزی، ورود ایران به تجارت جهانی، شکوفایی دوباره بازرگانی ایران، آغاز بازرگانی مدرن، استعمار جدید و بازرگانی، بازرگانان معترض و بازرگانی ایران در دوره جدید پرداخته شده است.
در قسمتی از کتاب " زنگ ها و راه ها " آمده است: شهرستان خوارزم شمع، کلاه، شمشیر و زره صادر می کرد. صادرات قم تخت زرین و انواع کرسی بود، کرسی هایی که بسیار شبیه مبل های امروزی بود. همدانی ها و قزوینی ها کفش های خوب تولید و صادر می کردند. فیروزآبادی های فارس گلاب خود را به ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، مصر، یمن، هند و چین می فرستادند. به جز وسایل خانه و مواد مصرفی ایرانی ها انواع ابزار علمی مثل استرلاب که برای ستاره شناسی به کار می رفت، پرگار و ساعت های آبی بسیار دقیق را تولید و صادر می کردند. از میان محصولات کشاورزی و دامی، انواع میوه، درخت میوه، دانه های خوراکی مثل گندم و جو، خشکبار مثل گردو و بادام و پسته، گوسفند زنده و روغن های حیوانی در کنار محصولات کم یابی مثل زعفران و زیره صادر می شد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم: شاه عباس که از جایگاه ایران در سازمان تجارت جهانی خبر داشت با یک برنامه ریزی دقیق و علمی، امکانات لازم برای گسترش بازرگانان در ایران را فراهم کرد. او در قدم اول جاده های قدیمی را بازسازی کرد و راههای تازه کشید. برای نمونه در مازندران راه هایی را به خاطر بارندگی زیاد همیشه گل و شل بود با سنگ گچ، آهک و آجر کف سازی کرد. یکی از جهانگردان اروپایی که در آن سالها به ایران آمده بود، نوشته است:« برای لیز نخوردن پای اسب ها و شترهای کاروانیان در راه های سنگی آذربایجان در موقع بارندگی این راه را با پارچه های ضخیم فرش کرده بودند.» در قدم دوم شاه عباس راه ها را امن کرد. جهانگرد دیگری در سفرنامه اش نوشته بود:« وقتی از مرزهای عثمانی وارد خاک ایران شدیم، نفس راحتی کشیدیم چون می دانستیم که در این کشور خطری ما را تهدید نمی کند.» در زمان صفویان کاروان هایی که بیش از 900 شتر داشتند از اردبیل و تبریز و مشهد به سمت شهرهای مختلف حرکت می کردند. در یکی از نوشته ها آمده است:« دیدیم کاروانی که بیش از ده هزار شتر داشت از هندوستان وارد سیستان شد.»
گفتنی است، کتاب " زنگ ها و راه ها " نوشته حسین بکایی با تصویرگری مسعود قرهباغی مشتمل بر 42 صفحه برای گروه سنی «د» از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما