به گزارش خبرنگار کتاب شبستان، رمان «بالتازار و بلموندا» یکی از معروف ترین رمان های «ژوزه ساراماگو» و از دستاوردهای مهم ادبی این نویسنده است. این رمان روایت عاشقانه ی زیبا و کم نظیر دو جوان در پرتغال قرن هجدهم را به تصویر می کشد.
ماجرای این رمان در دورانی مملو از فقر بی امان ، طاعون همهگیر و فضایی وهم انگیز از تفتیش عقاید اتفاق می افتد. نویسنده در این کتاب در کنار یک رابطه ی عاشقانه مجموعه ی جالب و عجیبی از شخصیت ها را شکل داده و با هنرمندی تمام ماجرای این مجموعه را روایت می کند.او در این کتاب همزمان با پرداختن به ماجرای عاشقانه ی بالتازار و بلموندا ، داستان مربوط به شخصیت های دیگری چون؛ دون ژوان پنجم پادشاه بی اراده و کم هوش پرتغال ، پدر بارتولومئو لورنسو؛ کشیشی با هوش سرشار که تحت تعقیب دستگاه تفتیش عقاید بوده و به دنبال اختراع سفینه ی فضایی است ، یک موسیقیدان ایتالیایی به نام ومنیکو اسکارلاتی که برای آموزش موسیقی به دختر آبله روی کم استعداد پادشاه به لیسبون فراخوانده شده را نیز با زیبایی و هنرمندی پیش می برد.
ساراماگو در این کتاب به شیوه ای که هر لحظه هوشیاری خواننده را می طلبد به شرح داستان عمیق و عاشقانه ی بالتازار و بلموندا پرداخته و گرچه در جایی از رمان می گوید ؛ هرچه باشد این یک افسانه ی خیالی است، اما با جزئیاتی چنان نفس گیر ، ستمگری های دستگاه تفتیش عقاید و جان کندن کارگران در بنای صومعه ی شهر مافرا، شیوع طاعون و مرگ در شهر لیسبون و ... را شرح می دهد که گویی در جلوی چشم خواننده رخ می دهد.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
«بیش از دوماه از زمانی که بالتازار و بلموندا برای زندگی به مافرا آمدند می گذرد. یک تعطیل عمومی به مناسبت عید مذهبی کار در محل ساختمان را متوقف ساخت. بنابراین بالتازار تصمیم گرفت سفری به مونته ژونتو بکند و سری به دستگاه پرنده بزند. آن را در همان محل درست در همان وضعیت یافت. یک بری و روی یک بال زیر پوشش شاخ و برگ های خشکیده افتاده بود....»
گفتنی است کتاب حاضر را انتشارات ناهید با ترجمه ی « مصطفی اسلامیه» چاپ و روانه ی بازار کتاب کرده است.
نظر شما