به گزارش خبرنگار شبستان، حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا، نظریهپرداز برتر جشنواره فارابی در دومین روز همایش جوان ایرانی، پرسشهای امروزی ویژه کرسیهای آزاداندیشی که در ارتباط با موضوع بومیسازی علوم انسانی و چالشهای پیش روی آن برگزار شد، مهمترین دغدغه و محصول عصر جدید را علم نوین در معنای عام آن معرفی کرد که بر سر سفره فکری ما قرار گرفته و در هاضمه فکری ما تأثیر خود را گذاشته است.
وی با اشاره به اینکه علم به عنوان مهمترین پدیده بشری در عصر حاضر نیاز به بررسی مفهومی و فلسفی دارد، بیان کرد: امروزه علوم را به دو دسته طبیعی و انسانی تقسیم میکنند، علوم طبیعی با اشیاء و علوم انسانی با روح ارتباط دارد که حتی به آن علم روحی هم میگفتند. حال آیا میتوان این ها را زیر یک چتر واحد برد و به روش واحدی بررسی کرد؟ رد یا قبول این مسئله نیاز به تحلیل مفهومی دارد چرا که بیشتر نزاعها در تحلیل مفهومی فلسفی قابل حل است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) معتقد است هر دانشمندی که سر سفره دانشمندان قبلی مینشیند به تحلیل و تبیین سه معنایی که در بومیسازی علم در جامعه علمی مطرح است، می پردازد.
حجت الاسلام قائمی نیا معنای نخستی که از نسبت علم بومی با علوم غربی تعریف میشود به این مفهوم که باید تئوریهای غربی را کنار گذاشت و از صفر شروع به تئوریپردازی کرد را کاملا رد کرد و معتقد است: علم نتیجه فعالیت جامعه عالمانه است بنابر این فعالیتهای علمی نظاممند و علم بومی هیچگاه از صفر شروع نمیشود.
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه یکی از بحثهای مهم فلسفه علوم اجتماعی این است که آیا میتوان فارغدلانه به علم نگاه کرد، بیان داشت: معنای دومی که از علم بومی مطرح میشود آن است که اگر صورت و ساختار را علوم غربی در نظر بگیرم اما محتوا را از فرهنگ و تئوریهای خودمان داشته باشیم، به این شکل بومیسازی، حداقلی است چراکه دانشمند علوم طبیعی به دنبال دلایل تبیین پدیدهها است اما دانشمند علوم اجتماعی و انسانی با معنا سر و کار دارد و میخواهد به معنای یک رفتار یا اتفاق اجتماعی پی ببرد و تفسیر در اینجا برجستهتر میشود.
وی با اعتقاد به اینکه ماهیت اصلی دین تفسیر عالم، انسان و رفتارهای انسانی است، عنوان کرد: دین به عنوان یک نظام اجتماعی- فرهنگی هم بعد تبیینی و هم بعد تفسیری دارد و برای همین است که با علوم جدید در مواردی دچار تعارض میشود، به طور مثال نمیتوان با توجه به اعتقاد دینی تفسیرهای مارکسیستی از تاریخ داشت یا کسی که علوم بومی و دینی را قبول داشته باشد نمیتواند فرویدی و دورکیمی فکر کند.
مؤلف کتاب "معناشناختی قرآن" با تأکید بر اینکه در بخشی از علوم انسانی ماهیت مسیحی، الحادی و تبیینهای ضد دینی وجود دارد، گفت: فلاسفه علم تدریجا به این نتیجه رسیدهاند که تأثیر ایدئولوژی و اعتقاد دینی هم در علوم طبیعی و هم علوم انسانی است، تنها شکل تأثیر آن متفاوت است، مثلا در علوم طبیعی بسیار نهان و در علوم انسانی بسیار برجسته است بنابر این علوم انسانی فارغ از ایدئولوژی نداریم و قطعا با ورود ایدههای دینی دیگر، شکل علم تغییر پیدا میکند.
حجتالاسلام قائمینیا در ادامه با بیان اینکه بومیسازی علمی یک بحث جهانی است و حتی مسیحیان زودتر به سراغ این مسئله رفته اند، اذعان کرد: بومیسازی علم نمیتواند بدون توجه به علم غربی باشد و تئوریهای مورد بحث در متن حیات انسان غربی باید به طور جدی مورد ارزیابی و انتقاد قرار بگیرد، نباید این علم را یکجا رد کرد بلکه باید این علوم با قواعد منطقی و مسلم یک متفکر مسلمان محک زده شود.
وی در انتها به تشریح معنای سوم علم بومی پرداخت و با تاکید بر اینکه این معنا شکل ایدهآل بومیسازی علم است، گفت: اگر کسی بخواهد علم جدید انسانی پایهگذاری کند، این علم هم از لحاظ ساختار و هم از لحاظ محتوا شکل جدیدی به خود میگیرد چرا که باید هم از فرهنگ بومی، هم از علوم جدید، هم از کتاب و سنت سهمی داشته باشد بنابراین چنین فردی باید دو مرحله را طی کند که مرحله اول ارزیابی و انتقاد و مرحله دوم تلفیق است.
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تفکیک قائل شدن بین معنای تلفیق و ترکیب، معنای امروزی آن را در علوم شناختی مدنظر قرار داد و تصریح کرد: این یک پروژهای است که بشر در فرایند اصلی تفکر به کمک تلفیق، حوزههای مجهول را به کمک مفاهیم و ساختار حوزه معلوم، حل میکند و نتیجه این فرایند، علم جدید است.
نظریهپرداز برتر جشنواره فارابی با اشاره به اینکه ما در حال حاضر در حال طی کردن مرحله تئوریک علم بومی هستیم، در انتها با تأکید بر این گفته فلاسفه که "بهترین دلیل برای امکان چیزی، وقوع آن است"، بیان کرد: علوم بومی و دینی از لحاظ اصطلاح علوم اجتماعی در مرحله پیشپارادایمی است و نباید به معنای کلمه آن را سطحی ببینیم. علوم غربی به شکل کامل به جامعه ما وارد نشده است و ما با یکسری روایتهای اولیه از آن روبرو هستیم بنابراین مسئله اصلی ما مسئله تحقق است نه امکان آن و باید سرمایههای علمی و معنوی در آن صرف گردد.
پایان پیام/
نظر شما