به گزارش خبرگزاری شبستان، به نقل از نشر چشمه ،محمود حسینیزاد داستاننویس و مترجمِ شناختهشدهی روزگارِ ماست. او در مقامِ داستاننویس پیش از این کتابهای موفقی چون این برف کی آمده؟ و آسمان، کیپِ ابر و سرش را گذاشت روی فلز سرد را نوشته است. روایتهایی مملو از شگفتی و اجسام و ارواح و مرگ... اما رمانِ بیست زخمِ کاری اثری است بهکل متفاوت در کارنامهی کاری او. یک رمانِ تریلر. رمانی دربارهی کُشتن و هراس. گناهانِ کبیرهای که ذهنِ شکسپیردوستِ حسینیزاد بازخوانیشان میکند و بههم پیوند میزندشان.
رمان داستان مردی است که میخواهد سلطهگر باشد. در ابتدا پیرمردی ثروتمند و دارا جان میدهد، پزشکی قانونی مرگ را عادی اعلام میکند اما این تازه آغاز ماجراست... حسینیزاد مبنای روایت خود را بر اموری ممنوعه گذاشته که بهتدریج روحِ قهرمانهای او را فاسد میکند. ولع، حرص، کشتن، کذب و البته میل به بزرگ بودن در جایجای این رمان خواندنی و جذاب نیروی مُحرکهی قهرمانهای اصلی اوست. اما در تاریکی و سایهی دیگران، آن زخمخوردگانِ ساکت بیکار ننشستهاند و منتظر فرصت هستند. نویسنده رمانِ خود را با ریتمی سریع و در دلِ تهران روایت میکند و البته مکانهایی دیگر. اما محور تهران است و شاید ویلایی در شمال که نفرین اصلی آنجا رقم میخورد. بیست زخمِ کاری، تجربهی یک رئالیسمِ پُرشتاب، قرار است مخاطب را مجذوب خود کند.
نشر چشمه اثر حاضر را در 301 صفحه چاپ و روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما