به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر سید علیرضا واسعی به عنوان نظریه پرداز در اجلاسیه ترویجی با عنوان «تاریخ تحلیلی (اسلام) به مثابه روش» در نمایشگاه بین المللی قرآن کریم، به تبیین نظریه خود درباره تاریخ تحلیلی پرداخت.
وی با بیان اینکه این ادعا را تا به حال در چند مقاله ارائهک رده است، گفت: پیش از ورود به اصل ادعا و مبحث، باید چند نکته مقدماتی را در روشن شدن جایگاه این بحث و مدعا در نظر داشته باشیم.
دکتر واسعی در توضیخ نکات مقدماتی بحث خود، به سابقه طولانی تاریخ در مجادله با دیگر اندیشه ها اشاره کرد و گفت: عده ای از فیلسوفان در گذشته های نه چندان دور به این مقوله رو کرده بودند که آیا تاریخ به مثابه یک دانش به آن نگریسته می شود یا خیر؟
وی بر این باور است که این نگرش در مواجهه با پوزیتویسم و به خصوص در قرون 18 و 19 بیشتر در نقد قرار گرفت. وی در همین باره توضیح داد: پوزیتویست ها با تاکید بر علوم تجربی، هر گونه دانش دیگری را زیر سوال بردند و در اصل نمی توانستند مبانی غیر تجربی دیگر علوم را بپذیرند که تاریخ نیز یکی از این مقوله ها بود.
دکتر واسعی که مدعی بود در جامعه ما نیز تاریخ دچار معضل است، ادامه داد: در جامعه ما افرادی که به تاریخ نگریسته اند، آن را یا ابزاری برای ترویج دین، یا وسیله اثبات باورهای کلامی، یا واسطی برای انتقال پیام های اخلاقی و یاعرصه ای برای گرم کردن مجالس می دانستند.
وی با بیان اینکه در هر چهار دیدگاه ، تاریخ به مثابه دانش نست، افزود: امروزه که برای همگان مشخص شده که تاریخ یک دانش است، باز هم ما در جامعه با معضل جدی تری روبرو هستیم.
دکتر واسعی درباره این معضل جدی تر تاریخ در عصر حاضر سخن گفت و مدعی شد که بسیاری به آسانی وارد حوزه تاریخ شده و مدعیات خود را تحت عنوان تاریخ به جامعه القا می کنند. یکی از همین مهمترین معضلات، چیزی است که من در مقام ارزیابی آن، نظریه خود را مطرح کرده ام.
وی بر این باور است که واژه تاریخ با یک پیچیدگی خاصی مواجه است که در نتیجه بحث ها و نظرهای پیرامون آن گاه دچار چالش های پیچیده می شود و در یک تقسیم بندی دانشمندان این حوزه توانسته اند آن را در یک حوزه دوتایی تقسیم کنند.
دکتر واسعی تاریخ به مثابه یک واقعیت خارجی را یکی از این رویکردها به تاریخ معرفی کرد و درباره آن گفت: در این رویکرد، تاریخ برای خودش، مستقل از اذهان بشری واقعیت دارد و تاریخ خرد و کلان هر دو بر یک واقعیت خارجی اطلاق می شوند که تفاوت هایی با هم دارند.
وی تاریخ به مثابه علم را اعتبار دوم برای معنای واژه تاریخ دانست و گفت: این بحث در فلسفه تاریخ ظهور نموده است که خود فلسفه تاریخ نیز در اندیشه های فیلسوفان و مورخان به دو اعتبار لحاظ شده است.
دکتر واسعی در همین باره توضیح داد: یکی فلسفه مادی تاریخ است که معرفت درجه اول بوده و ناظر به ذهن آدمی است و فلسفه دوم تاریخ، فلسفه ای است که علم تاریخ بوده که به حوزه معرفت شناسی پیوند خورده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره تبیین تاریخ تحلیلی و خاستگاه آن، اظهار داشت: ظاهرا اول کسانی که اصول تاریخ نقلی را مورد تردید قرار داده اند، معتزله بوده اند؛ چرا که ایشان به مباحثات عقلی به شدت توجه کرده و نقل را مورد انتقاد قرار می دادند.
دکتر واسعی در همین باره افزود: معتزله لزوم درک عقلانی و پی جویی علت اشیاء را دنبال می کردند و از نقل معارفی که بر خبر و نقل استوار بود، سرباز می زدند. آنها باور داشتند که این امکان دارد که گروه بسیاری از مسلمان حتی بر امر دروغی باور اعتقاد داشته باشند.
وی با اشاره به اینکه این شیوه اخذ معقولات و رد منقولات توسط مورخان نیز پیگیری شد، اظهار داشت: با این رویکرد، تاریخی تحلیلی ظهور کرد و اما با این شیوه ضرورت نقل به چالش کشیده نشد.
وی تاریخ تحلیلی را توام با نقل معرفی کرد و گفت: نقل شرط لازم اما غیر کافی است و در نتیجه همین اندیشه بود که تاریخ تحلیل هم جای خود را در میان مورخان و اندیشمندان باز کرد.
دکتر واسعی در معرفی تاریخ تحلیلی گفت: تاریخ تحلیلی می خواهد علاوه بر نقد راوی بر نقد روایت وتاریخ دست بزند و این از ابداعات این شیوه تاریخی است.
وی به تلاش های ابن خلدون در حوزه تاریخ تحلیلی اشاره کرد و گفت: ابن خلدون، برای به چالش کشاندن تاریخ نقلی، تا تفکیک میان وهم و واقعیت، برخی کوشش ها را صرفا وهم می داند. او اصول، نظائر، معیار حکمت، آگاهی بر کاینات و قیاس تحکم و نظر را لازم می داند تا بتواند بر حقیقت تاریخی اطلاع یابد.
دکتر واسعی بر این باور است که تاریخ تحلیلی روشی برای اکتشاف واقعیتی است که در گذشته تحقق یافته است، نه اینکه این روش صرفا بررسی سخن مورخانی باشد که واقعیتی از گذشته را نقل و روایت کرده اند.
وی با بیان اینکه تعریف اقسام، فلسفه و چیستی تاریخ، کم و بیش در نوشتههای تاریخی امروزه تبلور پیدا کرده است و استاد مطهری(ره) نیز در یکی از کتابهایش، دستهبندی تاریخ «هگل» را وسعت میبخشد، اظهار داشت: ایشان، آن را به سه دسته نقلی، علمی و فلسفه تاریخ تقسیم میکند؛ امروزه حوزه فلسفه تاریخ و ارتباطش با مطالعات تاریخ به شدت مغشوش شده است.
دکتر واسعی دو معنا برای واقعیت در نظر داشت که یکی واقعیت خُرد به عنوان موضوع علم تاریخ و یکی واقعیت کلان به عنوان موضوع مطالعاتی و نظری فلسفه تاریخ است . وی در همین باره ادامه داد: اما هنوز در هیچ جایی تعبیر تاریخ تحلیلی به درستی بیان و تبیین نشده است زیرا تا به حال تعریف درستی از آن نشده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تاریخ تحلیلی را یک امر پیشاکشف تاریخی به خلاف امر پساکشف تاریخی معرفی کرد و گفت: در تاریخنگاری تحلیلی به دنبال تحلیل یک واقعیت هستیم که درآن یک سری اصولی وجود دارد و یک هویت تحلیلی پیدا میکند؛ یک واقعیت تاریخی را نمیتوان جدای از تاریخ، تحلیل کرد و به دنبال کشف سازوارههای یک واقعیت تاریخی است.
وی بر این باور است که مورخ تحلیلی در پی بازسازی وقایع تاریخی است و میکوشد تا واقعه تاریخی را زیباتر نشان دهد و در تحلیل تاریخ، محلل یا تاریخگر بر اساس زیست حیاتی خویش به تحلیل تاریخ میپردازد.
دکتر واسعی درباره فرق تاریخ تحلیلی و تحلیل تاریخ اظهار داشت: تحلیل تاریخ به متن تاریخ میپردازد و یک فعالیت تاریخی است ولی تاریخ تحلیلی، تفسیر تاریخ است و در علوم دیگری غیر از تاریخ نیز شکل میگیرد؛ تاریخ تحلیلی، فعالیتی در حوزه روش مطالعات تاریخی و برای رسیدن به دادههای تاریخی است اما تحلیل تاریخ بر دادههای تاریخی بنا میشود و ناظر به دانش است.
گفتنی است، اجلاسیه ترویجی با عنوان «تاریخ تحلیلی (اسلام) به مثابه روش» به همت هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، در سالن دو نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم، با نظریه پردازی سید علیرضا واسعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با نقادی دکتر سید جمال موسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دکتر حمید مطهری فر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
پایان پیام/
نظر شما