حجت الاسلام محمدرضا صبوحی، کارشناس مهدوی و استاد حوزه علمیه قم در گفت و گو با خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان در رابطه با الگوگیری منتظران از مولفه های شخصیتی حضرت ابوالفضل قمر منیر بنی هاشم علیه السلام، اظهار کرد: حضرت قمر بنی هاشم (ع) فضایل زیادی دارند که برخی از آنها را برای آنکه بتوان در سبک زندگی منتظران دنبال کرد به شکل مختصر بیان می کنیم.
وی افزود: یکی از ویژگی های ایشان ادب است. ادب چنان جایگاهی دارد که امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند: «ادب باعث بیداری دل و سرفصل تمام فضایل و ارزش ها است.» این که حضرت امیرالمومنین علیه السلام ادب را سرفصل تمام ارزش ها می دانند ظرافت خاصی دارد. باید دید «ادب» در میان سایر فضایل و ارزش های انسانی و اخلاقی چه جایگاهی دارد که از آن به عنوان سرفصل همه ارزش ها تعبیر شده است؟
صبوحی با اشاره به روایتی از امام حسین (ع) در این رابطه بیان کرد: حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می فرمایند: «ادب آن است که وقتی از خانه خارج شدی هر کس را می بینی او را بهتر از خود بدانی» یعنی یک نوع تواضع! و اینکه انسان همواره احساس کند دیگران فضایلی دارند که او ندارد. چرا که اساس تمام رذایل، تکبر و غرور است. اینکه انسان احساس کند من چیزی دارم که دیگران ندارند در واقع «تکبر» است و ادب درست در مقابل آن قرار دارد.
کارشناس مهدوی ادامه داد: ادب آن است که با هر کس که روبرو می شوی او را برتر از خود بدانی؛ چرا که اگر کوچکتر از تو باشد گناه کمتری دارد و اگر بزرگتر باشد، عبادت بیشتری داشته است. این در رابطه با افراد عادی است. اما در مواجهه با پدر و مادر و کسانی که در تربیت ما نقش داشته اند و بالاتر از همه در برابر امام انسان چگونه ادبی باید داشته باشد؟
حجت الاسلام صبوحی با اشاره به نوع برخوردها و رفتارهای حضرت ابوالفضل تصریح کرد: اینکه می بینیم حضرت عباس (ع) با آن همه فضایل اعم از علم، کرامت، شجاعت و ... وقتی در برابر امام حسین (ع) قرار می گیرد بدون اذن امامش حتی نزد ایشان نمی نشیند؛ این بالاترین مرحله ادب است که انسان می تواند در برابر امام خود داشته باشد.
وی در ادامه سخنان خود به نحوه رفتار ما در مواجهه با امام زمان مان(عج) اشاره کرد و گفت: امروز ما در برابر اماممان چگونه ادبی داریم؟ چرا وقتی لقب خاص آن حضرت(عج) برده می شود به احترام آن حضرت(عج) می ایستیم؟ در روایات داریم که امام صادق (ع) وقتی صلوات می فرستادند به احترام پیامبر صل الله علیه وآله خم می شدند و می فرمودند: «چه کسی پیامبر(ص) را شناخت!؟» آیا ما این ادب و احترام را نسبت به امام زمان مان داریم؟ اگر در حضور ما یا در خانه ما نامی از حضرت(عج) برده شود یا در خانه یا ماشین ما نام آن حضرت(عج) آویخته شده باشد تا چه میزان نسبت به آن احترام می کنیم؟ چقدر در برابر مکان های منتسب به آن حضرت(عج) ادب را رعایت می کنیم؟ و بالاتر از همه چقدر در برابر کلام ایشان مودب هستیم و آن را می پذیریم؟
استاد حوزه علمیه قم در همین راستا ابراز کرد: ادب دقیقا به همین معنا است. حضرت قمر بنی هاشم (ع) با آن جمال نورانی که او را قمر می نامیدند در مقابل امامش نه قدرت بازویش را دید، نه شخصیت، نه جایگاه و نه مرتبه اش را. یکی از ویژگی های آن حضرت(ع) همین نهایت ادب است. دومین ویژگی «وفای» آن بزرگوار(ع) است. وفا یعنی «سنگ تمام گذاشتن». ما اگر کسی را دوست داشته باشیم وقتی مشکلی برای او پیش می آید نهایت تلاش مان را می کنیم که به هر شکلی کمک کنیم. اگر به قمر منیر بنی هاشم(ع) می گوییم سردار باوفا! چون در برابر امامش سنگ تمام گذاشت؛ امام زمان(عج) در آن زیارت که در کامل الزیارات نقل شده می فرمایند: «شهادت می دهم که تو سستی نکردی و توقف ننمودی!» یعنی وقتی با امام زمانت مواجه شدی نه توقف کردی و نه کوتاهی بلکه پشت سر امامت ایستادی.
حجت الاسلام صبوحی تاکید کرد: موضوع «وفا داشتن در برابر امام» امروز بسیار مهم است. وقتی می گوییم به عهد خدا وفا کنید به چه معناست؟ امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «ما عهد خداوند هستیم و کسی که به عهد ما وفا کند به عهد خداوند وفا کرده است.» همچنین در زیارت امام زمان (ع) می خوانیم: «عهد و پیمان من با شما این است که جان و مال و فرزندان و خانواده و اهلم و آنچه را که خدا به من داده برای شما نثار کنم.» گفتن این حرف در کلام بسیار ساده است اما اینکه انسان بتواند به واقع چنین کاری را عملی کند بسیار سخت است. ما گاهی حتی دادن مال و سهم امام (خمس و زکات) برایمان سخت است چه رسد به دادن جان و فرزند.
این مولف مقالات مهدوی ابراز کرد: سنگ تمام گذاشتن یعنی آنچه را که خدا به ما داده، همه آن را برای امام نثار کردن. در دعای عهد می خوانیم که «خدایا ما را از انصار و یاری کنندگان امام قرار ده؛ جزء آنان که از امام دفاع می کنند «والمسارعین الیه؛ آنها که با شتاب به سوی برآوردن حاجات امام حرکت می کنند» نه مانند انسان هایی که امروز و فردا می کنند. حال این که امروز یاری کردن امام(ع) به چیست و چگونه است؟ در این رابطه می توان به همان فرمایش امیرالمومنین (ع) اشاره کرد که فرمودند: «شما نمی توانید مانند من باشید ولیکن مرا با ورع و تقوایتان یاری کنید.» یعنی وقتی شما با در نظر گرفتن ورع و تقوا در جامعه حضور پیدا می کنید همین حضور همراه با ورع و تقوا، بهترین یاری کردن امام (ع) است. حضرت(ع) می فرمایند: «بالورع والاجتهاد» یعنی کوشش کنید دست روی دست نگذارید اهل تلاش باشید و «بالعفة»؛ با عفت بودن، عفت کلام، عفت در نگاه؛ به عبارت دیگر، یعنی انسان با حفظ عفت خود می تواند امامش را یاری کند و در پایان کلام، حضرت(ع) می فرمایند: «بالسداد» یعنی جاهای خالی را پر کنید. اگر می بینیم همسایه ما دچار مشکلی است آن را برطرف کنیم همه مشکلات که مادی نیست گاهی کسی مشکل فکری دارد و اینجاست که باید جای خالی را پر کرد.
حجت الاسلام صبوحی گفت: «وفاداری و سنگ تمام گذاشتن در این باره» در زندگی حضرت عباس (ع) تجلی داشته است و امروز بالاترین وظیفه منتظران وفاداری است. مسئله دیگر در این رابطه «تبعیت و ولایت پذیری» ایشان از امام زمان خود است که شاید بتوان گفت نهایت ادب و نهایت وفای ایشان به دلیل معرفت بالای ایشان نسبت به امامش مصداق پیدا می کند. پیامبر اعظم (ص) فرمودند: «اگر کسی نماز بخواند، روزه بگیرد و ... اما ولایت اهل بیت را نداشته باشد، خداوند عملی را از او نمی پذیرد». حضرت قمر بنی هاشم (ع) آنچنان که در تاریخ آمده مانند کوهی عظیم و قلبش همچون پاره ای فولاد بود که این کوه عظیم در میدان های جهاد و شهامت و دلاوری خود را نشان می داد به عنوان مثال جنگ صفین را بیینید، حماسه حضرت(ع) در این جنگ ستودنی است در حالی که ایشان نوجوانی بیش نیست. اما همین بزرگوار با این همه قدرت، چقدر در برابر امام زمان خود مطیع است؟ اگر معرفت بالا نباشد این حد از تبعیت اتفاق نمی افتد.
وی در این رابطه با استناد به منابع تاریخی تصریح کرد: وقتی امامشان به ایشان فرمودند: «تو پرچم دار من هستی! هرچند می دانم که میل به جنگ و نبرد داری اما برای بچه ها آبی فراهم کن!» ایشان در مقابل امام نمی ایستد و بگوید: بازوان من برای جنگ ساخته شده است چرا مرا برای جنگ نمی فرستید!؟ حضرت(ع) به این معرفت و معنا رسیده است که هدایت پذیری همان است که رسول خدا (ص) فرمودند: «آیا من به شما از خودتان اولی تر نیستم؟» ما باید به این حقیقت برسیم که امام زمان ما مصلحت ما را بهتر از ما می داند. اگر چنانچه فهمیدیم امام پدر دلسوزی است که هم مصلحت را می داند و هم راه و چاه را بهتر از ما می شناسد آنگاه با همه وجود تبعیت خواهیم کرد.
کارشناس مرکز تخصصی مهدویت گفت: اگر می بینیم با وجود اینکه دم از امام زمان می زنیم اما در عمل پایمان می لغزد به خاطر این مشکل است. یعنی گاهی علم ما، ثروت ما، مقام ما و ... برای ما حجاب می شود و فکر می کنیم خودمان می توانیم راه و چاه را تشخیص دهیم در حالی که اینگونه نیست. در میان اصحاب ائمه (ع) کدام یک به جایگاه بالاتری رسیدند؟ مسلما کسانی که به این معرفت رسیده بودند که امام اولی به آنها است و بهتر از آنها همه چیز را می داند.
این محقق تاکید کرد: شخصیتی مانند حضرت عبدالعظیم حسنی در بین سادات حسنی چرا و چگونه به چنین عظمتی می رسد؟ چون با همه وجود می آید و در مقابل امام زمان خود اعتقادات و دین خود را عرضه می کند. یا علی بن جعفر، که پیرمردی محاسن سفید از فرزندان امام صادق (ع) است و با همان محاسن سفید در برابر کودکی مانند امام جواد (ع) تمام قد می ایستد. چون می داند کسی که خداوند او را شایسته چنین مقام و جایگاهی دانسته این کودک است و باید از او تبعیت کند.
صبوحی در پایان خاطرنشان کرد: نتیجه این معرفت، نصرت و ایثار و تلاش در این راه است. یاران امام زمان (ع) نیز طبق آنچه که در روایات آمده این گونه اند. یعنی در برابر امام از یک کنیز در مقابل صاحب خود، بیشتر مطیع هستند چون معرفت آنها در حدی است که می فهمند دنیا و آخرت آنها بسته به امام و نظرات امام زمان شان است. در زمان غیبت امام(عج)، معرفت باید به حدی باشد که ما را از گمراهی ها نجات دهد. جامعه مهدوی جامعه ای است که به حدی از معرفت رسیده که خود را برای روزی که امام صادق (ع) در روایت به آن اشاره دارند آماده کرده است؛ آنجا که می فرمایند: «گویا می بینم که مهدی ظهور کرده و اصحاب به دور او حلقه زده و شرق و غرب را احاطه کرده اند در بین آنها کسی نیست مگر مطیع امامش باشد و همه با تمام وجود از او اطاعت می کنند. بنابراین حضرت قمر بنی هاشم (ع) در این دو مصداق یعنی ادب و تبعیت، بزرگترین و بهترین الگو برای همه منتظران هستند.
نظر شما