به گزارش خبرگزاری شبستان، کتاب در هفت فصل و یک مقدمه کلی تنظیم گردیده است.
فصل اول : بحران سکولاریسم
فصل دوم: دست مخفی تاریخ، جمعیت و جامعه
فصل سوم: یک تیردان پر: باروری و افزایش بنیاد گرایی در آمریکا
فصل چهارم: جمعیت شناسی اسلام گرایی در دنیای مسلمانان
فصل پنجم: سکولاریزاسیون در خفا : بازگشت مذهب به اروپا
فصل ششم: جامعه سکولار، هاردی سازی جهان یهودیان
فصل هفتم:آیا مذهبی ها زمین را به ارث می برد؟
در بخشی از مقدمه این اثر می خوانیم:«ما امروزه مرتب در گوشه و گوشه جهان می شنویم که بمبی منفجر شده و تعدادی کشته شده اند. بنابراین ترس از تروریسم هیچ وقت از بین نمی رود. کشورهای غربی در پشت صحنه دست هایشان را به نشانه اعتراض از فقر فرهنگی به هم می فشارند و اعلام می کنند که ما از این کشتار ناراحتیم و چقدر باید اصول لیبرال را منحرف کنیم تا برای اعمال مذهبی جا باز کنیم؟
بنیادگرایان مذهبی از طریق ابزار جمعیت به فکر حکومت بر جهان هستند. امروز ما در مرحله آشفته بازاری از تاریخ هستیم که در آن ضعف لیبرالیسم سکولار بیشتر از هر زمان دیگری نمایان می شود.
جهان به طور بی سابقه ای در حال تغییر از افزایش جمعیت به سمت کاهش جمعیت است. اروپا پیشرو این تغییر است، اما آسیای شرقی به سرعت به سمت سالخوردگی پیش می رود و ممکن است از اروپا پیشی بگیرد، در حالی که سایر کشورهای دنیا مخصوصا هند، کشورهای جنوب شرقی آسیا و آمریکای لاتین نیز در همان مسیر کاهش جمعیت پا گذاشته اند. این تغییرات ناشی از افزایش رفاه، تحصیلات زنان، شهرنشینی و کنترل جمعیت است. نرخ باروری در اروپا تا چهار دهه پایین تر از سطح جایگزینی 2.1بوده است. در نتیجه جمعیت بومی اروپا به طور کامل در حال کاهش است.
پیش بینی می شود تا سال 2035 میزان زاد و ولد جهانی زیر سطح جایگزینی قرار گیرد. کاهش جمعیت جهانی تا چندین دهه بعد ادامه خواهد یافت. این گونه به نظر می رسد که خطر کاهش جمعیت انسانی جهان را تهدید می کند و به زودی جهان در سیطره حیوانات قرار خواهد گرفت. بشر بیش از پیش در یافتن جایگزین برای خود ناکام مانده است و بی دینی کمترین نرخ زاد و ولد ثبت شده در تاریخ بشریت را رقم زده است، به طوریکه گاهی به ازای هر زن یک فرزند ثبت شده است. با این اوصاف این گذار جمعیتی، به خواست انسان در بهتر ساختن خود در این جهان و نه در جهان دیگر بستگی دارد. کسانی که دوست دار این دنیا هستند همان کسانی هستند که کاهش جمعیت را رهبری می کنند، اما انسان هایی که از این دنیا گریزانند به همان نسبت از آن در امان و آزاد هستند که تعداد بیشتری بچه داشته باشند. به هر کجا که بنگرید می بیند که بنیادگرایان مذهبی با کمتر از نرخ 2.1 فرزند برای هر زن مخالفت می کنند که البته موفق هم هستند. حتی اگر تمام انسان ها هم از بین بروند باز هم مذهب انسانی پا بر جا خواهد ماند. در جهان غرب، بنیادگرایی در حال افزایش است زیرا مذهب مهاجران بی خانمانی که از نقاط پر جمعیت جهان آمده اند در برخورد با سکولاریسم غربی تندرو تر می شود و سیاست هویتی تقویت می شود و از ایمان حفاظت می کند.فقط
در گذشته تفاوت در تعداد افراد خانواده به عوامل مادی بستگی داشت چرا که تعدادی از بچه ها پیش از رسیدن به بزرگسالی از بین می رفتند. هر جامعه ای که به هر علتی مرگ و میر کمتری در نوزادان داشت، نقش همان جامعه در افزایش جمعیت بیشتر نمایان بود، مثلا مقاومت آفریقایی ها در مالاریا، مراقبت مسیحیان از بیمارانشان در طاعون، بهداشت بیشتر یهودیان، توانایی ثروتمندان در تامین خوراک و سرپناه باعث می شد که این جوامع مرگ و میر کمتری در فرزندان را شاهد باشند.
با این اوصاف امروزه مردم، به ویژه در کشورهای پیشرفته اغلب می توانند تعداد بچه هایشان را تعیین کنند. تعداد بچه های این خانواده ها بیشتر به ارزش های فرهنگی و سبک زندگیشان بستگی دارد. این افزایش اختلاف تعداد باروری بین سکولارها و بنیادگرایان، زمینه تغییرات انقلاب جمعیتی را فرآهم آورده است.»
کتاب «آیا مذهبی ها زمین را به ارث خواهند برد؟» جمعیت شناسی و سیاست در قرن بیست و یکم اثر «اریک کافمن» با ترجمه دکتر «علی پژهان» و« پروانه افشاری» به تازگی چاپ شده است.
نظر شما