به گزارش خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان، در کتاب «انسان 250 ساله» براساس بیانات مقام معظم رهبری پیرامون امام زمان(عج) آمده است:
اصل مهدویت مورد اتفاق همه مسلمان هاست. ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجی را در نهایت زمانه دارند؛ آنها هم در یک بخش از قضیه، مطلب را درست فهمیدهاند؛ اما در بخش اصلی قضیه که معرفت به شخص منجی است، دچار نقص معرفتند. شیعه باخبر مسلّم و قطعی خود، منجی را با نام، با نشان، با خصوصیات، با تاریخ تولد، می شناسد.29/6/1384
خصوصیت اعتقاد ما شیعیان این است که این حقیقت را در مذهب تشیع از شکل یک آرزو، از شکل یک امر ذهنی محض، به صورت یک واقعیت موجود تبدیل کرده است. حقیقت این است که شیعیان وقتی منتظر مهدی موعودند، منتظر آن دست نجاتبخش هستند و در عالم ذهنیات غوطه نمی خورند؛ یک واقعیتی را جستجو می کنند که این واقعیت وجود دارد. حجت خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگی می کند؛ مردم را می بیند؛ با آنهاست؛ دردهای آنها، آلام آنها را حس می کند. انسان ها هم، آنهائی که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعی به طور ناشناس او را زیارت می کنند. او وجود دارد؛ یک انسان واقعی، مشخص، با نام معین، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آنها زندگی می کند. این، خصوصیتِ عقیده ما شیعیان است.
آنهائی هم که از مذاهب دیگر این عقیده را قبول ندارند، هیچوقت نتوانستند دلیلی که عقلپسند باشد، بر رد این فکر و این واقعیت، اقامه کنند. همه ادله روشن و راسخ که بسیاری از اهل سنت هم آن را تصدیق کردهاند، به طور قطع و یقین از وجود این انسان والا، این حجت خدا، این حقیقت روشن و تابناک - با همین خصوصیاتی که من و شما میشناسیم - حکایت می کند و شما در بسیاری از منابع غیرشیعه هم این را مشاهده می کنید.
فرزند مبارک پاک نهاد امام حسن عسکری (علیه الصّلاة و السّلام)، تاریخ ولادتش معلوم است، مرتبطینش معلومند، معجزاتش مشخص است و خدا به او عمر طولانی داده است و می دهد و این است تجسد آن آرزوی بزرگ همه امم عالم، همه قبائل، همه ادیان، همه نژادها، در همه دورهها. این، خصوصیت مذهب شیعه در باره این مسئله مهم است.27/5/1387
نکاتی در اعتقاد به مهدویت هست که من به اجمال آنها را عرض میکنم. یک نکته این است که وجود مقدس حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه استمرار حرکت نبوتها و دعوتهای الهی است؛ از اول تاریخ تا امروز. یعنی همانطور که در دعای ندبه میخوانید، از «فَبَعْضٌ اَسْکَنْتَهُ جَنّتُکَ» که حضرت آدم است، تا «إلی أن اِنْتَهَی الاَمْرُ» که رسیدن به خاتمالانبیاء صلّیاللَّهعلیهواله است و بعد مسأله وصایت و اهلبیت آن بزرگوار، تا میرسد به امام زمان(عج). همه یک سلسله متصل و مرتبط به هم در تاریخ بشر است. این بدین معناست که آن حرکت عظیم نبوتها، آن دعوت الهی بهوسیله پیامبران، در هیچ نقطهای متوقف نشده است. بشر به پیامبر(ص) و به دعوت الهی و به داعیان الهی احتیاج داشته است و این احتیاج تا امروز باقی است و هر چه زمان گذشته، بشر به تعالیم انبیاء نزدیکتر شده است.
امروز جامعه بشری با پیشرفت فکر و مدنیت و معرفت، بسیاری از تعالیم انبیاء را که دهها قرن پیش از این، برای بشر قابل درک نبود، درک کرده است. همین مسأله عدالت، مسأله آزادی، مسأله کرامت انسان، این حرفهایی که امروز در دنیا رایج است، حرفهای انبیاست. آن روز عامه مردم و افکار عمومی مردم این مفاهیم را درک نمیکردند. پی در پی آمدن پیغمبران و انتشار دعوت پیغمبران، این افکار را در ذهن مردم، در فطرت مردم، در دل مردم، نسل به نسل نهادینه کرده است.آن داعیان الهی، امروز سلسلهشان قطع نشده است و وجود مقدس بقیةاللَّه الأعظم ارواحنافداه، ادامه سلسلهی داعیان الهی است، که در زیارت آل یاسین میخوانید: «السّلام علیک یا داعی اللَّه و ربّانی آیاته». یعنی شما امروز همان دعوت ابراهیم، همان دعوت موسی، همان دعوت عیسی، همان دعوت همه پیغمبران و مصلحان الهی و دعوت پیامبر خاتم(ص) را در وجود حضرت بقیةاللَّه(عج) مجسم میبینید. این بزرگوار وارث همه آنهاست و دعوت و پرچم همهی آنها را در دست دارد و دنیا را به همان معارفی که انبیا در طول زمان آوردهاند و به بشر عرضه کردهاند، فرا میخواند. این نکته مهمی است.
نکته بعدی در باب مهدویت، انتظار فرج است. انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهای است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایی است؛ یعنی این که بشریت اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهای نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست «للباطل جَولَةٌ» و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج مصداقهای دیگر هم دارد.
وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. فرج یعنی این؛ فرج یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار فرج میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه. وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابله با اینهمه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقَّع و مورد انتظار است.
این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همه انسانهاست. لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است؛ بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی این که دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار، یک عمل است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها. این در واقع تفسیر این آیات کریمهی قرآنی است که «و نُریدُ أنْ نَمُنّ عَلی الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أئمةً وَ نَجْعَلَهُم الْوارِثینَ» یا «انّ الأرضَ للهِ یورثُها مَنْ یشاءُ مِن عِبادِهِ وَ العاقِبَةُ لِلْمُتّقینَ.» یعنی هیچوقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند.
آن روزی که ملت ایران قیام کرد، امید پیدا کرد که قیام کرد. امروز که آن امید برآورده شده است، از آن قیام، آن نتیجه بزرگ را گرفته است و امروز هم به آینده امیدوار است و با امید و با نشاط حرکت میکند. این نور امید است که جوانها را به انگیزه و حرکت و نشاط وادار میکند و از دلمردگی و افسردگی آنها جلوگیری میکند و روح پویایی را در جامعه زنده میکند. این، نتیجهی انتظار فرج است. بنابراین، هم باید منتظر فرج نهایی بود، هم باید منتظر فرج در همه مراحل زندگی فردی و اجتماعی بود. اجازه ندهید یأس بر دل شما حاکم بشود، انتظار فرج داشته باشید و بدانید که این فرج محقَّق خواهد شد، مشروط بر این که شما انتظارتان، انتظار واقعی باشد، عمل باشد، تلاش باشد، انگیزه باشد، حرکت باشد.29/6/1384
امروز ما انتظار فرج داریم. یعنی منتظریم که دست قدرتمند عدالتگستری بیاید و این غلبهی ظلم و جور را که همهی بشریت را تقریباً مقهور خود کرده است، بشکند و این فضای ظلم و جور را دگرگون کند و نسیم عدل را بر زندگی انسانها بوزاند، تا انسانها احساس عدالت کنند. این نیازِ همیشگی یک انسان زنده و یک انسان آگاه است؛ انسانی که سر در پیله خود نکرده باشد، به زندگی خود دل خوش نکرده باشد. انسانی که به زندگی عمومی بشر با نگاه کلان نگاه می کند، به طور طبیعی حالت انتظار دارد. این معنای انتظار است. انتظار یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب، که مسلّم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولی خدا، حضرت حجتبنالحسن، مهدی صاحب زمان (صلوات اللَّه علیه و عجّل اللَّه فرجه و ارواحنا فداه) تحقق پیدا خواهد کرد.
باید خود را به عنوان یک سرباز، به عنوان انسانی که حاضر است برای آنچنان شرائطی مجاهدت کند، آماده کنیم.انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند، دست به هیچ کاری نزند، هیچ اصلاحی را وجهه همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (علیه الصّلاة و السّلام) هستیم. اینکه انتظار نیست. انتظارِ چیست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهىِ ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود. تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است. این آمادگی را باید در وجود خودمان، در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم. و خدای متعال نعمت داده است به مردم عزیز ما، به ملت ایران، که توانستهاند این قدم بزرگ را بردارند و فضای انتظار را آماده کنند. این معنای انتظار فرج است.27/5/1387
نظر شما