به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: چندی قبل آیت الله سبحانی در پنجمین گردهمایی دانشآموختگان مرکز تخصصی کلام اسلامی طی سخنانی اظهار کردند: سلفی گری در کشور زیاد شده است، اینها در ظاهر نام سلفی گری دارند ولی در درون ضد شیعه میباشند. فکر سلفی گری را عربستان گسترش میدهد و هدف آنها مبارزه با مذهب شیعه است؛ بنابراین در این اوضاع واحوال دفاع از اهلبیت(ع) و شیعه برای دانشپژوهان علم کلام واجب عینی میشود.
با توجه به هشدار این مرجع تقلید با حجت الاسلام پوربدخشان، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس فرق اسلامی درباره چرایی چنین اتفاقی و راه های مقابله با آن به گفت وگو پرداخته ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:
به عنوان سوال ابتدایی بفرمایید که روحیه سلفی گری چه ویژگی هایی دارد؟
نکته ای که نسبت به بحث سلفیت و تفکر وهابی بسیار شایع است تفکر تکفیری این گروه است به این مفهوم که آنان به بهانه های واهی افراد را تکفیر می کنند و می گویند این اشخاص کافرند، بنابراین، به دلیل کافر بودن مهدورالدم هستند و حلال است که خون شان ریخته شود!. چنین رویکردی نتیجه تفکر تکفیری آنان است و اینگونه است که افراد زیادی کشته می شوند تنها به این دلیل که به بهانه های مختلف تکفیر شده اند در حالی که اسلام به راحتی حکم کفر را برای کسی نمی دهد بلکه مولفه های خاص و محکمی برای این مساله ذکر کرده است در حالی که در جریان موسوم به سلفی به بهانه های واهی تکفیر مطرح می شود.
برای مثال تفکر سلفی می گوید به این دلیل که یک سری موارد را شیعه مطرح کرده است اگر کسی آن مباحث را مطرح کند و بر آنها قایل باشد پس کافر است. نمونه آن را می توان در مباحثی نظیر توسل، بنای بر قبور، زیارت قبور، برگزاری جشن ها برای ولادت ائمه(ع)، بحث نذر و مباحث این چنینی دانست. می گویند چون شیعه توسل می کند مشرک و کافر شده و باید کشته شود. چون بر قبورش بنا می سازد کافر شده و باید کشته شود. چون به زیارت قبور می رود حکم به تکفیرش می دهند و ... که این جلوه هایی از تفکر وهابی است.
چه مسئله ای سبب شده که ایت الله سبحانی نسبت به رواج سلفی گری هشدار دهند؟
برای پاسخ نیاز است تا موارد دیگری را اشاره کنم و بعد وارد بحث شویم. وقتی به مباحث اهل سنت و اعتقادات آنان نسبت به مسایلی که پیش تر اشاره داشتم، مراجعه کنیم می بینیم خودشان این کارها را انجام می دادند. حال چه طور می شود گروهی که خودشان قایل به این موارد بوده اند بیایند و رویکرد دیگری داشته باشند؟ بنابراین، تفکر سلفی هیچ ارتباطی به اهل سنت ندارد و گروه جدید به نام سلفی ها سعی می کنند رفتارشان را به اهل سنت انتساب دهند.
برای مثال بحث بنای قبور مطرح می شود و اینکه از دیدگاه جریان سلفی هر بنایی که بر قبور ساخته می شود باید از بین برود، آنان در مساله قبرستان بقیع و حرم عسگریین(ع) با همین بهانه دست به جنایت زدند. در حالی که اگر به علمای اهل سنت بازگردیم می بینیم که مثلا امام بخاری بارگاه و گنبد دارد و داخل حرم او طلاکاری شده است. همچنین، ابوحنیفه که امام حنفی مذهب ها است در بغداد دارای گنبد و بارگاه است، این قبور و بنای آنها را اهل سنت ساختنتد و اگر ایرادی داشت همان زمان نباید می ساختند، بنابراین، اهل سنت با این مساله مطلقا مشکلی نداشته اند.
اما... وهابیت تلاش می کند تا خود را به جریان اهل سنت وصل و خود را به عنوان بخشی از اهل سنت معرفی کند در حالی که سال های سال است که ایرانیان شیعه و برادران اهل سنت در کنار هم به آرامش زندگی می کنند اما برای مثال در همان مساله بنای قبور وهابیت می گوید کسانی که بنا بر قبور می سازند، در واقع قبرپرستی می کنند.
مساله دیگری که می گویند زیارت قبور است. محمد بن اسحاق بن خزیمه از علمای شافعی است و در سال 311 وفات کرد. او از اولین علمای اهل سنت است که به زیارت امام رضا(ع) می رود و می گوید بارها به زیارت رفتم. او تنها هم نمی رفته است بلکه با گروه و اطرافیان به زیارت امام رضا(ع) می رفته است و دیگران شاهد گریه او در این زیارت بوده اند.
ابن حبان نیز از دیگر علمای شافعی است که در کتاب خود به نام الثقات این عبارت را ذکر کرده است: هر موقع مشکلی برای من پیش می آمد به زیارت قبر امام رضا(ع) می رفتم و به برکت توسل به امام رضا(ع) خداوند مشکل مرا حل می کرد. این را یکی از علمای بزرگ اهل سنت می گوید و ذکر می کند که بارها متوسل شدم و در پایان هم عنوان می کند این مساله را بارها و بارها تجربه کردم. لذا بحث زیارت هم مطلبی مشترک میان شیعه و اهل سنت است. اگر اشکالی در مساله باشد خود علمای اهل سنت باید تکفیر کنند ولی چنین نکردند.
این تفکر وهابی و اقداماتی است که عربستان سعودی پشت آن است. اهل سنت در ایران سالیان سال با شیعه مراوده دارند اما وهابیت با طرح این مسایل می خواهد بینشان اختلاف بیندازند. اگر این چنین مسایل تبدیل به چالش شود و خدای ناخواسته گروهی به سوی وهابیت جذب شوند، موجبات ناامنی در کشور ایجاد می شود.
آیت الله سبحانی به درستی این خطر را بیان کرده است. از نظر من دفاع از حقانیت شیعه برای حوزویان واجب عینی است. همچنین بحث وحدت نیز سالیان سال است که از سوی مرحوم امام خمینی(ره) مطرح شده از این جهت که میان شیعه و اهل سنت ارتباط باشد، باید در مقابل وهابیت، شیعه و اهل سنت به اجماع برسند. لازم است که دانش پژوهان و حوزویان دست به کار شوند و به تعبیر آیت الله سبحانی این واجب عینی است که در بحث علم کلام به این مسایل و مباحث ورود شود. اگر این تفکرات خدای ناخواسته روی برخی اهل سنت اثر بگذارد و جذب آنان شوند مشکل ساز خواهد بود.
چه راه حل علمی ای برای این مساله پیشنهاد می کنید؟
باید به درستی آگاهی ایجاد شود. یکی از مهمترین راه حال ها این است که حوزه علمیه مباحث کلامی را به عنوان دروس رسمی خودش قرار دهد و مبلغانی که به مناطق مختلف می روند علمای اهل سنت را از این خطر آگاه کنند.
نظر شما