امیرالمومنین(ع)؛ اولین شهید ترور در اسلام/داعش در جنایات خود از خوارج الگو می گیرد

خبرگزاری شبستان: اولین ترور و جنایت وحشتناک در تاریخ اسلام از سوی خوارج نهروان که از مبانی دینی منحرف شده بودند، رخ داد و با تکفیر خلیفه مسلمین، امیرالمومنین امام علی(ع) را به شهادت رساندند؛ امروز هم خلف ناصالح شان چنین می کند.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: «هیچ گاه در اسلام غیر از این مورد که دشمن خدا و دشمنان مسلمین بترسند، اجازه ارهاب داده نشده است. اسلام هرگز اجازه کشتار جمعی و فردی را نمی دهد. آنچه که اشاره شد برای دفاع و پیشگیری از جنایت و ایجاد خوف وحشت در میان دشمنان خداست  آن هم دشمنانی که احتمال حمله آنان به مسلمانان می رود نه همه کفار و مذاهبی که از سوی آنان خطر حمله وجود ندارد.»


این جملات بخش هایی از سخنان و نقطه نظرات حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، کارشناس فرق و مذاهب اسلامی و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام است که در آستانه سالروز شهادت مولای متقیان(ع) که خود بزرگ ترین شهید ترور اند، با شبستان در میان گذاشته است. به عبارت دیگر، با توجه به جریانات اخیر تروریستی در تهران توسط گروهک تروریستی داعش که شباهت بسیار به سلف خود یعنی خوارج دوران امیرالمومنین(ع) دارند بر آن شدیم تا در این گفت و گو مساله ترور در اسلام و همچنین، ترور حضرت امیر(ع) از سوی خوارج را تحلیل کنبم.

آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفت وگو است:

 

اسلام نسبت به مساله ترور چه دیدگاهی دارد و ضربه های تاریخی که به اسلام و جامعه اسلامی ناشی از ترور وارد شده چیست؟

 

موضوع ترور واژه جدیدی است  که در لغت عرب به آن «اغتیال» می گویند. این واژه در قرآن هم به کار رفته است. اغتیال در لغت عربی به معنای ایجاد ظلم و ستم است. لذا وحشت ایجاد کردن یا حمله ناگهانی در معنای فارسی همان «ترور» می شود. ترور بر خلاف چیزی است که در قرآن مطرح شده است. خداوند در آیه 90 سوره نحل می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» (در حقيقت ‏خداوند به دادگرى و نيكوكارى فرمان می دهد).

 

اما مقابل واژه «اغتیال» بیشتر عدل به کار می برد. عدل به معنای کار میزان، درست و بر اساس منطق و دلیل است. این کلمه در مقابل اغتیال است. در آیه 60 سوره مبارکه انفال آمده: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ؛ و هرچه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید.»

با توجه به این اشارات نسبت به واژه اغتیال در قرآن، باید ویژگی هایش را بشناسیم. اغتیال در معادل فارسی همان ترور است.

 

اولین ویژگی ترور آن است که از روش و ابزار خشونت آمیز و وحشتناک مثل شمشیر، سلاح برنده و اسلحه استفاده می شود. در قدیم بیشتر همین شمشیر و کارد بوده است و سلاح هایی که برای قصابی به کار می رفته، در ترور از سلاح ارهاب آمیز استفاده می شود، در قدیم الایام از شمشیر و اکنون از سلاح های روز مثل کلت، تفنگ و بمب استفاده می شود.

ویژگی دیگر ترور آن است که بدون دستور و حکم قانونی انجام می شود. سومین خصوصیت ترور ظالمانه بودن آن است. بر خلاف دستور قرآن که می فرماید: «به عدل و احسان و عمل کنید»، ترور بر خلاف عدل و انصاف عمل می کند.

 

هراس آلود بودن، وحشت انگیز بودن و همراه با خونریزی بودن ویژگی دیگر ترور است و تمام این موارد بدون آگاهی طرف مقابل است، مثلا در ایام قدیم فردی در منزل اش خواب بوده است و ناگاه و مخفیانه به او حمله و او را ترور می کردند. یا در مسیر در حال حرکت بوده است و فردی از دیگر معابر به او حمله می کرده و او را از بین می برده است. امروز نیز همان است اما با سلاح های دیگری اقدام به ترور افراد می کنند. این موارد مصداق عمل ظالمانه تروریستی است.

 

البته اینکه خداوند در آیه 60 سوره انفال می فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى را جز ايشان كه شما نمى ‏شناسيدشان و خدا آنان را مى ‏شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مى ‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت»، اشاره به رفتار و رویکرد سپاه پیامبر(ص) نسبت به کفار و مشرکین صدر اسلام است.

 

خداوند در این آیه اشاره به ایجاد ارعاب می کند، یعنی به گونه ای رفتار شود که کفار فقط بترسند و این به علت ترساندن دشمن خداست. پس هیچ گاه در اسلام غیر از این مورد که دشمن خدا و دشمنان مسلمین بترسند، اجازه ارهاب داده نشده است. اسلام هرگز اجازه کشتار جمعی و فردی را نمی دهد و این آیه شریفه هم فقط برای دفاع و پیشگیری و ایجاد خوف وحشت در میان دشمنان خداست. آن هم دشمنانی که احتمال حمله آنان به مسلمانان می رود نه همه کفار و مذاهبی که از سوی آنان خطر حمله وجود ندارد.

 

پس جمع بندی این است که ترور یا ارهاب در عربی، در اسلام اجازه داده نشده و بر خلاف مواضع دین است. دستور خداوند بر عدل و انصاف است مگر آنکه دشمنان بخواهند دست به سلاح ببرند. تنها جایی که اجازه داده شده است که از ترور استفاده شود، ایجاد ترس برای دشمنان و با هدف پیشگیری است.

 

درباره رعب و ارهاب چطور؟ آیا اسلام در این باره نیز نظرگاهی خاص دارد؟

واژه دیگری هم در تعالیم دینی و مباحث قرآنی به نام «رعب» داریم. این واژه عربی است و در آیات قرآنی نیز اشاراتی به آن شده است. مثل آیه 151 سوره مبارکه آل عمران که می فرماید: «سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ؛ به زودى در دل هاى كسانى كه كفر ورزيده‏ اند بيم خواهيم افكند زيرا چيزى را با خدا شريك گردانيده‏ اند كه بر حقانيت آن، خدا دليلى نازل نكرده است و جايگاهشان آتش است و جايگاه ستمگران چه بد است.

 

همچنین آیه 12 سوره مبارکه انفال نیز مصداق دیگری از واژه رعب است. خداوند در این آیه می فرماید: «إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ؛ هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان وحى مى ‏كرد كه من با شما هستم پس كسانى را كه ايمان آورده ‏اند ثابت‏ قدم بداريد به زودى در دل كافران وحشت‏ خواهم افكند پس فراز گردنها را بزنيد و همه سرانگشتانشان را قلم كنيد.

البته آیات دیگری نیز در مصداق واژه رعب وجود دارند. واژه ای که در لغت فارسی به معنای وحشت و دلهره ایجاد کردن است.

 

در این دو آیه که اشاره داشتم در مورد فلسفه و علت به کارگیری رعب سخن به میان آمده است. در آیه 151 سوره آل عمران اشاره به این می شود که خداوند به دلیل اینکه مشرک شده اند در دل شان ترس می افکند.

بنابراین واژه رعب اگر قرآن کریم و مباحث اسلامی  به کار رفته باشد در برابر دشمنان و کفار است. مفسران و دانشمندان اسلامی گفته اند که رعب امر الهی است. خداوند اجازه نداده که در جامعه اسلامی رعب و وحشت ایجاد شود.

 

سیره پیامبر(ص) و سلف صالح و اولیای الهی هرگز این رفتار رعب آمیز نبوده است. ما در تاریخ جنگ های پیامبر(ص) و سیره اصحاب، هرگز چنین مساله ای را نداشته ایم و اگر در جامعه اسلامی رعب و وحشت ایجاد شد از ناحیه  شاهان و امرای غیر دینی منحرف و غاصب امثال معاویة بن ابی سفیان و دیگر کارگزاران فاسد او بوده است.

چنان که زمانی که لشکر و نیروهای او در جنگ صفّین داشتند از مسلمانان شکست می خوردند معاویه به لشکریان اش اجازه ترور و رعب و وحشت داد. اجازه آتش زدن خانه ها، غارت اموال مردم و ایجاد رعب میان سپاهیان امیرالمومنین امام علی(ع) را داد.

 

چیزی که در اسلام مشروعیت دارد همان جِهاد و دفاع است و در مبانی دینی خداوند اجازه دفاع را داده است. آیات متعددی در مورد جهاد در قرآن آمده است که به معنای دفاع از جان و مال و اموال مردم است. جهاد برای پیشگیری از کشتار مردم مومن و مسلمان و برای حفظ جان و مال و ناموس انجام می شود.

 

جهاد ابتدایی مواد اندکی در تاریخ اسلام داریم و این جهاد به امر پیامبر(ص) برای دعوت کفار به اسلام هست که اگر پذیرفتند و مسلمان شدند یک بحث دارد. اما اگر مسلمان نشدند جزیه می پردازند و اگر دست به سلاح بردند و خواستند مقابله و مقاتله کنند اسلام اجازه داده است که با آنها جنگ شود. چون دست به سلاح برده اند و به قصد خونریزی وارد جنگ و نبرد با پیامبر(ص) و مسلمانان شده اند.

 

در تاریخ اسلام این نوع ترور را در رفتار و عملکرد گروه هایی چون خوارج هم شاهد هستیم. شهادت حضرت امیر(ع) نیز به دست ابن ملجم که خود از خوارج بود، در واقع یک ترور و جنایت بود. در این رابطه توضیح بفرمایید.

 

واقعه شهادت جانگدار حضرت امام علیّ بن ابی طالب(ع) ماجرایی داشت که به جنگ نهروان باز می گردد.

می دانیم به طور کلی سه جنگ برای حضرت امیر(ع) پیش آمد که پیامبر(ص) آنها را پیشگویی کرده و فرموده بودند که مخالفان با تو جنگ و مقاتله می کنند. ناکثین، قاسطین و مارقین. این سه گروه فتنه افکنان جامعه اسلامی در زمان امیرالمومنین(ع) بودند.

 

ناکثین همان عهدشکنان(معاویه، طلحه ، زبیر، عایشه) بودند که جنگ جمل را ایجاد کردند. قاسطین مردم جاهل شام به رهبری معاویه بودند. آنها کسانی بودند که می خواستند همه امکانات و ریاست جامعه اسلامی در اختیار آنان باشد، آنان جنگ صفّین را راه انداختند.

 

گروه سوم مارقین هستند. به تعبیر دیگر آنان از دین خارج شدگان و «خوارج» بودند و جنگ نهروان را به راه انداختند. طبق آماری که ارایه شده در ابتدا لشکر خوارج و مارقین تا بیست هزار نفر بوده اند. قبل از جنگ امام علی(ع) با آنها صحبت کرد، خطبه خواند و پیک فرستاد. تعدادی آگاه شدند و برگشتند اما بخش قابل توجهی حدود چهار هزار نفر بر عقیده نادرست و انحرافی خود باقی ماندند و در شوال سال 37 هجری جنگ شروع شد.

 

علت اصلی جنگ این بود که آنها می گفتند چون امیرالمومنین امام علی(ع)، حکمیت را پذیرفت و با سپاه شام صلح کرد، کافر شده است و باید کشته شود؟  این حکم نسبت دادن کفر به یکی از شایسته ترین اصحاب پیامبر(ص) یعنی علی بن ابی طالب(ع) که اولین بار در تاریخ اسلام و همین مقطع مطرح شد، بسیار حرف غلط، اشتباه و سخن ناروایی است و هرگز در منطق قرآن و سیره و سنت پیامبر(ص) وجود نداشته است!

از سوی دیگر متهم کردن مسلمانان به کفر، تکفیر کردن یا لقب کفر به مسلمان دادن بسیار خطا و اشتباه است و سیره و سنت پیامبر(ص) این مساله را به شدت رد می کند.

 

در اسلام قوانین و دستوراتی داریم که هر کسی مسلمان شد و اسلام آورد، جان و مال و ناموس او باید محفوظ بماند و در روایاتی داریم که همیشه پرهیز کنید از اینکه نسبت های ناروا به مومنان بدهید و همواره اعمال و رفتاری که برایتان شبهه ایجاد کند بر احسن آن حمل کنید. ما دستور داریم که مسلمانان باید اینگونه باشد که اگر حتی برایتان شبهه ای ایجاد شد بر احسن حمل کنند.

 

متاسفانه «مارقین» یعنی، همان کج فهمان، همان منحرفان و خارج شدگان از دین هستند که با خیره سری و تندخویی و جمود فکری آمدند و امام علی(ع) و صحابه پیامبر(ص)، را به کفر متهم کردند. در حالی که امیرالمومنین امام علی(ع) در بین مردان در صدر اسلام اولین مسلمان بود و آیات فراوانی از  قرآن در شأن و مقام ایشان نازل شده است.

 

بنابراین، در جنگ نهروان اول حضرت امیر(ع) خطبه خواند و به آنان آگاهی داد ولی وقتی که آنان بر انحراف خودشان اصرار کردند، حضرت(ع) تصمیم به جنگ گرفتند. خوارج، رعب و وحشت را در میان یاران امام علی(ع) و در اطراف کوفه ایجاد کرده و در نهروان جمع شدند و حضرت امیر(ع) برای خاموش کردن این فتنه و از بین بردن آن و برای آنکه آیندگان بفهمند که جریان از چه قرار بود با آنان برخورد کردند.

 

نقل شده است که یکی از یاران امیرالمومنین امام علی(ع) به نام «عبدالله بن خبّاب» با همسرش سوار بر الاغی در حال عبور بودند. از او سوال کردند که نظر تو در مورد رفتارهای علی(ع) چیست؟ او که از یاران حضرت امیر(ع) بود از حضرت امیر(ع) حمایت کرد و آنان خودش، همسرش و جنین داخل رحم همسرش را بی رحمانه کشتند!

 

آنان بدلیل اینکه عبدالله بن خباب از حضرت علی(ع) حمایت کرده بود او را متهم به کفر کردند. لذا حضرت امیر(ع) طی این جنگ، با کمک نیروهای خود که حدود چهارده هزار نفر بودند تمامی این نیروهای منحرف و لجوج را از دم تیغ گذراند و به درک واصل کرد.

 

در صورت سکوت حضرت امیر(ع) مقابل آنان چه عواقبی دامنگیر مسلمین و اسلام می شد؟

اگر فتنه و شر این خوارج و نهروانیان از بین نمی رفت مفاسد و مشکلات فراوانی در جامعه ایجاد می شد. در میان خوارج 10 نفر توانستند فرار کنند که عبد الرحمان بن ملجم مرادی یکی از آنها بود. سه نفر از آنها بعدها تصمیم به ترور و قتل حضرت امیر(ع) می گیرند. آنها به دنبال ترور امام علی(ع)، معاویه و عمروعاص بودند. این تصمیم به ترور از وقایع انحرافی بود که در اسلام ایجاد شد. گفته می شود معاویه و عمروعاص مطلع شدند و آنها را با وعده و زر خریدند اما ابن ملجم بر تصمیم خود باقی ماند و در کوفه پنهان شد و در نوزدهم ماه رمضان سال 40 هجری، تصمیم به ترور امیرالمومنین امام علی(ع) در مسجد کوفه گرفت و این جنایت را انجام داد و بر حضرت(ع) شمشیر کشید و ضربتی زد و حضرت در 21 ماه رمضان همان سال به شهادت رسید.

 

بنابراین، اولین ترور و جنایت وحشتناک در تاریخ اسلام از سوی خوارج نهروان بود که از مبانی دینی منحرف شده بودند و تصمیم به قتل خلیفه مسلمین، آن انسان شایسته گرفتند و امام علی(ع) را به شهادت رساندند. از آن سال تا به امروز مسلمین در هر ماه رمضان با این واقعه رو به رو می شوند و به یاد آن اتفاق ناروا بر دشمنان و خوارج لعنت می فرستند.

 

در پایان عرض می کنم که مومنان و مسلمانان باید با اعتصام به حبل الله و با شناخت و آگاهی دقیق و عمیق به مبانی قرآن و سنت رسول خدا(ص) و اصحاب واقعی ایشان، توطئه های دشمنان را بشناسند و از افکار تند، افراطی و اعمال خشونت آمیز دوری کنند. رفتار افراطی و خشونت آمیزی که خوارج صدر اسلام مرتکب شدند.

 

متاسفانه در قرون گذشته از جمله قرن هفتم و دوازدهم اینگونه افکار از طریق شیوخ ساده لوح و گمراهی مانند ابن بربهاری، ابن تیمیه، ابن کثیر، ابن قیم و محمد بن عبدالوهاب نجدی (موسس وهابیت تکفیری) مطرح شد و چه خشونت ها و حوادت غمناک و مصیبت باری بر جهان اسلام پیش آمد که انسان از شنیدن و بیان آنها شرم می کند.

در ادامه این اشتباهات خوارج و وهابیت، متاسفانه در چند سال اخیر گروه های تکفیری و خشونت طلب و افراطی در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و لیبی و مصر و مناطق دیگر پدیدار شدند که همان افکار و رفتار و کردار را از خود نشان دادند و چه ظلم ها و جنایاتی مانند قتل عام بی گناهان از زن و مرد و کودک و نوجوان و هتک نوامیس آنان با شیوه های وحشیانه مرتکب شدند و می شوند. امیدواریم بیش از این ادامه ندهند و با توبه به دامن اسلام برگردند و بیش از این جنایت نکنند که قطعا سود آن را دشمنان اسلام و مسلمین که همان آمریکا و صهیونسیم هستند می برند.

کد خبر 635633

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha