دکتر سلمان کونایی، جرم شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی شبستان گفت: گاهی مواقع مجبوریم بعضی چیزها را تابو کنیم و در رسانه ها انعکاس ندهیم ولی 90 درصد دلیل عمده طلاق ها عدم تفاهم در برقراری روابط زناشویی است لذا این مسئله نه اقتصادی و نه اجتماعی می باشد و بیشتر این طلاق ها هم در یکی دو سال اول ازدواج رخ می دهد.
بزرگترین شکست نظام ما عادی سازی زشتی ها از جمله طلاق است
وی با بیان اینکه در حال حاضر طلاق گرفتن در جامعه ما بسیار عادی شده است، بیان کرد: در واقع می توان گفت بزرگترین شکست نظام ما عادی سازی این زشتی ها از جمله طلاق است.
دکتر کونایی در ادامه تصریح کرد: من باور دارم که طلاق به معنای این نیست که زن و مرد فی نفسه با یکدیگر مشکلی دارند. همچنین طلاق عامل فضاوت هیچ شخصیتی هم محسوب نمی شود، نمی توانیم بگوییم چون فلانی طلاق گرفته ،شخصیتش مشکل دارد.
این جرم شناس اظهار کرد: زمانی است که دو تا مزاج با همدیگر نمی سازند، موردی داشتیم که مرد سردمزاج و زن عکس آن بود، مثلا از رنگ ها بدشان می آمد و بیشتر بر سر رنگ ها با یکدیگر تفاهم نداشتند.
وی اذعان کرد: ما به فرزندانم یاد دادیم که همه چیز را رنگ آمیزی کنند جز زندگی را یعنی به آنها یاد دادیم که زندگی فقط همین است، مثلا طرف در خانه ای بزرگ شده که گفته اند مردها همین هستند در واقع از مردها موجوداتی ساختند که انگار آدم می خورد.
عدم سنخیت فرهنگی یکی از مشکلات مهم زناشویی و طلاق در جامعه
این استاد دانشگاه با بیان اینکه عدم سنخیت فرهنگی یکی از مشکلات مهم زناشویی و طلاق در جامعه ما محسوب می شود، افزود: جوانان باید بدانند وقتی ازدواجی صورت می گیرد این وصلت فقط بین دو نفر و دو خانواده صورت نمی گیرد بلکه یک پسر با کل طایفه دختر وصلت می کند نه فقط با خانواده وی. وقتی پسری ازدواج می کند باید تمام فرهنگ همسرش را بپذیرد، به عنوان مثال ازدواج یک دختر تبریزی با یک پسر لر بسیار مشکل است زیرا هر دوی این طایفه دارای دو عقبه تعصبی متفاوت هستند، طبیعی است که وقتی آنها وارد زندگی می شوند از لحاظ فرهنگی در زندگی زناشویی با مشکلات زیادی مواجه می شوند.
دکتر کونایی در ادامه اظهار کرد: این در حالی است که سیستم ما فقط می گوید ازدواج کنید، نتیجه ازدواج در جامعه ما این می شود که مثلا پسری از جنوب با دختری در شمال ازدواج می کند که در نهایت بیشتر آنها منجر به طلاق می شوند.
وی با بیان اینکه ازدواج های دانشجویی نامناسب ترین مدل از ازدواج ها می باشند، خاطرنشان کرد: دقیقا جوانانی که در دانشگاه ازدواج می کنند آن قشری هستند که اکثر قریب به اتفاق شان ،حداقلی از نفس لوامه را در وجودشان ندارند. با توجه به بودن در کنار 2-3 تا دختر و پسر یک کششی نسبت به یکدیگر پیدا کردند که در نهایت منجر به ازدواج آنها شده است لذا به نظر بنده ازدواج دانشجویی دعوت زوجین به یک رابطه زودرس است و طبق گزارش های حاصله 90 تا 95 درصد ازدواج های دانشجویی در ایران به طلاق منتهی می شود.
این جرم شناس با اشاره به میزان مهریه خاطرنشان کرد: مهریه هر میزانی که باشد اعتبار دارد، اگر دو هزار سکه باشد کاملا بر گردن مرد است ،فقط برخلاف گذشته اگر دو هزار سکه بود و همسر توانایی پرداخت آن را نداشت و طرف بازداشت می شد ولی اکنون در قانون آمده است در صورتی که مرد توانایی پرداخت صد سکه را داشته باشد از این صد سکه خمس آن یعنی یک پنجم را باید بپردازد لذا اگر مهریه 1360 سکه باشد دادگاه می گوید فرض می گیرد که 100 سکه را باید بپردازد و متمکن است با توجه به رویه ای که گفته شده یک پنجم آن یعنی 20 سکه را بدهد و هر ماه هم 400 هزار تومان بپردازد، در این صورت بازداشت هم نمی شود.
سیستم به لحاظ ضمانت اجرایی مهریه را بی ارزش کرده است
دکتر کونایی با بیان اینکه سیستم ما به لحاظ ضمانت اجرایی مهریه را بی ارزش کرده است، افزود: به این معنا نیست که مهریه از بین برود لذا اثرش این است که مثلا همسر خانمی ماشینی دو میلیارد تومانی دارد لذا او می تواند آن را توقیف کند و همان را بابت کلیه مهریه بردارید، این راهکار در قانون برای خانم ها وجود دارد، مشروط به اینکه مال و اموالی به نام مرد وجود داشته باشد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: اما پرداخت 100 سکه مشروط بر این است که شوهر واقعا چیزی نداشته و از لحاظ اقتصادی وضعیت مناسبی نداشته باشد ولی اگر خانه ای به ارزش 2 میلیارد تومان داشته باشد باید بفروشد و یک و نیم میلیارد آن را به همسر خود بپردازد، این قانون ضمانت اجرایی دارد و موارد زیادی هم در این زمینه داشتیم که صورت گرفته است.
وی ادامه داد: وقتی دختری با مرد بیکاری ازدواج می کند با وجود اینکه می داند نمی تواند مهریه وی را بپردازد ولی با او ازدواج می کند که این امر بسیار احمقانه است لذا دختران جوان باید میزان مهریه خود را با توجه به شرایط شغلی و مالی همسر خود تعیین کنند تا در آینده باعث ایجاد مشکل در زندگی آنها نشود لذا وقتی دختری ازدواج می کند و اینگونه تصور می کند که مهریه برایش بسیار ارزش دارد باید حد شوهرش را ببیند و از لحاظ مالی وضعیت او را بسنجد.
این جرم شناس در ادامه تصریح کرد: سوال اینجاست شما با تعیین کردن مهریه بالای چه چیزی را می خواهید به دست بیاورید؟اگر هدف، زندگی کردن است نیازی به پرداختن مهریه بالا نیست البته این را هم بگوییم که میزان مهریه بسیار پایین هم درست نیست. آنچه اهمیت دارد این است که دو نفر بتوانند با آرامش کامل در کنار هم سالیان سال زندگی کنند و گرنه مهریه بالا در تعیین خوشبختی زوج ها هیچ نقشی ندارد.
نظر شما