مردی که به تمام علوم زمان خود مسلط بود

ابوریحان در طول عمر پر بار خود با وجود اینکه به اکثر علوم زمان خود احاطه داشته است، همیشه به ‌دنبال کشف حقایق بود و هیچ چیز را در دنیا بر آن ترجیح نمی داد.

خبرگزاری شبستان// گیلان

 

ایران در هر دوره ای بزرگترین شخصیت های علمی و ادبی را که برخی از آنها در شمار شخصیت های بزرگ جهانی هستند به خود دیده است. در ردیف این افراد و بالاترین آنها نام هایی چون ابوعلی سینا، محمد زکریا رازی، فردوسی و بالاخره ابوریحان بیرونی به چشم می خورد.

 

ابوریحان شخصیتی کم‌نظیر و ماندگار است که جهان از قرن 19 به بعد، او را شناخت. ابوریحان مردی است که به اکثر علوم زمان خود احاطه داشته است. او از اولین کسانی است که به پیداکردن وزن مخصوص بسیاری از اجسام مبادرت ورزید و آن‌چنان وزن مخصوص این اجسام را دقیق محاسبه کرده که اختلاف آنها با وزن مخصوص هایی که دانشمندان قرون اخیر با توجه به تمام وسایل جدید خود تهیه کرده‌اند بسیار ناچیز است. ابوریحان در طول عمر خود به شهرهای مختلفی سفر می‌کرد و به اندازه‌گیری طول و عرض جغرافیایی آن شهرها می‌پرداخت و سپس موقعیت هر شهر را روی یک کره مشخص می‌‌کرد و پس از سال ها توانست آن نقاط را روی یک نقشه مسطح پیاده کند و این مقدمه علم کارتوگرافی بود که این‌کار با ابوریحان شروع شد.


بیرونی تقریبا به تمام علوم زمان خود مسلط بود و همین طور در تمام شاخه‌های ریاضیات آن زمان دستی داشت. وی در جبر، مثلثات،‌ هندسه و نگاشت گنج‌نگاشتی، مجموع سری‌ها، آنالیز ترکیبی، روش‌های حل معادلات جبری، مسایل حل‌ناپذیر ریاضی مانند تثلیث زاویه، قضیه سینوس ها در صفحه، عددهای گنگ،‌ مقاطع مخروطی و ... پژوهش‌های فراوان داشت و آثار بزرگی از خود به جا گذاشت.

 

ابوریحان در طول 72 سال زندگی خود حدود 143 کتاب نوشت (که از مهم ترین کتاب های وی می‌توان به التفهیم، آثارالباقیه، قانون مسعودی، و تحقیق ماللهند و … اشاره کرد) این تعداد، اوراق نوشته شده به وسیله او را به 12 هزار برگ می رساند.


این مرد بزرگ و دانشمند در بامداد پنج‌شنبه سوم ذی‌الحجه سال 362 ه.ق مطابق مهر روز 16 شهریور ماه 342 یزدگردی و 972 م. در بیرون یعنی حوالی خوارزم دیده به جهان گشود و با تولد او (در شهر بیرون که امروزه یکی از شهرهای کوچک ازبکستان کنونی است و در شمال شرقی اورگنج و در سمت راست رود جیحون قرار دارد)، ایران یکی دیگر از بزرگترین مفاخر جهان را به خود دید.


ابوریحان در طول عمر پربار خود همیشه به‌دنبال کشف حقایق بود و هیچ چیز را در دنیا بر آن ترجیح نمی داد و با اینکه مسلمان بود و به مذهب تشیع اعتقاد داشت، به ایرانیان علاقه فراوانی نشان می‌داد.

 

دکتر پرویز شهریاری که مطالعات زیادی بر تاریخ علم در ایران انجام داده است، در مورد جنبه‌های مختلف این شخصیت توضیح می‌دهد:


زمانی که در اروپای غربی، جهل قرون وسطایی حکومت می‌کرد و اثری از علم در هیج جای دنیا به‌چشم نمی‌خورد، جز سوسوهایی از علم در هند و چین، دانشمندانی بنام در ایران درخشیدند که از آن میان، ابوریحان بیرونی شاخص است.

 

ابوریحان یکی از شخصیت هایی است که به‌عقیده دکتر شهریاری هنوز به‌درستی شناخته نشده است. ابوریحان در همه زمینه‌ها کار کرده است. ابوریحان اولین کسی بود که به کرویت زمین اعتقاد داشت. اولین کسی بود که جز به تجربه هیچ چیز را قبول نداشت. فرانسیس بیکن را که سرچشمه تجربه می‌دانند، قرن ها پس از او مسئله تجربه را مطرح کرد.


از کتاب های اوست «الجماهیر». ابوریحان در این کتاب شرح می‌دهد که جز با تجربه و مشاهده نباید و نمی‌تواند چیزی را بپذیرد.


ابوریحان عاشق ایران بود. داستانی درباره او نقل است که وقتی محمود غزنوی بنا بود به ایران لشکر بکشد، مأموران خلیفه نزد او در خوارزم آمدند و پیام دعوت خلیفه را به بغداد به او رساندند. ابوریحان نپذیرفت و گفت: «من در ایران می‌مانم، ولو در بند محمود غزنوی باشم و به بغداد نمی‌آیم.»


مشهور است؛ وقتی ابوریحان در بستر مرگ بوده، مسئله‌ای از کسی می‌پرسد. او می‌گوید: «حالا چه وقت پرسیدن است؟» ابوریحان می‌گوید: «بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و بمیرم.» آن شخص می‌گوید: «وقتی از خانه ابوریحان بیرون آمدم، هنوز یک کوچه بیشتر نرفته بودم که صدای شیون بلند شد.»


ابوریحان بیرونی به‌دستور محمود غزنوی به هند رفت. محمود غزنوی به‌دنبال قتل و غارتش بود اما ابوریحان به محفل علمای هند رفت. رهاورد این سفر کتابی شد به‌نام «کتاب‌الهند» شامل تمام گذشته هند، و اگر این کتاب نبود، حتی خود هندیان هم از سابقه هند هیچ اطلاعی نداشتند. این کتاب حاوی مباحث مردم‌شناسی فراوانی هم هست. اما متاسفانه به فارسی ترجمه نشده است. ابوریحان وقتی در هند بود، زبان سنسکریت را آموخت و بسیاری از کتاب های عربی و نیز کتاب های خودش را به سنسکریت ترجمه کرد. چند کتاب هم از سنسکریت به عربی ترجمه کرد. او چنان عاشق ایران بود که کتاب هایی به زبان فارسی نوشت و این مسئله در آن دوره که بیشتر کتاب ها به زبان عربی نوشته می‌شد، عجیب بود. «التفهیم» را ابوریحان اول به فارسی نوشت و بعد به عربی برگرداند.


دکتر پرویز شهریاری در پایان توضیحات خود در مورد ابوریحان می‌گوید: «همزمان با ابوریحان دانشمندانی مثل پورسینا، کوشیار گیلانی و خجندی هم بودند که همه در ریاضیات و اخترشناسی سرآمد بودند اما از آن میان، ابوریحان مشهورتر است. در آن دوره 600 ساله که دوران علم ایرانی است، دانشمندان مختلفی داشتیم که در همه جای دنیا درخشیدند و هیچکس نمی‌توانست با آنها برابری کند اما اگر به تاریخ تمدن ویل دورانت که در حدود 18 جلد نوشته شده، مراجعه کنید، سهم ایران در تمدن جهان فقط حدود 10 صفحه است. ما باید برای شناساندن تمدن خود بیشتر کار کنیم و حداقل کتاب های دانشمندان خود را به فارسی ترجمه کنیم.»


در برخی تقویم ها، امروز 13 شهریور را روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی نوشته‌اند اما طبق محاسبات زنده‌یاد احمد بیرشک که پژوهش های زیادی بر گاهشماری انجام داده بود، روز تولد ابوریحان بیرونی مصادف می‌شود با 19 شهریور. ابوریحان بیرونی در سوم ذی‌حجه 362 قمری به‌دنیا آمد که بنابر محاسبات استاد بیرشک مطابق می‌شود با روز پنجشنبه 19 شهریور 352 خورشیدی.

 

ابوریحان در طول عمر خود با قناعت زندگی می‌کرد و به تجملات و ظواهر دنیا اهمیتی نمی‌داد و زمانی که در غروب شب جمعه دوم رجب 440 ه.ق برابر با 1048 م. در غزنه چشم از جهان فرو بست، ثروت زیادی را برای خانواده‌اش باقی نگذاشت و ثروت خانواده‌اش همان نام نیک ابوریحان بود که همیشه برای آنها جاودان ماند.

 

دانشنامه علوم چاپ مسکو ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاه ها، دانشکده‌ها و تالار کتابخانه‌ها نهاده و لقب «استاد جاوید» به او داده اند. بیرونی گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقا محاسبه و تعریف کرده است. خورشید گرفتگی هشتم آوریل سال 1019 میلادی را در کوه های لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه گرفتگی سپتامبر همین سال را در در غزنه به زیر مطالعه برد.

 

ادوارد ساخائو درباره زبان‌ دانی و لغت‌شناسی او می ‌گوید: تالیفات ابوریحان به دو زبان است، عربی و پارسی، و از مطالعه کتب او معلوم می‌شود که ابوریحان زبان سانسکریت و زبان عربی و سریانی را می‌دانسته است. و ادوارد براون از قول ساخائو می افزاید: که اگر در دوران ما کسی بخواهد با استفاده از ادبیات و علوم جدید زبان سانسکریت و فرهنگ هنر را مورد مطالعه قرار دهد باید سال ها بکوشد تا بتواند چون ابوریحان بیرونی با دقت و تعمق کامل به ماهیت تمدن باستانی هند پی ببرد و حق مطلب را ادا کند.

 

و عبدالحمید دجیلی درباره بیرونی چنین می‌گوید: اگرچه ابوریحان معمولا آثار خود را به عربی و سانسکریت می‌نوشت، اما از لحاظ فارسی دارای تسلط کامل بود تا آنجا که کتاب التفهیم وی که به دو زبان پارسی و تازی نوشته شده است هم‌اکنون به عنوان یک مرجع لغت فارسی مورد توجه دانشمندان و ادبای فارسی است و می‌افزاید هنگامی که ایشان از بابت تسلط ابوریحان بر فلسفه، تاریخ، طب، و هندسه آگاه می‌شود و از آن سخن می‌گوید نمی‌تواند بپذیرد که وی ادیبی ممتاز نیز بشمار می ‌آمده است. صاحب اعیان‌الشیعه در مورد او می‌گوید: که محاسباتش در علوم ریاضی آنچنان دقیق بود که با اندازه‌گیری های زمان ما هیچ‌گونه اختلافی نشان نمی‌دهد و عنوان می‌کند که برتری بیرونی بر دیگران آن است که نوشته‌های خود را با خطوط و اشکال همراه می‌کرده است تا خواننده کتاب، افکار او را نه تنها از طریق نظری بلکه از راه عملی آن بخوبی دریابد و فرا گیرد.

 

منبع: انتشارات سوره مهر

 

پایان پیام/

کد خبر 63890

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha