چگونه حسرت یاری امام مهدی(عج) بر دلمان نماند؟!

خبرگزاری شبستان: اگر مى ‏خواهيم كه حسرت نصرت معصوم و حسرت غنيمت همراهى او را نداشته باشيم و همچون طرماح به ‏جاى خالى نرسيم، بايد تمرين كنيم و هيچ تكليفى را به خاطر بهانه‌‏ اى به عقب نيندازيم و الان مى ‌‏روم و رفتم را با عمل جايگزين كنيم.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، در کانال تلگرامی بی نهایت (@bayenatt110) براساس بیانات و کتب مرحوم استاد علی صفایی حائری آمده است:

 

قيس بن مسهر و  عبدالله بن يقطر... از رسولان امام(ع) براى مسلم هستند كه در قادسيه‏ به وسيله‏ حصين‏ بن ‏نمير دستگير و به كوفه روانه مى‌‏ شوند و براى لعن بر حسين عليه السلام بر منبر فرستاده مى‌‏شوند و مردم را به‏ يارى حسين(ع) و جدايى از حرام ‏زاده‌‏اى مثل ابن ‏زياد مى‌‏ خوانند و از بالاى قصر پرتاب مى ‌‏شوند و سر از بدن شكسته‏‌ شان جدا مى ‌‏شود.

طرماح بن ‏عدى‏ هم از طايفه‏ طى‏ است كه از كوفه بيرون آمده و آن لشكر عظيم‏ نخيله‏ را ديده و هنگامى ‏كه به حسين(ع) مى ‏رسد، به‏ جاى نصرت به نصيحت مى ‏پردازد و از حسين عليه السلام مى ‏خواهد كه به كوه ‌‏هاى طى روى بياورد و تا بيست‏ هزار شمشيرزن را در ركاب خود ببيند كه تا جان در بدن دارند از او دفاع مى ‏كنند.

حضرت(ع) مى ‏فرمايد: كه من با حرّ عهدى دارم و نمى ‏پذيرد و طرماح به ‏خاطر رساندن آذوقه عيال، از حسين عليه السلام جدا مى ‏شود تا خود براى نصرت او بازگردد و حسين عليه السلام مى‏ فرمايد: «شتاب كن، چون ممكن ‏است كه ما را نبينى و او مى ‏رود.» و هنگامى ‏كه باز مى ‏گردد، ديگر در نينوا لاله‌‏اى نيست و آتش‌‏ها خاكستر شده‌‏ اند.

اين تسويف و تأخيرها به ‏خاطر هر عذر و بهانه ‏اى‏ كه باشد، از ترجيح آن بهانه حكايت دارد.

 

چرا ما تكليف‌‏ها را به عقب مى‏‌اندازيم؟

آيا امكان بيشتر و يا قدرت زيادتر و يا رفع موانع و يا رفعت همتى را انتظار داريم؟

مادامى‏ كه حسين(ع)، به تبليغ و دگرگون كردن تلقى مردم از خويش و از حكومت محتاج است، مادامی كه او به مهره‏ هاى كارساز و جايگزين آن‏ها از مهره هاى موجود نياز دارد، چگونه تأخير مى‌‏كنيم و براى تأمين چند ماه آذوقه مى‌‏رويم و فرصت‌‏ها را از دست مى‌‏دهيم در حالى‌‏كه زمان تنگ و هدف دور و موانع بسيار و راه‌زن‏ها در كمين هستند.

ما براى فرار از تكاليف، تكاليف را سنگين مى‌‏شماريم و توان خود را نفى مى‏‌كنيم تا عذر تأخير و تسويف را فراهم كنيم.

ما مى‌‏گوييم: «لَو استَطَعنا لَخَرَجنا مَعَكم يُهلِكون انفُسَهُم؛ گر توانایی داشتیم با شما بیرون می شدیم. آنها خودشان را (به کفر و دروغشان ) هلاک می کنند ».(توبه:۴۲)

و خدا مى‌ گويد: «لَو ارادوا الخُروج لا عدوا له عدةً؛ اگر آنان قصد بیرون شدن ( برای جهاد ) را داشتند ، حتما برای آن وسیله و هزینه ای آماده می کردند ».(توبه:۴۶)

ما مى‏‌گوييم: اگر مى‌‏ توانستيم مى‌‏آمديم  و خدا مى‌‏ فرمايد: اگر مى ‌‏خواستند آماده مى ‌‏شدند.

آن‏چه خدا مى‌‏ خواهد شتاب و سبقت است كه:

«سارعوا الى مَغفِرة مِن رَبِّكم؛ بشتابید، به سوی آمرزشی از جانب پروردگارتان »،(آل عمران: ۱۳۳)

و «اغتَنمواالفرص» و «اغتنموا المهل».( نهج‌البلاغه، خطبه۷۶)

و آن‏چه شيطان مى ‏خواهد وعده و وعيد و تسويف و تأخير است كه «يعدهم و يمنيهم و مايعدهم الشيطان الا غروراً؛ شیطان به آنها وعده می دهد و در آرزوها می افکند و جز وعده فریبنده به آنها نمی دهد. ».(نساء:۱۲۰)

ما اگر مى ‏خواهيم كه حسرت نصرت معصوم و حسرت غنيمت همراهى او را نداشته باشيم و همچون طرماح به ‏جاى خالى نرسيم، بايد تمرين كنيم و هيچ تكليفى را به خاطر بهانه‌‏ اى به عقب نيندازيم و الان مى ‌‏روم و رفتم را با عمل جايگزين كنيم كه تا به ‏خود بجنبيم، ديگران رفته‌‏اند و كارها را برده ‌‏اند و ما را با لهو و لعب‏‌ ها گذاشته ‏‌اند.

وارثان عاشورا، ص۲۷۶و۲۷۷.

کد خبر 640505

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha