سیدمجید امامی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام در گفتوگو با خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان در رابطه با «استفاده از فضای آماده پایتختهای فرهنگی جهان اسلام برای ترویج، تبلیغ و تعمیق معارف مهدوی» به ویژه در فرصت هایی همچون «دهه کرامت»، اظهار کرد: اصل طرح شهرها و نقاط جغرافیایی مختلف، به عنوان قطب یا پایتخت فرهنگی ِ یک منطقه، اقدام جالبی است که سازمانهای بینالمللی فعال در زمینه فرهنگ، بخصوص «یونسکو» و بعدها «آیسسکو» نسبت به آن اقدام کردند و سه هدف مهم نیز در این اقدام مدنظر بوده است: هدف نخست این اقدام عبارت است از: «تثبیت و تقویت ارزشها، میراث و بقایای تاریخی و ارزشی یک شهر یا منطقه به عنوان میراث مشترک بشری و زندگی انسان». به عبارت دیگر، گویا جامعه جهانی یک شهر را چنین خطاب می کند: «تو مهم هستی! باید ماندگار باشی و اصالت های تو باید حفظ شود.»
وی افزود: هدف دوم انتخاب شهرها به مثابه پایتخت فرهنگی آن است که آن شهر را به جهانیان بشناسانند و ارتباطات میان فرهنگی و دیپلماسی عمومی را توسعه دهند، تا از این مسیر بتوانند روابط بین فرهنگی را تقویت کنند و هدف سوم: کمک به توسعه این شهرها است تا بتوان از طریق گردشگری و اقتصاد فرهنگی، هزینه های حفظ این اصالت ها و شرایط فرهنگی را تامین کرد.
شهرهایی که هویتی جدی در آخرالزمان برای آنها تعریف شده است
عضو هیئت امنای پژوهشکده مهدویت و آینده اندیشی تصریح کرد: وقتی از انتخاب یک پایتخت فرهنگی سخن می گوییم باید با این پیشینه سازمان های بین المللی آشنا باشیم. البته مستقل از این بحث ما شهرهایی را داریم که تقدس، احترام و اصالت خاصی برای مومنان دارند به عنوان مثال در روایات ما در خصوص آخرالزمان، مناطق و شهرهایی مانند جمکران، مسجد کوفه و مسجد سهله نقش خاصی برایشان تعریف شده و هویت بخشی جدی ای نسبت به آنها انجام گرفته است. از طرف دیگر حرم های مقدس و امر زیارت را داریم که یکی از ارکان فرهنگ شیعه و از ممیزات اسلام ناب است که به برکت انقلاب اسلامی در فرهنگ عمومی مردم ایران و کشورهای اسلامی به شکل مضاعف تثبیت شده است.
امامی ابراز کرد: پدیده انتخاب شهرهایی مانند «مشهد مقدس» به عنوان پایتخت فرهنگیِ جهان اسلام، توجه اذهان عمومی جهان اسلام را به خود معطوف کرده و این ضرورت را ایجاب میکند که در این فضا حواس مان باشد آنچه امروز از مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی در دنیا منعکس می شود صرفا یک کانون گردشگری و مذهبی – که البته بزرگترین تاسیسات زیارتی دنیا و بزرگترین حرم متمرکز مقدس دنیا در آن قرار گرفته - نباشد. بلکه ماجرای ولایت، ماجرای تجدیدعهد با امام(ع) و ماجرای نیاز و ضرورت امام(ع) در زندگی انسان، به واسطه این فرصت دیپلماسی عمومی منعکس شود.
وی در تبیین آسیب های نگاه تک بُعدی به این مسئله، گفت: اگر ما پایتخت فرهنگی را فقط و فقط در چهارچوب آن سه هدف بین المللی که پیش از این عنوان شد مدنظر داشته باشیم، می بینیم پایتخت فرهنگی بودن ِمشهد با پایتخت فرهنگی بودن زنگبار و دارالسلام تفاوتی ندارد (هرچند همه اینها برای ما مهم هستند) اما اگر ماجرا را کمی محتوایی تر و فرهنگی تر بنگریم و پشتوانه حوزه های علمیه و تمدن و علم اسلامی را در آن مورد توجه قرار دهیم می بینیم که می توان به عنوان یک فرصت به این مسئله نگریست و در درون ایران نیز ما به واسطه سیاست های گردشگری مذهبی و توسعه کمی و کیفی زیارت می توانیم برای انتقال معارف شیعی بستری را فراهم کنیم.
زیارت «عرضه ایمان» در عصر غیبت است
محقق مهدوی افزود: معارف شیعه و به طور مشخص بحث «ولایت ائمه(ع)» بدون الصاق ماجرای غیبت امام عصر(عج) و محروم شدن مردم از ظهور، تبدیل به یک نوع «تشیّع صرفا مناسکی» میشود. امروز می بینیم برخی دانشجویان این نقد را وارد می کنند که در جمهوری اسلامی ایران فرهنگ مذهبی گسترش پیدا کرده اما عمدتا بر «زیارت» و «مناسک» مبتنی بوده و نشانه آن توسعه چندبرابری بقاع و حرم ها و اماکن مقدس و توسعه هیئات و یا مصرف رسانه ای مناسک ِ مذهبی است.
وی تصریح کرد: برای مثال چند ماه از سال را مردم در ماشین و خانه و ...به جای موسیقی از سی دی عزاداری استفاده می کنند. برای رفع این اتهام که پدیده ای قابل تأمل است، باید به این رکن مذهبی خودمان یعنی زیارت و تجدیدعهد با امام معصوم(ع) که امروز محور آن در جامعه ایران «مشهدالرضا علیه السلام» است، دقت کنیم. توجه داشته باشیم که «مناسک» برای بیعت با امام حیّ است و زیارت به معنای «عرضه ایمان» و «چک کردن یا کنترل ِ کامل بودن ایمان در زمان غیبت» است. همچنان که حضرت عبدالعظیم علیه السلام ایمان خود را بر امام حیّ زمان خود عرضه کرد. ما نیز در قاموس زیارت همین کار را انجام می دهیم.
استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام ادامه داد: بنابراین، باید بدانیم که از مسیر معرفی شهر به مثابه یک امر فرهنگی و مغناطیس فرهنگی، می توان زیارت را بین المللی و بین الادیانی کرد. ثانیا باید زیارت را به مثابه تجدیدعهد با امام و عرضه ایمان به امام حّی مطرح کرد و نکته سوم در این چهارچوب آن است که ترویج شهرها به عنوان پایتخت فرهنگی و میراث مشترک بشری، «یک فرصت» است.
وی در ادامه با اشاره به دستاوردها و نتایج این طرح گفت: اساسا سیاست ِ طرح ِیک شهر به عنوان یک مغناطیس فرهنگی که بحث اقتصاد فرهنگی، گردشگری فرهنگی، صنایع فرهنگی و توسعه مولفه های جغرافیایی انسانی را به همراه دارد بسیار الهام بخش است. به عنوان مثال اگر ما در مورد ری، قم و جمکران یا شیراز یا هر یک از بقاع متبرکه و اماکن مقدس مذهبی دیگر و نقاطی که حرم های امامزادگان در آنها بنا شده صحبت می کنیم، باید توجه داشته باشیم که صرف بنا و راه اندازی یک گنبد و بارگاه نیست، ما باید بتوانیم تاسیسات تمدنی مشتمل بر اقتصاد و فرهنگ و امر اجتماعی را پیرامون این حرم ها طراحی کنیم که بدون وابستگی به پشتیبان های کوتاه مدت، بتوانند در یک فرآیند طبیعی، حیات داشته باشند. در غیر این صورت صرفا یک نوع کاربری محدود است. به عنوان مثال توجه شما را به توسعه بسیار پرهزینه و البته زیبای حرم مطهر حضرت امام (ره) به عنوان یک قطب ِ فرهنگ ِ سیاسی- مذهبی ِ ایران ِ پساانقلاب، جلب می کنم. شما شاهد هستید که در این مکان تنها یک کالبد درست شده، اما (شاید بهتر است بگوییم) یک شهر یا منطقه معنوی ایجاد نشده است.
اماکن مهدویِ جهان اسلام را ائتلاف و زنجیره گردشگری مهدوی نکرده ایم
عضو هیئت امنای پژوهشکده مهدویت و آینده اندیشی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: به نظر می رسد یکی از بزرگترین کوتاهی های صورت گرفته درباره مهدویت این است که ما نتوانسته ایم با رویکرد بین المللی، اماکن مهدوی در جهان اسلام را به یک ائتلاف و یک زنجیره گردشگری مهدوی تبدیل کنیم. ما در حیدرآباد هندوستان مسجدی داریم به نام «مسجد صاحب الزمان(عج)»، مشابه مسجد جمکران؛ (البته به عنوان یک اعتقاد مردمی) که زائران در آن دو رکعت نماز تحیت می خوانند و البته خیلی کوچک تر از جمکران اما یک مکان کاملا مورد اقبال شیعیان آنجا است. مسجد جمکران را داریم که به امر حضرت صاحب الزمان(عج) به عنوان یک پادگانِ عصر غیبت برای تربیت منتظران تاسیس شده؛ مسجد سهله که محل زندگی حضرت مهدی(عج) در عصر ظهور است؛ مسجد کوفه که مقر حکومت ایشان در عصر ظهور و قیام است؛ همچنین، در واتیکان مقبره بسیار معنوی و واقعا الهام بخشی را داریم که متعلق به جَدّ مادری امام زمان علیه السلام است و در روایات و اخبار ما بیان شده که این سلسله (اجداد مادری حضرت(عج))، انسان هایی شریف، مقدس و معنوی بوده اند. بعلاوه ماجرای آندلوس و «زیارتگاه مقدس فاطیما» را داریم که یک بُعد معنوی و مهدوی دارد یا «مسجد محدثین» در بابل را داریم که یک باور عمومی وجود دارد نسبت به اینکه این مسجد با عنایت حضرت حجت(عج) تاسیس شده و دو محدث بزرگ شیعه در آن مدفون هستند.
امامی در ادامه گفت: فایده «نگاه جهان شهری» این است که شما با تقویت قرابت معنوی و اخوت معنوی بین چند ناحیه جغرافیایی، یک مجموعه و ائتلاف معنوی درست می کنید که آن ائتلاف قدرت زایش و بازتولید فرهنگی ِ پیام ِمندرج در این اماکن را گسترش می دهد.
این فعال مهدوی در پایان خاطرنشان کرد: ما از یونسکو انتظار نداریم که چنین کاری را برای ما انجام دهد اما مسئولان و فعالان مهدوی مطمئن باشند که «مهدویت» فقط از طریق توسعه مراکز تخصصی و دادن سطح 3 و 4 و انتشار کتاب و ... جهانی نخواهد شد. ما اگر می خواهیم کاری انجام دهیم باید وارد فضاسازی فرهنگی، فضاسازی هویتی، پویش های هویتی و ورود مهدویت به سبک زندگی، گردشگری و زندگی روزمره مردم در جهان اسلام و حتی جهان مسیحیت شویم.
نظر شما