خبرگزاری شبستان: روز گذشته بخش اول گفت و گوی شبستان با علیرضا برازش، پژوهشگر حوزه دین و مدیر سابق شبکه اول و دوم سیما درباره سریال های مناسبتب و به ویژه سریال های ماه رمضان منتشر شد. آن چه در پی می آید ادامه این گفت و گوست:
• وقتی به اسامی نویسندگان و سازندگان فیلم های مناسبتی دینی نگاه می کنیم می بینیم که چند اسم مدام تکرار می شوند. تنوع در انتخاب نویسندگان و کارگردان ها می تواند محصولات دینی متنوع و موفق تولید کند؟
برازش: این طور نیست که کار به دیگری داده نمیشود. اگر کسی یک سریالی مثلا در حد «کمکم کن» یا «او یک فرشته بود» و «صاحبدلان»، بنویسد و بیاورد طلا میگیرندش. اگر هم بدانند که توانایی اش را دارد از اول سفارش کار به او می دهند. من در سازمان بوده ام و اصرار رییس سازمان را در این مورد دیده ام.
ما مطمئنا در زمینه فیلمنامه و مخصوصا فیلمنامههای محتوایی خلاء داریم و باید ده برابر نیاز نویسنده تولید بشود. چند ده برابر نوشته بشود تا یک دهم آن به ثمر برسد. اما میخواهم بگویم که شاید دانشکدههای نمایشنامهنویسی و فیلمنامهنویسی یا کلاسهای فیلمنامهنویسی ما خروجیهایش آنقدر نبوده که بتواند جوابگوی این نیاز باشد.
• یعنی به لحاظ تکنیکی ضعف دارند یا محتوایی؟
برازش: ببیندید، الان به خانوادههای متدین بگویید که دخترخانمتان یا حتی آقا پسرتان می خواهد برود رشته بازیگری، میگویند نه، خب هیچ خانواده متدینی فرزندش را نمیگذارد که برود رشته بازیگری. آیا این جامعه بازیگر نمیخواهد؟ حالا این بازیگری که میخواهد نقش فرشته را بازی بکند اگر ته بن وجودش مذهبی، متدین و علاقهمند نباشد تصنعی می شود دیگر. اگر حرفی از دل برآید بر دل می نشیند. اگر میبینید بعضی از فیلمها به دل مینشیند بیشتر برای این است که آن نویسنده این مفاهیم را با پوست و گوشت و تک تک سلولهایش حس کرده و کار سفارشی نبوده.
اما فرد دیگری را میبینی که خودش مثلا اعتقاد زیادی به حضور شیطان ندارد، خیلی روابط حسنه با پدرومادر را هم رعایت نمیکند، ولی به خاطر اینکه قلمش خوب است و تکنیک را بلد است شروع میکند به دیالوگ نوشتن. معلوم است که این آنچنان که باید تاثیر نمیگذارد.
بیش از سی سال از انقلاب گذشته و ما هنوز نتوانستهایم خودمان را قانع کنیم که اگر بازیگر متدین و اهل مطالعه باشد، بهتر میتواند حس را منتقل کند، حالا بازیگری قسمت سختش هست. نمایشنامه نویسی و فیلم نامه نویسی و حتی وارد شدن به دانشکده های هنر هم همین طور.
• خب، شما سال ها مسئولیتی مرتبط با این حوزه داشته اید، چه راهکارهایی برای آموزش این توانمندی ها وجود دارد؟
برازش: ببینید؛ این طور نیست که من بیایم بگویم که در بین رشتههای دانشگاهی این رشتهها مادی است و این رشتهها معنوی. یا درباره فیلمها بگویم که این فیلمها، فیلمهای غیردینی و این فیلمها دینی است. ما همه زندگیمان باید دینی باشد. خرید و فروشمان هم باید دینی باشد، رفتار با پدرومادرمان هم باید دینی باشد، همه چیزمان باید دینی باشد؛ یعنی آن کسانی که نویسنده و فیلمنامهنویس اجتماعی ما هم هستند باید تهنشست معارف دینی را داشته باشند و بعد آن را به جامعه تزریق کنند.
• از «تنوع مخاطب» به عنوان یکی از مشکلات ساخت سریال های مناسبی نام بردید، اما به نظر نمی رسد تولید سه فیلم ماورایی از چهار سریال ماه رمضان پاسخ مناسبی به تنوع سلیقه مخاطب باشد.
برازش: واقع قضیه این است که مثلا معاون محترم سیما که از نظر مدیریتی اشراف دارد به شبکهها به این موضوع توجه دارد که سریال های ماه رمضان یکی اجتماعی باشد، یکی طنز باشد و... اما گاهی مشکلاتی پیش می آید. مثلا شبکه دو قرار نبوده این سریال را پخش کند، شبکه دو یک کار طنزی در برنامه داشته که به مشکلی برخورده و به ماه رمضان نرسیده، یا مثلاً درباره سریال شبکه پنج هم همین طور.
• اساسا انتخاب سوژه ماورا بر اساس چه ضرورتی از سوی برنامه ریزان سازمان صدا و سیما صورت می گیرد؟ مگر جامعه چقدر با این موضوع درگیر است؟
برازش: ببینید شما میخواهید بگویید که دوزش خیلی زیاد است، تعداد فیلم های ماورایی امسال نه مورد موافقت است و نه مورد اصرار رییس صدا و سیما بوده، اما: «بسم الله الرحمن الرحیم. الم، ذلک کتاب لا ریب فیه، هدیً للمتقین. الذین یومنون بالغیب...»، ما باید به مفاهیمی که در دین مورد غفلت واقع شده بپردازیم. من اعتقاد ندارم که چهار تا سریال از نه شب تا دوازده پخش کنیم و سه تایش هم راجع به ماورا باشد، اصلا اعتقاد ندارم، ولی مساله غیب و مساله شیطان واقعا در کتابهای دینی ما و در سواد فرهنگی دانشآموزان ایران زمین مغفول هست. بنده اعتقاد دارم که خود شیطان نمیگذارد که راجع به شیطان کار بشود. چون خودش رسوا میشود. در اینکه شیطان هست شک نکنید، در اینکه قوی هست، شک نکنید. قسم خورده که «لاغوینهم اجمعین» و برای این کار حتی سراغ پیامبران هم می رود. میگویند شیطان رفت سراغ موسی، یکی به او گفت که برای فریب او چقدر امیدی داری، گفت همان امیدی که به پدرش حضرت آدم داشتم.
بنده خودم چهل، پنجاه هزار صفحه کتاب نوشته ام یک ایراد به خودم میدانم که چرا در مورد شیطان نرفتم و تحقیق کنم. واقعا حس میکنم که خودش نمیگذارد. اگر خداوند عمرش را بدهد درباره شیطان هم کار می کنم.
بنده اعتقاد دارم که راجع به نحوه گذشتن از پل صراط میشود فیلم ساخت و باید ساخت، حتی درباره اینکه در طبقات جهنم چه خبراست.
• اما طور دیگری هم می توان به ماجرا نگاه کرد: ناشناخته ها، برای همه جذاب است در حالی که وقتی صحبت از فضایل اخلاقی به میان بیاید سوالی هم مطرح نمی شود. اگر در جمعی قرار باشد سوال دینی مطرح شود همه از "جن" می پرسند، اما کسی درباره راستگویی و حسادت سوالی ندارد.
برازش: فکر میکنند که میدانند.
• بله؛ در حالی که غفلت از فضایل اخلاقی، جامعه را دچار بیماری های اخلاقی می کند که باید به صورت اورژانسی درمان شوند. با این اوصاف آیا همچنان وجه ماورایی دین در اولویت است؟
برازش: ببینید درباره اینکه باید برای مسائل و معضلات اجتماعی فیلم بسازند و بیشتر هم بسازند شکی نیست و میسازند. ولی یک سال پنجاه و دو هفته است که فقط چهار هفتهاش ماه رمضان است و چهل و هشت هفتهاش غیر ماه رمضان. البته به نظر بنده هیچ اشکالی ندارد که سریال مثلا سهشنبه شبهای یک شبکه هم ماورایی باشد و در طول سال پخش شود.
به هر صورت رویکرد کلی سازمان بیشتر به ماوراء نیست بلکه بیشتر نسبت به معضلات اجتماعی دغدغه دارد. فیلم هایی که درباره معضل مواد مخدر یا مثلا معضلات خانوادگی ساخته می شود این را نشان می دهد.
• اگر وجه ماورایی را از فیلم دینی حذف کنیم چه چیزی برای آن باقی می ماند؟ به عبارت دیگر، فیلم دینی به غیر از ماوراء با چه موضوعی می تواند ساخته شود؟
برازش: هر کدام از این سریالهایی که اخلاقیاتی را، مثل احترام به پدرومادر و مانند آن مطرح می کنند، اگر خوب دربیاید فیلم دینی است. چرا که نمود رذیلت و فضیلت اخلاقی است.
• در تعریفی جامع و مانع دین را به سه حوزه اعتقادات، اخلاق و فقه تقسیم می کنند. فیلم های ماورایی کدام یک از این بخش ها را در بیننده تقویت می کند؟
برازش: حضرت امام(ره) که در چهل حدیث به این تقسیم بندی اشاره کرده اند تاکید دارند که این سه بخش از هم جدا نیستند. یک نفر نمیتواند بگوید که فقه و اخلاق را رها کن، من میخواهم بروم از نظرعقیدتی موحد اعلا شوم. مطمئنا در نوشتن کتاب دینی یا فیلمنامه دینی یا ساخت فیلم دینی کسی نمی تواند بگوید من فقط به عقاید می پردازم. در موضوع ماورا هم وقتی میگوییم "الذین یومنون بالغیب" یعنی غیبی هست و حساب و کتابی هست پس مطمئنا در تصحیح اخلاقیات و رفتار موثر خواهد بود.
• یعنی فیلم ماورایی هر سه حوزه اعتقادات، اخلاق و فقه را تقویت می کند؟
برازش: بله. شک نکنید.
• دو رویکرد نسبت به فیلم های دینی وجود دارد، یک جاهایی بوده که بحث غیب بهانهای شده برای داستانی مثل "کمکم کن" و یا "صاحبدلان". اما یک جاهایی محوریت اصلی فیلم بر موضوعی ماورایی مثل عینیت پیداکردن شیطان قرارگرفته. در این جا ماوراء اصالت پیدا کرده و داستان را جلو می برد.
برازش: خب در این جا، آن نویسنده سناریو فکر میکند که باید دیالوگهای مستقیم تری بنویسد و یک سری حرفهایی که یک نفر بالای منبر یا پشت تریبون یا سر کلاس می زند را به خاطر اهمیت زیاد، مستقیم مطرح کند. احساس می کند نمی شود این را در لایهای پنهان کرد؛ بنابراین به قالب های مستقیم تر روی می آورد.
• نمایش فیلم های ماورایی اما گاهی آفت هایی را با خود به همراه دارد؛ مثلا به طور خاص بعد از سریال «اغما» نوعی احساس بدگمانی نسبت به دیگران در سطح جامعه به وجود آمد. چون یک فرد ظاهر الصلاح اهل نماز و عبادت شیطان بود.
برازش: خب، یکسری علایمی دارد. مثلا یک دختر خانمی که کنار خیابان ایستاده و یک ماشینی برایش بوق میزند باید حدس بزند که او شیطان است و یک آقا پسر جوانی که دوستش او را به یک مجلس عیاشی دعوت میکند حدس بزند که دوستش شیطان است. ما باید این بنا را بگذاریم.
• آخر نمیشود گفت که او شیطان است. او فقط ابزاری است برای...
برازش: نه، نه او شیطان انس است. ما میتوانیم او را شیطان انس ببینیم. آیه قرآن صریح میگوید شیطان میتواند شیطان "انس" باشد یا شیطان "جن". شیطان جن که شرایط و محدودیتهای جن بر او حاکم است و شیطان انس هم نمیتواند از دیوار رد بشود نمیتواند در هر زمانی و هر مکانی حاضر بشود. من مطمئن هستم که شیطان انس الآن در عالم سیاست هم وجود دارند؛ گردانندگان پشت صحنه سیاست های ضد انسانیِ کشورهای غربی، کسانی که همهاش دارند پلیدی میکنند، یعنی طرف به غیر از پلیدی از او نمیآید خب این شیطان انس است.
• این با واقعیت اجتماعی کمی ناهمگون نیست!؟ ما در اجتماع افراد خاکستری داریم، ولی وقتی میخواهیم شیطان را در فیلم نشان بدهیم او یک آدم مطلقاً تیره است.
برازش: خب در ساخت فیلم یا نوشتن رمان نویسنده و کارگردان نقطه هایی را زیر ذره بین می آورد و درشت می کند.
• فکر نمیکنید سریال های ماورایی ما یک مقداری از سینمای ماوراء غرب تاثیر گرفته اند؟
برازش: ببینید، آن شیطانی که ما ترسیم میکنیم، شیطان غربی نیست، شیطان دینی است. یعنی شیطانی هست که نویسنده بعد از مطالعه تفسیر علامه طباطبایی و یا آیت الله جوادی آملی ترسیم کرده.
• اما به نظر می رسد در تطبیق این فیلم ها با نمونه های غربی آن، اگر بیاییم قرآن را حذف و انجیل را جایگزین کنیم و یا به جای روحانی،کشیش بگذاریم اتفاقی نمیافتد، یعنی آنچه مورد نظر شما بوده رخ نداده.
برازش: نه من این اعتقاد را ندارم. اتفاقا از زمان ساخت "او یک فرشته بود" در این زمینه بحث بود. مسئله این است که چون غربی ها در این زمینه زودتر فیلم ساختند و یک عدهای هم فیلمهای آنها را دیدند طبیعی است که بیایند و این فرم را با آن فرم مطابقت دهند. اما ما از بروز این اتفاق پرهیز داریم. مثلا در فیلم های غربی، صلیب دور کننده شیطان است، موقع ساخت او یک فرشته بود هم میخواستند که ازاین ابزارها استفاده کنند، مثلا مهری، تسبیحی استفاده کنند که گفتم از این کارها نکنید این دقیقا نماد است و در این دام نیفتید.
خب بالاخره شباهت هایی هم وجود دارد شیطان آنها از دیوار رد میشود و شیطان ما هم رد میشود خب چکار کنیم ما به شیطانمان بگوییم که از بالای دیوار رد بشود! روح ما رد میشود و روح آنها هم رد میشود.
اما واقعا این طور نیست که اگر قرآن را برداریم و بشود انجیل را جایگزین کنیم. در این مورد اگر به بیراهه رفته بودیم مطمئن باشید که حساسیت ها بیش از این حرف ها می بود. ایراداتی بوده اما فیلم های این حوزه معمولا از سوی مسئولان و مراکز دینی در کشور تقدیر شده اند.
پایان پیام/
نظر شما