زندگی نامه شهدا درس زندگی است

خبرگزاری شبستان_ خرم آباد؛ شهدا جان برکفانی بودند که از زندگی خود گذشتند تا مردم دیار و مملکت آنها زندگی خوبی داشته باشند و سرافرازانه به میدان رزم رفتند تا سر هم وطن آنان جلوی بیگانگان خم نشود.

شهدا جان خود را فدا کردند تا ارزش های ناب اسلامی زنده بماند و اسلام ناب حفظ شود.

شهادت درگاهی است همیشه باز برای افراد خداجو و ظلم ستیز، روزی میدان نبرد با دشمن بعثی بود و امروز میدان نبرد با دشمن تکفیری است که در دامان استکبار رشد یافته و برای نابودی اسلام ناب چشم و گوش بسته خون می ریزد و به هر جنایتی دست می زند.

امروز نیز غیرت و  ایثار فرزندان دلیر ایران اسلامی در برابر این دشمنان اسلام و مسلمانان ایستاده است و با ایثار خون هزار شهید آزاده مسلمانان است که گروه های تکفیری و تروریستی در منطقه رو به نابودی هستند.

 بیان زندگی نامه شهدا، خود درسی از زندگی است، زندگی در سایه گذشت و ایثار، درس مقاومت و آزادگی است،  کسانی که با توکل بر باری تعالی در برابر دشمن قد علم کردند و با نثار خون خود از ارزش های دینی، انسانی، اخلاقی و خاک وطن دفاع کردند.

زندگی نامه شهید محمد رضا میرزایی

محمد رضا ميرزايي،  در سال 1337 در یکی از روستاهای شهرستان سلسله و در خانوادگی محروم و مستضعف ديده به جهان گشود.

وی دوران تحصیلی را در شهرستان سلسله گذراند و با پایان دوره دبیرستان همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی وی دوران دبیرستان را به پایان رسانید.

محمد رضا، همواره در کنار مردم بود و در مبارزات مردمی با رژیم ستم شاهی حضوری فعال داشت.

وی بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به استخدام  آموزش و پرورش درآمد و در روستا هاي  شهرستان الشتر مشغول خدمت به مردم شد.

محمد رضا میرزایی، مدتی هم به عنوان مسوول آموزشگاه خدمت کرد و با شروع جنگ تحمیلی خود را به میدان نبرد رساند و به جبهه جنگ اعزام شد.

 چگونگی شهادت شهید میرزایی به نقل از همرزم شهید

ولي الله یکی دوستان و همرزمان محمدرضا، در نقل خاطره ای از وی، گفت: محمدرضا همیشه شوق شهادت داشت و به اقامه نماز اول وقت و اقامه نماز علاقه زیادی داشت.

وی با بیان اینکه محمدرضا همواره به یاد خداوند بود، افزود: محمدرضا در کنار همرزمان بود و علاوه بر حضور در میدان رزم، به رزمندگان  روخوانی قرآن را آموزش می داد.   

ولی الله با اشاره به رشادت های محمد رضا در میدان رزم، گفت: دشمن ساعت يك شب در منطقه حاج عمران شروع به تك نمود و صبح ساعت و 5/5 بود و كه تانك هاي دشمن داشت و به ما نزديك مي شدند.

هرزم شهید محمد رضا میرزایی، ادامه داد: محمدرضا با شجاعت جلو و يكي از تانكهاي دشمن  به اتش كشيد.

وی ادامه داد: دشمن 300 متری نیروی های  ایرانی بود و محمد رضا از فرمانده اجازه گرفت در حالی که می دانست شهید می شود و با قرائت شهادتین اسلحه به دست گرفت و در برابر تانک دشمن ایستاد.

خاطرات شهيد محمدرضا ميرزايي به نقل از فرزند شهيد

فرزند شهید، هم در با اشاره به خصوصیت های بارز اخلاقی شهید، افزود: پدرم زمان اعزام به جبهه برای راضی کردن همسر و فرزندان خود بیان می کرد، اگر مسلماني صداي مسلمان ديگري را بشنود و اجابت نكند و به داد او نرسد مسلمان نيست و آيا ما مسلماني بالاتر از حضرت امام خميني (ره)داريم آيا مي شود امام فرمان دهد كه به سوي جبهه برويد و از خاك و ناموس خود دفاع كنيد و ما نرويم.

وی افزود: پدرم  بیان می کرد، من حاضرم به فرمان امام از جان و مال و خانواده ام بگذرم و نداي امام را لبيك بگويم.

وصيت نامه شهيد محمدرضا ميرزايي

با درود و سلام به آقا امام زمان (عج) اين منجي عالم بشريت و با درود و سلام به نايب برحقش امام امت خميني عزيز اين اسوه تقوا و با درود و سلام به ارواح طيبه شهدا از صدر اسلام تا جنگ تحميلي.

وصيت‌نامه خويش را با زباني الكن اما با دلي مملو از عشق و محبت به الله به شرح ذيل به سمع مبارك عزيزان مي رسانم.

خدايا ترا سپاس مي گويم كه به حقير توفيق جبهه آمدن و شهادت عنايت فرمودي.

خدايا ترا شكر مي گويم كه به بنده عاصي توفيق عنايت نمودي كه به نداي هل من ناصر ينصرني سرور شهيدان حسين بن علي (ع) بعد از قرنها لبيك گويم و بگويم اي حسين مظلوم گرچه بنده حقير در آن برهه زماني نبودم كه ترا در حد توان خود ياري كنم اما اكنون به ياري فرزند تو در عصر حاضر شتافتم و اميد است مرا ناميد از درگاهت مراني و مرا در زمره شهدا راه حق و حقيقت به رسميت بشناسي.

 الهي به اميد تو مي آيم و توكلم بر توست و توسلم بر ائمه اطهارت (ع) و از تو مي خواهم به پدر و مادر داغ ديده ام صبر در دنيا وبهشت در آخرت عنايت فرمايي.

حال عرايضي چند با شما دارم اي پدر و مادر بزرگوارم: بدانيد دنيا دار آزمايش است، دنيا كشتزار آخرت است (الدنيا مزرعه الاخره)هركسي عاقبت مرگ را بچشد (كل نفس ذائقه الموت)پس كجاست مرگي بهتر از كشته شدن در راه خدا آنهايي كه مي گويند ملت عراق هم مسلمانند و چرا بايد با آنها بجنگيم.

اشتباه اين دسته مغرض يا نا آگاه اينجاست كه نمي دانند اگر كسي ظالمي را تقويت كند او نيز از ظالم بدتر است پس تا زماني كه اين راه حقيقت گم كرده ها، رژيم بعث را تقويت مي كنند مي بايست آنها را به درك واصل نمود زيرا كافر بودن اين حزب بعث و حاميان او بر هر كسي كه داراي عقل سالمي باشد پوشيده نيست.

اي پدر اي مادر اي خواهر و اي همسر و اي فرزندان دلبندم مرا از صميم قلب حلال كنيد زيرا حقوق شما را طبق موازين اسلام عزيز رعايت نكردم و در ضمن پدر و مادر عزيزم حامد و ليلا و فاطمه را با تربيت اسلامي از همين سنين كودكي پرورش نمائيد.

به اميد به هدر نرفتن خون شهدا و پيروزي حق بر باطل،خدا حافظتان تا روز ديدار.