کیفیت بيعت با حضرت حجت(عج)/مردم با امام زمان(عج) کجا و برای چه بیعت می کنند؟

خبرگزاری شبستان: محتوای اساسی بيعت، اعلام آمادگی ياران، ياوران و تودة مردم برای انجام کارهای مورد نظر از طرف امام معصوم عليه السلام در جهت رسيدن به پيروزی و برپايی حکومت عدل جهانی است و آن چيزی جز عمل به دستورات پروردگار بزرگ در آموزه های دينی نيست.

به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام» می‌نویسد:

 

روايات مربوط به بيعت با حضرت مهدی عليه السلام، از جهت معنا و مفهوم متواتر است؛ بنابراين در اثبات اصل اين اتفاق نيازمند بررسی در روايات نيست. اين روايات که با شمار گوناگون در منابع شيعه و اهل سنت نقل شده است به طور عمده به موضوعات زير اشاره دارند:

 

1- بيعت‌کنندگان

در اين دسته روايات به کسانی اشاره کرده که در بيعت با آن حضرت شرکت می کنند. اين روايات به دو دسته تقسيم می شوند:

1-1 بيعت جبرئيل فرشتة وحی

در اين روايات از امين وحی با عنوان نخستين کسی که با مهدی موعود عليه السلام بيعت می کند ياد شده است. اين مفهوم با تعبيرهايی چون: «أَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُ الْقَائِمَ عليه السلام جَبْرَئِيلُ»،  «فَيَكُونُ أَوَّلَ خَلْقِ اللَّهِ مُبَايَعَةً لَهُ»،  «فَيَكُونُ أَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُهُ جَبْرَئِيلَ»  و «أَنَّ أَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُ الْقَائِمَ جَبْرَئِيلُ»  به چشم می‌خورد.

1-2.بيعت ياران خاص(سيصد و سيزده نفر)؛

 آنچه در بيعت با امام مهدی عليه السلام دارای اهميت است بيعت ياران، ياوران و مردم با مهدی موعود است. در روايات با تعبيرهايی چون: «يبايع بين الرکن و المقام ثلاثمأة و نيف عدة اهل بدر»  و «يا يبايعه الناس الثلاثماة و ثلاث عشر»  به اين مهم اشاره شده است.

افزون بر رواياتی که در آن به روشنی به بيعت شمار خاصی از ياران حضرت اشاره شده است، از گروه های ديگری نيز سخن به ميان آمده است. اجتماع بزرگي از شايستگان، فرودستان، شيعيان و يکتاپرستان حق‌طلب و عدالت‌گرا که با وحدت و انسجام و هم‌راهي با ايشان بيعت مي‌کنند. آن ها به فرمايش رسول اکرم صلی الله عليه و آله گروهی از خراسان هستند که در کوفه فرود مي‌آيند. هنگامي که مهدي عليه السلام ظهور مي‌کند، اين گروه براي بيعت به حضور او گسيل مي‌شوند.

1-3 برخی از مردم

در برخی از روايات افزون بر بيعت های يادشده، سخن از بيعت مردم با آن حضرت به ميان آمده است که ممکن است مقصود پذيرش آن حضرت در برخورد نخست با آن حضرت در مسجد الحرام باشد. در اين باره ابوبصير از امام صادق عليه السلام نقل کرده که:

وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ يُبَايِعُ النَّاسَ؛  به خدا سوگند گوئي هم اكنون به او مي‏نگرم كه ميان ركن و مقام از مردم بيعت مي‏گيرد.

در برخی روايات نيز بدون اشاره به افراد ويژه، فقط به اصل بيعت اشاره شده است.

از اين روايت به روشنی پذيرش عمومی آن حضرت توسط مردم به دست می آيد. اگر چه ممکن است مقصود امام در اين سخن نيز همان ياران خاص باشد.

در مستدرک حاکم از رسول اکرم صلی الله عليه و آله وسلم نقل شده که فرمود:

يبايع لرجل من امتی بين الرکن و المقام؛  برای مردی از امت من بين رکن و مقام بيعت گرفته می‌شود.

2- مکان بيعت

همان گونه که پيش از اين نيز اشاره شد روايات، مکان بيعت با حضرت مهدی عليه السلام را در مسجد الحرام، بين رکن و مقام ياد کرده اند. از جمله تعبيرهای روايات برای بيان اين مفهوم می‌توان به اين سخنان اشاره کرد:

ـ رجلا من ولد الحسين يبايع له بين الركن والمقام؛  مردی از تبار حسين که بين رکن و مقام برای او بيعت گرفته می‌شود.

ـ إِنَّهُ يُبَايَعُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ؛  همانا با او بين رکن و مقام بيعت می‌شود.

ـ يُبَايِعُ الْقَائِمَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ؛   قايم بين رکن و مقام بيعت می‌کند.

ـ فَوَ اللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ يُبَايِعُ النَّاسَ؛   به خدا سوگند گويا او را می‌بينم در حالی که بين رکن و مقام با مردم بيعت مي‌کند.

ـ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْرِفُ مَنْ يُبَايِعُهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ أَعْرِفُ أَسْمَاءَ آبَائِهِمْ وَ قَبَائِلِهِم؛   به خدا سوگند من کسانی که با او بين رکن و مقام با او بيعت می‌کنند را می‌شناسم و نام پدران و قبيله‌های آنها را می‌دانم.

3- مفاد بيعت

با توجه به آنچه يادشد محتوای اساسی بيعت، اعلام آمادگی ياران، ياوران و تودة مردم برای انجام کارهای مورد نظر از طرف امام معصوم عليه السلام در جهت رسيدن به پيروزی و برپايی حکومت عدل جهانی است و آن چيزی جز عمل به دستورات پروردگار بزرگ در آموزه های دينی نيست.

يک بررسی کوتاه در بيعت‌نامه

آنچه به عنوان روايت منسوب به علی عليه السلام در روايتی آمده که حضرت مهدی عليه السلام در مفاد مشخصی با ياران خاص خود بيعت می-کند، نيازمند بررسی و دقت است.

اين روايت را سيد بن طاووس در کتاب التشريف بالمنن فی التعريف بالفتن (معروف به ملاحم و فتن)، از فتن سليلی نقل کرده و جز آن جا در هيچ يک از منابع معتبر ـ حتی مضمون آن نيز ـ به چشم نمی خورد.

در اينجا به دليل رواج استفاده آن در برخی نوشته ها، مناسب است تا حد ممکن بررسی شود.

در اين روايت مفصل که در باب 79 با يادآوری سند  از ابوصالح سليلی  از علی عليه السلام نقل کرده، پس از بيان شهرهاي ياران حضرت مهدي عليه السلام، به شروطي می پردازد که آن حضرت براي پذيرش بيعت قرار داده است:

يبايعون علی أن لا يسرقوا و لا يزنوا و لا يقتلوا و لا ينتهكوا حريما و لا يشتموا مسلما و لا يهجموا منزلا و لا يضربوا أحدا إلّا بالحقّ و لا يركبوا الخيل الهماليج و لا يتمنطقوا بالذهب و لا يلبسوا الخزّ، و لا يلبسوا الحرير و لا يلبسوا النعال الصرّارة و لا يخربوا مسجدا، و لا يقطعوا طريقا و لا يظلموا يتيما و لا يخيفوا سبيلا و لا يحبسوا بكرا و لا يأكلوا مال اليتيم و لا يفسقوا بغلام  و لا يشربوا الخمر و لا... أمانة و لا يخلفوا العهد و لا يكبسوا طعاما من برّ أو شعير و لا يقتلوا مستأمنا و لا يتبعوا منهزما و لا يسفكوا دما و لا يجهزوا علی جريح و يلبسون الخشن من الثياب و يوسّدون التراب علی الخدود و يأكلون الشعير و يرضون بالقليل، و يجاهدون في اللّه حقّ جهاده و يشمّون الطيب و يكرهون النجاسة...‌؛  … با او بيعت مي‏کنند که هرگز دزدي نکنند، مرتکب فحشا نشوند، کسی را نکشند، حريمی را هتک نکنند، مسلماني را دشنام ندهند، به خانه کسي هجوم نبرند، کسي را به ناحق نزنند، در برابر سيم و زر سر فرود نياورند، حرير و خز نپوشند، مسجدی را خراب نکنند و راهی را نبندند، به يتيمی ستم نکنند، راهی را ناامن نکنند، خوراکي از گندم و جو انبار نکنند، مال يتيمی را نخورند، گرد همجنس‌بازي نگردند، شراب ننوشند، و...

آنگاه به شروطی که حضرت مهدی عليه السلام برای خود می گذارد (و يشرط لهم علی نفسه) اين‌گونه اشاره کرده است:

أن لا يتّخذ حاجبا و يمشي حيث يمشون و يكون من حيث يريدون  و يرضی بالقليل؛   دربانی برای خود قرار ندهد، و از راه آنان برود، آن گونه که آن ها می خواهند باشد، با کم خشنود و قانع شود،....  

اين سخنان از دو جهت قابل بررسی است:

1- استناد

1-1 از جهت منبع:

سيد بن طاووس همان گونه که در مقدمة کتاب خود آورده، مطالب خود را به طور عمده از روايات سه کتاب اهل سنت، پديد آورده است: ملاحم ابن حماد، فتن سليلي، فتن بزّار.

البته ابن طاووس در کتاب خود دربارة فتن سليلي و روايات موجود در آن مي‌گويد:

کتاب الفتن، متعلق به سليلي است و تاريخ نسخة اصلي که مصنف کتاب آن را نوشته است، متعلق به سال 307 ق است و در مدرسة ترکي شهر واسط موجود است. اين نسخة موجود بنابر گواهی شخصي که شاهد کتابت آن از روي نسخة اصلي بوده، مي‌باشد.

سيد بن طاووس در ابتدای نقلش از الفتن سليلی در کنار اشاره به آنچه ياد شد به نوعي خود را از گرفتاري نقل روايات ضعيف دور كرده (وأنا بريء من خطره، لأنني أحكي ما أجده بلفظه ومعناه إن شاء الله تعالی)   و همه تقصيرات روايات را متوجه مؤلف كتاب كرده است.

بسيار روشن است که طريق سيد بن طاووس به سليلي و نقل سيد از اين کتاب، ناپيوسته است و طريق قابل خدشه است. همچنين شخص سليلي که با نام «ابي صالح السليلي بن احمد بن عيسي بن شيخ الحسائي (السائي)» معرفي شده، مجهول و نامشخص است.

افزون بر آن اين که، اين کتاب پيش و پس از ملاحم سيد بن طاووس در هيچ يک از منابع معتبر استفاده نشده است. و اينک نيز در دست رس نيست.

1-2 از جهت سند:

در سند روايت نيز افراد مهملي وجود دارد که اعتبار روايت را از بين مي‌برد. افرادي مانند: سليمان بن عثمان، سعيد بن طارق و سلمة بن انس که همگی مهمل بوده و نامي از آن‌ها در کتب رجالي ديده نمي‌شود.

2- از نظر محتوا

روايت مورد نظر به طور عمده دارای سه فراز کلی است:

اول: اسامی ياران خاص حضرت و شهرهای آنها؛

دوم: مفاد عهدنامه با حضرت؛

سوم: برخی نشانه ها.

که هر سه بخش دارای تأملاتی است.

اما تأملات: اينکه در متن روايت همة نام‌ها به صورت عربی است و با توجه به اينکه گفته شده بخشی از ياران آن حضرت از شهرها و کشورهای غير عرب است، اين نام‌ها نامتعارف است. افزون بر آن اينکه برخی شهرهای يادشده به طور اساسی با اين گونه نام‌ها هيچ‌گونه پيشينه و الفتی ندارند.

اما در بارة مفاد عهدنامه که به نظر می رسد اين گونه پيمان‌نامه و بيعت-نامه به دور از شأن مؤمنان معمولی است تا چه رسد به ياران ويژة موعود منجی که در اوصاف و عظمت آنها سخنان فراوانی گفته شده است.

به راستی چه توجيهی دارد که حضرت به ياران خاص خود بگويد اطراف همجنس بازی نگردند و مانند آن.

و اما تأمل سوم که در آن به برخی از نشانه ها اشاره شده است. البته در محل خود بحث نشانه‌ها ثابت شده است که به دو دسته تقسيم می شود نشانه های حتمی و غير حتمی که برخی نشانه‌های يادآوری شده در اين روايت در هيچ روايتی نقل نشده است.

کد خبر 665338

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha