خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "اضطرابها، نگرانیها و دغدغه ها، غمهای سنگینی را بر انسان، تحمیل می کند حتی زمانی که این حالتها فروکش می کنند، اندوهی جانکاه را بر جای می گذارند. گاهی با وجود آن که این عوامل، به حسب ظاهر بکلی از میان می روند، باز آثار آنها به صورت افسردگیهای مرموز و ناشناخته، باقی می ماند.، در حالی که خداوند می فرماید: الا بذکر الله تطمئن القلوب، نماز، یاد خداست و یاد خدا، قلب را مطمئن می سازد. آرامشی که نماز، به آدمی می بخشد، او را از نگرانیها، اضطرابها و غمها مصون می دارد و در صورت بروز چنین حالاتی، باز هم خواندن نماز حقیقی می تواند آن را برطرف سازد."
آنچه در ادامه می آید برگرفته از پاره ای از مباحث کتاب "نمازشناسی" اثر حسن راشدی پژوهشگر دینی درباره نقش تصعیدی و صعودبخش نماز در رشد درونی انسان است.
نماز اکسیر غم زدای دیروز و امروز و فردا
غم و اندوه غالباً بر اثر یکی از عوامل زیر پیش می آید: 1- از دست دادن یک چیز 2- بدست نیاوردن مطلوب 3- اضطراب و نگرانی 4- تردید و بلاتکلیفی 5- مشاهده صحنه های تأثرانگیز 6- ارتکاب خطا و گناه 7- سخنان نادرست یا عملکرد نادرست دیگران. نماز، در همه این موارد می تواند به نحو معجزه آسایی غم و غصه را برطرف سازد. گاهی غمی که بر دل شخص، سنگینی می کند، ناشی از تأسف او به خاطر از دست دادن یک فرصت، یک موقعیت، یک موفقیت، یک عزیز، یک شی ء مورد علاقه و یا چیزی از مال و مقام دنیاست.
خدای، تعالی فرمود: لکیلا تأسوا علی ما فاتکم... / بر آنچه از دست شما رفته است، افسوس نخورید.
به وسیله نماز، انسان می تواند به مرحله ای از معرفت دست یابد که به خاطر از دست دادن هیچ چیزی اندوهگین نشود. آن که خدا را مالک و معبود خود را عابد و مملوک میداند، توجه دارد که مالک و صاحب اختیار چیزی نیست از این روی به خشنودی خدا، خشنود و به تقدیر او راضی است و در نتیجه، از این گونه غصه ها، رها و آزاد است و می دانیم که مقام رضا از مقامات عالی عرفان و از نتیجه های نماز و ذکر خداست.
دوم آن که نماز می خواند، هرگز به دنبال خواسته های نادرست و نامشروع، نخواهد رفت و اگر خواسته اش مشروع است، نماز که سراسر، دعا و نیایش است به او می آموزد که پیوسته برآورده شدن حاجات و بدست آوردن مطالب خود را از خدا بخواهد و به لطف و کرم او امید بندد. کسی که نماز او توانسته است، روح امید را در او زنده نگهدارد، هیچگاه نومید نخواهد شد و مغموم نخواهد گشت.
یعقوب علیه السلام گفت: "انما اشکوبثی و حزنی الی الله و اعلم من الله ما لا تعلمون. یا بنی... و لا تیأسوا من روح الله انه لا ییئس من روح الله الا القوم الکافرون / عرض حال پریشانی و اندوه خود را فقط به خدا می کنم از خدا آنچه را شما نمی دانید. ای پسران من!... و از رحمت خدا نومید نباشید. براستی که کسی بجز مردم کافر، از رحمت حق ناامید نمی گردد. "
عبور از وحشت تنهایی و غم به روایت امام علی (ع)
سوم این که اضطرابها، نگرانیها و دغدغه ها، غمهای سنگینی را بر انسان، تحمیل می کند حتی زمانی که این حالتها فروکش می کنند، اندوهی جانکاه را بر جای می گذارند. گاهی با وجود آن که این عوامل، به حسب ظاهر بکلی از میان می روند، باز آثار آنها به صورت افسردگیهای مرموز و ناشناخته، باقی می ماند.، در حالی که خداوند می فرماید: الا بذکر الله تطمئن القلوب، نماز، یاد خداست و یاد خدا، قلب را مطمئن می سازد.
آرامشی که نماز، به آدمی می بخشد، او را از نگرانیها، اضطرابها و غمها مصون می دارد و در صورت بروز چنین حالاتی، باز هم خواندن نماز حقیقی می تواند آن را برطرف سازد.
امام علی علیه السلام در خطبه قاصعه فرموده اند: "... و عن ذلک ما حرس الله عباده المؤمنین بالصلوات و... تسکیناً لاطرافهم و تخشیعاً لأبصارهم و تذلیلاً لنفوسهم و تحفیظاً لقلوبهم و اذهاباً للخیلاء عنهم / ... و از این است که خداوند، بندگان مؤمن خود را به وسیله نمازها و زکاتها و کوشیدن به روزه در روزهایی که واجب کرده است، نگاه می دارد. برای آن که به تمامی اندامها و جوارحشان آرامش بخشد و برای به زیر افکندن چشمهایشان و رام کردن نفسهای ناآرامشان و نرم کردن دلهای آنان و بیرون کردن کبر و خودپسندی از آنان. "
یاد خدا و نماز، به هنگام وحشت و اضطراب و تنهایی، موجب انس و الفت و دلگرمی انسان به قادر متعال می گردد. امام علی علیه السلا درباره اولیای خدا که اهل ذکر او هستند، فرمودند: "... و قلوبهم الیک ملهوفة ان أو حشتهم الغربة انسهم ذکرک و ان صبت علیهم المصائب لجأوا الی الأستجارة بک علماً بأن أزمة الأمور بیدک / دلهایشان حسرت دیدار تو را دارد. اگر بی کسی آنان را به دهشت اندازد، یاد تو، آنان را از تنهایی به در آورد، و اگر بلاها برایشان فرو بارد، به زنهار خواهی از تو پناهنده شوند، چه، می دانند که سررشته همه کارها به دست توست. "
آن ها که نماز پناه می برند تا از اندوه ها نجات یابند
چهارم این که بعضی از اوقات، غم و غصه، نتیجه تردید و بلاتکلیفی است. کسانی که نسبت به اجرا یا عدم اجرای کاری، دودل هستند، دچار پریشانی و اندوه می گردند. چنین غصه هایی برای کسی که حقیقتاً نماز می خواند، کمتر پدید می آید، زیرا از یک سو، نماز او را صاحب تشخیص، وقت شناس و قوی الاراده، بار آورده است و از دیگر سو، روح اعتماد و توکل به خدا را در او زنده کرده است.
در عین حال، در صورت بروز چنین غمی، پس از مشورت با صاحبنظران، می تواند با خواندن نمازی از روی حضور قلب و طلب توفیق از خدا، روح توکل و اعتماد به حضرت حق را در دلش تازه کند و بر اجرا یا عدم اجرای آن، تصمیم قاطع بگیرد و خود را از پریشانی و غم نجات دهد.
خدای، تعالی، فرمود: "و شاورهم فی الأمر فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین "
پنجم این که بعضی اوقات، دیدن صحنه های تأثرانگیز، موجب اندوه شدید می گردد، در این گونه موارد نیز نماز بهترین داروی اثر بخش است. اگر از روی توجه، دو رکعت نماز کند، این نماز او را از معنویت، سرشار خواهد کرد، غمش را خواهد زدود و قلبش را از فشارهای ناشی از غم، خلاص خواهد کرد.
کسانی که برای فرار از غم و اندوه دنیا به نماز پناه برده اند و می برند فراوانند.
بسیاری از مسلمانهای انقلابی از اندوه جانکاه زندان به نماز پناه برده اند. حتی هنگامی که شکنجه های هم بندیهای خود، توسط دژخیمان را دیده اند یا ناله های ناشی از شکنجه شدن آنان را شنیده اند، برای فرار از تأثر روحی و آرام ساختن خود، به نماز و یاد خدا متوسل شده اند.
ششم این که به دنبال ارتکاب خطا ویژه، ارتکاب گناه سرزنشهای نفس لوامه شروع می شود و شخص را از کاری که کرده پشیمان می کند. بر اثر این پشیمانی هم دچار عذاب وجدان می گردد و هم بر غفلت خود غصه می خورد.
در این گونه موارد نیز، نماز بهترین راه درمان است، زیرا نمازها حسناتی هستند که بدیها را می شویند و گناهان را می زدایند: "... ان الحسنات یذهبن السیئات... " در حقیقت به وسیله نماز، شخص از خدا به خدا پناه می برد و به لطف و رحمت او امید می بندد و می گوید: لاملجأ و لا مفر منک الا الیک / پروردگارا! هیچ پناهگاه و راه نجات و گریزگاهی از تو جز بسوی تو نیست و بر اثر این پناهندگی و امید، روحش آرام می گیرد و از غم، خلاص می گردد.
نظر شما