خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "مسئولان باید به اخلاق نبوی نزدیک شوند و حکومت خود را به حکومت نبوی و حکومت علوی نزدیک کند. وقتی فقرا از دستگاه حکومت ناامید شوند در آن صورت ما دچار انحطاط اخلاقی خواهیم شد چون فضای کین و انتقام و فساد اجتماعی جامعه را دربر خواهد گرفت بنابراین لازم است که حکومت به فضای حکومت نبوی و علوی نزدیک شود، اگر این کار انجام شود و چشم حکومت به جیب مردم نباشد و مسئولان پاک دست باشند و دست در بیت المال نکنند آن وقت می توان امیدوار بود که عقب ماندگی های اخلاقی قابل اصلاح باشد."
آنچه در ادامه می آید بخش دوم و پایانی گفتگوی ما با حجت الاسلام حسام الدین ربانی، مدرس حوزه علمیه و اندیشمند دینی درباره سیره و بیان حضرت رسول در اخلاق زندگی است.
در بخش پیشین گفتگو اشاره مختصری به فلسفه تاکید فراوان پیامبر (ص) به اهمین تربیت خانوادگی داشتید، این که وقتی این تربیت های خانوادگی ابعاد اجتماعی پیدا می کند فضای جامعه را متاثر می کند و راز تاکید پیامبر (ص) هم می تواند این بعد و وجه اجتماعی باشد. در این باره توضیح بیشتری ارائه می کنید؟
بله وقتی مرد در خانه مورد احترام قرار می گیرد این احترام را در جامعه هم به دیگران سرایت می دهد. وقتی فرزند در خانه مورد تکریم قرار می گیرد این تکریم در جامعه هم بروز پیدا می کند بعنی نمود بیرونی این ادب و تربیت اعضای خانواده در جامعه دیده می شود، بنابراین جامعه هم به سمت یک جامعه اخلاق مدار سوق پیدا می کند و سفارش هایی که در کلام و مشی و سیره رسول الله (ص) نسبت به خانواده دیده می شود برای اصلاح خود خانواده است و در نهایت به صلاح کلیت جامعه مسلمانان خواهد بود.
سفارش های اجتماعی پیامبر (ص) چگونه است؟ یعین اگر بخواهیم از فرازی بالاتر از خانواده به این سفارش ها و توصیه ها نگاه کنیم کدام نقاط برجسته می شود؟
در تعامل افراد با یکدیگر باز در کلام رسول الله (ص) سفارش هایی دیده می شود. پیامبر می فرماید وقتی دو نفر از مومنین به هم می رسند هر کسی که اول سلام کند و در سلام دادن پیشی بگیرد در واقع خود را در معرض رحمت خداوند قرار داده است. روایت رسول الله (ص) است که وقتی مردها به هم می رسند دست دهند و همدیگر را در آغوش بکشند ولو این که فاصله دو ملاقات آن ها به اندازه گردیدن دور یک درخت باشد. یعنی فاصله دو دبدار با هم تا این حد کوتاه باشد باز هم بی اعتنا از کنار هم رد نشوند باز هم دست دهند و همدیگر را در آغوش بکشند. توجه کنید که اصول اسلام چقدر بر پایه محبت بنا شده است.
روایت رسول الله (ص) است که اگر کسی به روی برادر مومن خود لبخند بزند ثواب صدقه بر او نوشته خواهد شد. در روایت دیگری آمده است اگر شما به اندازه تمام کوه ها در راه خداوند طلا و نقره انفاق کنید اما حسن خلق نداشته باشید اجر شما به اندازه آن برادرتان نیست که به خاطر تنگدستی در راه خدا صدقه ای نداده اما در عوض خوش خلق است.
ما این را هم داریم که گاه برخی از افراد شرط بندی می کردند که برای یک بار هم که شده آن ها در سلام دادن به پیامبر (ص) سبقت بگیرند اما همیشه این رسول الله (ص) بود که پیش از افراد به آن ها سلام می داد حتی سلام به کودکان، یعنی رهبر جامعه اسلامی با آن مقام و جایگاه در سلام دادن حتی به کودکان پیش دستی می کرد. خب وقتی که بزرگ جامعه مسلمانان این گونه به افراد شخصیت می دهد جامعه هم شخصیت مدار می شود و اخلاق در ریز و درشت آن جامعه و روابط آن حکمفرما می شود.
این ها بخشی از سفارش های پیامبر (ص) در تعامل با دیگران است. فی المثل حضرت درباره رسیدگی به احتیاجات دیگران می فرماید اگر در خویشاوندان تو کسی بدهکار باشد کسی محتاج شده باشد و شما بتوانید احتیاج او را برآورده کنید اما نخواهید از رحمت خدواند دور می شوید. اگر در برابر دیگران فریادرس نباشید خداوند هم فریادرس شما نخواهد بود. توجه کنید که اگر هر فردی که محتاج است احتیاجش در طایفه و ایل و فامیل خودش برطرف شود در آن صورت این احتیاج ها به سطح جامعه کشیده نخواهد شد . به خاطر همین است که حضرت به همسایه ها توصیه می کند اگر کسی شب شکم سیر بر بالین بگذارد در حالی که گرسنه ای تا 40 خانه آن طرف تر شب سر بر بالین بگذارد غضب خداوند بر آن خانه وارد می شود به عبارت دیگر از این حرف پیامبر فهمیده می شود که افراد جامعه در حقیقت یک ید واحده را باید تشکیل دهند و اگر خویشاوندان و فامیل و همسایه ها درد دیگری را درد خود بدانند و هوای هم را داشته باشند در آن صورت جامعه را از بحران های بسیاری نجات داده اند. حضرت رسول (ص) در این باره می فرماید اگر کسی نیازی از برادر مومن خود را برآورده کند در بهشت همسایه من خواهد بود. حضرت وقتی این عبارت را می فرمایند انگشت سبابه و انگشت وسطی را نشان می دهند و می گویند همچنان که این دو انگشت کنار هم هستند.
خب اگر این سفارش های رسول الله (ص) در جامعه اجرا شود در آن صورت هیچ کمبودی نخواهد بود و اگر ما احتیاجات مادی و معنوی افراد را با محبت و حسن خلق برطرف کنیم آن وقت این جامعه همان جامعه مدرن و مدنی رسول الله (ص) خواهد بود این همان مدینه النبی خواهد بود آن وقت ما می توانیم ادعا کنیم که مسلمان هستیم و به دین اسلام گرویده ایم.
اما چرا ما این حسن خلق اجتماعی را در جامعه ما نمی بینیم یا کم تر به چشم مان می آید؟
گفته اند الناس علی دین ملوکهم، مسئولان باید به اخلاق نبوی نزدیک شوند و حکومت خود را به حکومت نبوی و حکومت علوی نزدیک کند. خبری رسید به حضرت علی (ع) که یکی از والی های شما بر سر سفره ای حاضر شده که بیشتر افراد آن ثروتمند بودند. حضرت غضبناک شد و آن حاکم را مورد عتاب شدید قرار دارد که حاکم اولا و بالذات حاکم مستمندان است و پس از آن حاکم برخوردارها و ثروتمندان و اگر مستمند و فقیر از دستگاه اجرایی نامید شود آن موقع خودش در صدد برمی آید که انتقام محرومیت خودش را از جامعه و دیگران بگیرد. در این صورت اخلاق خواهد مُرد و شما می بینید که اکثر جاهایی که از لحاظ امکانات مادی در سطح پایین تری هستند از حیث مباحث فرهنگی هم این عقب ماندگی دیده می شود بنابراین وقتی فقرا از دستگاه حکومت ناامید شوند در آن صورت ما دچار انحطاط اخلاقی خواهیم شد چون فضای کین و انتقام و فساد اجتماعی جامعه را دربر خواهد گرفت بنابراین لازم است که حکومت به فضای حکومت نبوی و علوی نزدیک شود، اگر این کار انجام شود و چشم حکومت به جیب مردم نباشد و مسئولان پاک دست باشند و دست در بیت المال نکنند آن وقت می توان امیدوار بود که عقب ماندگی های اخلاقی قابل اصلاح باشد.
نظر شما