چهره واقعی مصدق

چندی پیش یکی از سران فتنه 88 در سخنرانی خود مدعی شده بود که "مصدق فردی آزادی‌خواه و اندیشه‌ورز و حامی منافع ایران است" از این رو بر آن آمدیم تا به بازخوانی پرونده ی این خائن بپردازیم

خبرگزاری شبستان: ارتباط جریان دوم خرداد با جبهه ملی و نهضت آزادی از ابتدا صمیمی و آنها همواره از حمایت‌های ملی‌گرایان برخوردار بوده‌اند به هر حال به منظور سالروز خلع رضاخان پهلوی از قدرت توسط نیروهای خارجی و یادآوری سوابق مصدق و همچنین آگاهی‌بخشی بیشتر به افکار عمومی دیدگاه‌ها و عملکرد مصدق را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم.
مصدق از جمله افرادی بود که در پشت پرده به رضاخان و دستگاه پهلوی مدد می‌رساند. وی در مجلس ششم بارها رضا شاه را تقدیس نمود و در یکی از سخنرانی‌هایش او را حافظ منافع ایران معرفی کرد!
مصدق پس از قیام سی‌ام تیر 1331 دارای چنان قدرتی بود که بنا بر نظر حضرت امام (ره) می‌توانست نظام پادشاهی پهلوی را سرنگون سازد که به جهت روحیه محافظه‌کارانه‌اش اقدام به چنین کاری نکرد.
مصدق که با حمایت قاطع مردم و آیت‌الله کاشانی به سمت نخست‌وزیری رسیده بود چند روز پس از قیام مردمی1331، بدون اطلاع آیت‌الله کاشانی از سمت خود استعفا کرد. شاه هم که از این موضوع به شدت استقبال می‌کرد بلافاصله با استعفای وی موافقت و قوام‌السلطنه را جایگزین وی کرد. قوام نیز پس از اخذ فرمان نخست‌وزیری به اردوکشی خیابانی پرداخت تا به مقابله با آیت‌الله کاشانی بپردازد. آیت‌الله کاشانی هم با صدور اطلاعیه‌ای مردم را به ادامه مبارزه با شاه فرا خواند.
پس از این حرکت، قوام عقب نشینی کرد و "حسن ارسنجانی" یکی از کارگزارانش را با وعده انتخاب شش وزیر توسط آیت‌الله کاشانی به منزل ایشان فرستاد که با عتاب آیت‌الله کاشانی روبرو شد که آیت الله کاشانی با تعیین ضرب‌الاجل برگشت مصدق تا فردا، ارسنجانی را بدرقه کرد.
در پی این تهدید و ادامه قیام مردمی، شاه با اکراه به برکناری قوام تن داد و بدین‌گونه مصدق با رهبری آیت‌الله کاشانی دوباره بر سر کار برگشت. اما این بار مصدق که برگشت خود را مدیون یک روحانی می‌دید، تئوری اخراج روحانیت از دولتش را آغاز نمود.
مصدق هرگونه توصیه مشفقانه و دلسوزانه آیت‌الله کاشانی را با جوابیه‌ای تند و گستاخانه پاسخ می‌داد، طوری که با حمایت شاه چماقدار راه انداختند و خانه آیت‌الله کاشانی را سنگ‌باران کردند. همچنین گستاخان و چماقداران وقاحت را تا بدان جا پیش بردند که سگی را عینک زدند و به اسم آیت‌الله کاشانی در خیابا‌ن‌ها چرخاندند.
اما با همه این تفاسیر آیت الله کاشانی روز 27 مرداد درست یک روز قبل از کودتا به مصدق هشدار داد: "شما مرا لکه حیض کردید، خانه‌ام را سنگ‌باران کردید، فرزندانم را زندانی کردید اما به هوش باشید وضع زاهدی خطرناک است، ممکن است کودتا کند." البته همان شد و دولت مصدق توسط کودتاچیان سرنگون شد زیرا گرایش مصدق بیشتر به نظام منحوس پادشاهی بود تا رهبری دینی_سیاسی آیت الله کاشانی.
لازم به ذکر است، چندی پیش یکی از سران فتنه 88 در سخنرانی خود مدعی شد که مصدق فردی آزادی‌خواه و اندیشه‌ورز و حامی منافع ایران بود. وی همچنین مصدق را سیاست‌مداری آگاه و دلسوز نامید!!!
اصلا مگر همین مصدق نبود که قرارداد 1919 که خود زمانی مدعی مخالفت با آن بود را حاصل کارهای خوب وثوق‌الدوله با دولت انگلیس دانست؟
تورق تاریخ برای بعضی از افراد بسیار مفید است، عده‌ای که فکر می‌کنند ایرانیان ملی شدن نفتش را باید مدیون مصدق باشد و مصدق منجی ایران است و سخت در اشتباه‌اند.
همچنین در این ارتباط حضرت امام خمینی(ره) می‌فرمایند: "مقصد ما نفت نیست تا اگر یک نفر آن را ملی کرد اسلام را کنار بگذاریم، برای او سینه بزنیم."
به واقع علت زنده‌سازی این مرده چیست؟ مگر همین حامیان این مرده سیاسی نیستند که در پی خشکاندن ریشه دین برآمده‌اند و دین را افیون ملت‌ها خواندند.
و در آخر اگر قرار است ما قدمهایمان را بر مسیر امام خمینی(ره) بنهیم، باید مصدق را همانند پیر جماران خائن بدانیم.

پایان پیام/

رضا باقرپور

کد خبر 66957

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha