شهریار،شاعر مردمی که با غصه های مردم غصه خورد،با گریه هایشان اشک ریخت

شهریار، زبان و ادبیات را یکی از والاترین محافظ های دین می دانست، او ادبیات را بهترین عنصر برای ارشاد مردم و اشاعه دین برمی شمرد و از دوران انقلاب به این طرف، یک لحظه هم از جهاد قلمی باز نایستاد.

به گزارش خبرگزاری شبستان/کرمان جنوبی

 

شعر در کلام مقام معظم رهبری
ـ شعر و هنر، زیباترین قالب برای همه پیام های نوین و مایه گسترش و نفوذ این پیام ها تا هر سوی خطه وسیع دل ها و جان های انسانی است و شاعران و سخن سرایان آگاه، همیشه توانسته اند والاترین معارف انسانی را در کتیبه روزگار با نقشی جاودانه، به نسل های بعد از خود بنمایانند.


ـ شعر و نیز همه قالب های هنری، موهبت های خدایی اند که باید در خدمت خلق خدا و حامل آرمان های والای خدایی باشند.


ـ شاعران جوان می توانند منعکس کننده همه آرمان ها، سیاست ها، روش ها و واقعیت های انقلابشان در آثار شعری خود باشند.... امروز ملت ها همچون الگویی به انقلاب ما و ملت ما و کشور ما و نظام ما می نگرند. بسیارند آنها که می خواهند سرنوشت خود را در آیینه این انقلاب ببینند. پیام انقلاب باید به زبانِ شعر و هنر، که اصیل ترین و خالص ترین زبان هاست به آنان منتقل شود. انقلاب در قالب هنر و ادبیات، آسان تر و صادقانه تر از هر قالب دیگر قابل صدور است.

 

اسلام و شعرهای ارزشی
در عصر پیامبر اکرم (ص) در شهر مدینه، مکانی برای تشکیل محافل ادبی در نظر گرفته شده بود. در این محافل، شاعران سروده های خود را که از نظر دینی، اخلاقی و مسائل انسانی مورد توجه بود، می خواندند و مورد تشویق و احترام پیامبر اکرم (ص) قرار می گرفتند. برای مثال، کعب بن زُهَیر پس از خواندن قصیده ای، از دست مبارک پیامبر (ص) جایزه دریافت کرد و حسّان بن ثابت با سرودن شعری در دفاع از حریم اسلام، مورد عنایت آن حضرت قرار گرفت.

 

شعر در صدر اسلام
هنگام ظهور دین اسلام در شبه جزیره عربستان، شعر در جامعه آن روزگار نقش مهمی را ایفا می کرد، بدان گونه که اعراب جاهلیت از شعر، به عنوان عاملی برای غلبه بر مسلمانان بهره می بردند. کفار قریش، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را شاعر می خواندند و از شاعران درمانده عرب می خواستند در رقابت با کلام آسمانی، اشعاری بگویند. برخی از مفسران، شأن نزول سوره «شعراء» را همین ایام دانسته اند. هر چه می گذشت، نه تنها از اهمیت شعر کم نمی شد، بلکه از شعر به عنوان سلاحی در میدان جنگ استفاده می شد.


علامه امینی، (تعداد 33 نفر) از مشاعران صدر اسلام را نام می برد که به برکت کتاب و سنت، در رکاب پیامبرشان، چون شیران خشمگین، با شمشیری آخته از شعر به مشرکان، هجوم می بردند و چون بازهای شکاری پرواز کرده و گوش و دل آنان را شکار می کردند. آنها همواره همراه پیامبر (ص) بودند و با زبان هایشان به جهاد در راه خدا می پرداختند.


زندگینامه و تولداستاد شهریار
استاد سید محمد حسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار، در خانواده مرد دانش و هنر «حاج میر آقا خشگنابی» چشم به جهان گشود. روزهای کودکی او با انقلاب مشروطیت و بحران های اجتماعی و سیاسی در تبریز هم زمان بود. به همین سبب، پدر که از مبارزان فعال مشروطه خواه به شمار می آمد، در آن اوضاع نابه سامان، خانواده را به زادگاه اجدادی، روستای خشگناب منتقل کرد.


شهریار در سنین خردی با قرآن مجید و دیوان حافظ آشنا شد و این آشنایی، آغاز پیوند عمیق روح او با مفاهیم آیات قرآن و کلام حافظ بود. شهریار پس از تحصیل در مکتب خانه روستا و تکمیل آن در تبریز، در سال 1300 به اصرار پدر به تهران رفت و در مدرسه دارالفنون به تحصیلات متوسطه ادامه داد. سه سال بعد وارد مدرسه طب شد، ولی به سبب پیشامدهایی، آخرین سال پزشکی را که با روحیه حساس او چندان هم سازگار نبود، نیمه تمام رها کرد. پس از آن، در بانک کشاورزی به خدمت دولت درآمد و در کنار آن، به شعر هم می پرداخت. شهریار مدتی در خراسان و تهران روزگار گذراند و سپس به زادگاهش تبریز بازگشت و در این شهر ماندگار شد.


ازدواج شهریار
شهریار در سال 1332، در 48 سالگی با یکی از بستگانش ازدواج کرد. همسرش آموزگار بود و در تبریز تدریس می کرد. شهرزاد، دختر شهریار، درباره ازدواج پدرش چنین می گوید: «وقتی پدرم برادرش را از دست داد، سرپرستی چهار فرزند او را به عهده گرفت و مانند پدری دل سوز از آنها مواظبت کرد. بعد از بزرگ شدن بچه های عمویم و موقعی که به اصطلاح دست هر کدام به کاری بند شده بود، خیاطی ای را که در تهران داشت، با وسایلش به بچه های برادرش بخشید و تنها با یک جامه دان لباس هایش به تبریز آمد. سپس با مادرم که نوه عمه اش بود، ازدواج کرد. دیر ازدواج کردنش به علت مسئولیتی بود که در برابر بچه های برادرش داشت».


شهریار و دنیای هنر
شهریار به تمامی هنرها، به ویژه شعر، موسیقی و خوشنویسی علاقه داشت. او نسخ، نستعلیق و خط تحریری را خوب می نوشت و قرآن را با خط خوش کتابت می کرد. در جوانی، سه تار را به نیکویی تمام می نواخت، ولی پس از مدتی در پی تحولاتی درونی، برای همیشه آن را کنار گذاشت.


شهریار در سرودن شعر نیز، ذوق و توانایی شگفتی داشت. او پیرو مکتب ادبی و عرفانی حافظ بود. شهریار شاهکارهای جاودانه ای در قالب قصیده، غزل، مثنوی، رباعی، شعر آزاد و... پدید آورد و آثار درخشانی به دو زبان فارسی و ترکی بر جای گذاشت.


شهریار از زبان شهرزاد
شهرزاد، فرزند ارشد شهریار، درباره روحیات پدرش چنین می گوید: «در زندگی خصوصی، آدمی بسیار بخشنده است. غیر از کمک های مالی، حتی وسایل شخصی اش را نیز می بخشد. قلبی رئوف و مهربان دارد. بسیار احساساتی و حساس است و خیلی زود تحت تأثیر قرار می گیرد. از مرگ دوستانش خیلی متأثر می گردد.


بسیار پاکدل و ساده است و اگر کسی به کمک احتیاج داشته باشد، تا آنجا که برایش مقدور است از کمک های مالی و جانی دریغ ندارد. موقع شعر خواندن، قیافه اش همراه موضوعات شعری تغییر می کند و گاهی دیده شده در مواقع حساس شعری، اشک در چشمانش جمع می شود و بغض گلویش را می گیرد و شنونده را بسیار تحت تأثیر قرار می دهد».


شخصیت شهریار
همه افراد در نظر شهریار یکسان بودند. او هیچ گاه خود را تافته جدا بافته از مردم نمی دانست. شهریار، همواره از شاعران و دوستان خود تعریف می کرد و همین، خود نشانه روح بلند و دور از تکبر او بود. نقل کرده اند زمانی که شهریار در تهران مشغول تحصیل بود، غزلیاتش در روزنامه و مجلات چاپ می شد و طرفداران بسیاری داشت. از این روی، عده ای به او رشک می بردند و با زبان و قلمشان درصدد آزارش بر می آمدند. اگر چه اشخاص صاحب نامی چون ملک الشعرای بهار حامی او بودند، با این حال عده ای با قلمشان همچنان او را آزار می دادند. شهریار در چنین فضایی، غزلی فروتنانه سرود و در مقابل آنها اظهار خاکساری کرد. همین رفتار فروتنانه، سبب شد آن عده با شهریار از در دوستی درآیند.


راز و رمز موفقیت در شعر شهریار:

شهریار در مصاحبه با کیهان فرهنگی درباره راز موفقیت خود می گوید: «من شانس ادبی خود را مدیون این هستم که وقتی شش ساله بودم و تازه الفبا را یاد گرفته بودم، در تاقچه اتاق ما، در دِه فقط دو کتاب بود با جلدهای مندرس؛ یکی قرآن و دیگری حافظ. من می رفتم بازی می کردم و می آمدم یک دفعه آیات قرآن را می خواندم و یک دفعه حافظ را. به این صورت از اول مغزم پر شد از این کلماتِ موزیکال آسمانی؛ به طوری که وقتی بزرگ تر شدم، شعرهای دیگر و هر چیز دیگری را که می شنیدم یا می دیدم، به نظرم سبک می آمد. عمده شانس من این است که از اول با قرآن و حافظ شروع شد که هنوز هم هست. بعد هم استاد خوبی داشتم، مرحوم امیر خضری که در فرهنگ ایران نظیرش نیست. او شاعر بسیار توانایی بود و رقت قلب فوق العاده ای داشت».


شهریار و  انس با اهل بیت:

شعر شهریار، با زندگی وی درآمیخته و با عقایدش جان گرفته است؛ به طوری که از عمق ضمیر او فوران می کند و عقیده استوار و اندیشه ناب او را آشکار می سازد. شهریار، دوستدار و عاشق قرآن و عترت ـ دو میراث مانای محمدی صلی الله علیه و آله ـ بود و این عشق در شعرهای او هویداست، چنان که هر کس به روشنی می تواند از لابه لای اشعاری که درباره شخصیت معصومان علیهم السلام سروده است، عقیده و عشق پاک او را به خاندان اهل بیت علیهم السلام باز بشناسد. البته عشق و ارادت خاص شهریار به امیرمؤمنان، حضرت علی (ع)، رنگ دیگری دارد و سبب شده است معروف ترین، زیباترین و گیراترین اثر خود، یعنی علی ای همای رحمت را بسراید که سرودن آن، ماجرایی بس خواندنی دارد و آدمی را منقلب می کند.


جهاد و جهادگری در نزد شهریار:

شهریار، زبان و ادبیات را یکی از والاترین محافظ های دین می دانست. او ادبیات را بهترین عنصر برای ارشاد مردم و اشاعه دین برمی شمرد و برای همین منظور آن را به خدمت می گرفت. همان طور که او خود نیز تصریح کرده است، از دوران انقلاب به این طرف، یک لحظه هم از جهاد قلمی باز نایستاد و همواره با چنین بینشی، سلاح قلم به دست گرفت و بر دشمنان تازید و برای انقلاب، جنگ، رزمندگان و شهیدان شعر سرود.


شهریار از جهاد مالی هم در راه دین و وطن فرو گذار نکرد و همواره با بضاعت اندک خود، به جبهه ها کمک می کرد. همچنین معروف است که او، نصف حقوق بازنشستگی خود را ماهیانه برای کمک به جبهه می داد.


دین اسلام و اشعار شهریار:

شهریار، شعر را هنرمندانه به خدمت گرفته بود تا مذهب، ملت و میهن خود را به جهانیان معرفی کند. شعر او، گاه خواننده را به شعرهای دور و دراز می برد، به آسمان های عرفان و انسانیت کامل، پرواز می دهد و عالم هایی بالاتر از این عالم ظاهری را که خود درک کرده است به او نشان می دهد. گاه نیز خواننده را دگرگون می کند و او را وا می دارد بی اختیار به روزگار حسرت خود، به ناپایداری روزگار، آرزوهای محال، فرصت های از دست رفته و بر آن گذشته ای که باز آمدنی نیست اشک بریزد و همه گذشته تلخ و شیرین خود را در آن ببیند. در واقع، هر یک از شعرهای شهریار، پرده ای از سوز و سازها و افت و خیزهای زندگی او را نشان می دهد و از وطن، اجتماع و تاریخ سخن می گوید.


اوصاف شعرهای شهریار:

بیان لطیف، ساده، روان و جذابیت کلام، ویژگی های شعر شهریار است. البته گاه در کنار بیان لطیف و ادیبانه، دیده می شود شاعر با شجاعت، پروایی از کاربرد اصطلاحات عامیانه ندارد و تصاویر زیبای کلامی را با جملات محاوره ای در می آمیزد و از اینکه ادیبان، سطح شعرش را نازل بپندارند نمی هراسد. این تلفیق شاعرانه، از ویژگی های شعر شهریار است. شهریار معتقد به تحول و تجدید حیات در شعر ادبی بود و آثار این نوگرایی در بیشتر اشعارش دیده می شود. او از کاربرد مضامین نو، پروایی نداشت و در این زمینه، نوآوری های فراوانی دارد.


شعر روستایی برگرفته شده از شهریار:

یکی از ادیبان، شهریار را پدر شعر نوین روستایی معرفی می کند و می گوید: «شعر شهریار، نخستین شعر روستایی نوین است که پیوندی ناگسستنی با شعر سنتی دارد؛ البته او در موارد خاص به مقتضای ویژگی های مربوط به زمان و مکان خود، به نوجویی ها و نویابی هایی توفیق یافته است و این تازگی، به ویژه در شاهکار کم نظیر او «حیدر بابا یه سلام» آن چنان بنیادی است و از محتوایی آن چنان از دل برآمده و هیجان انگیز برخوردار است که می توان و باید او را به حق، خالقی نوآور در زمینه شعر و ادبیات روستایی نامید.


در واقع شهریار، نخستین شاعری است که در شاهکار خود، به شیوه ای خاص و در دامنه ای گسترده از روستاییان و کار و پیکار آنان با طبیعت، از زیبایی های محیط طبیعی روستا، از آداب و رسوم و ویژگی های زندگانی روستایی، از کودکان و جوانان و سالخوردگان روستا و از باورها و فرهنگ روستاییان، به زبان آنان و برای آنان به شیوایی سخن گفته است».


جایگاه شهریار در جهان:

یکی از نویسندگان درباره نگاه جهانی شهریار می نویسد: «شنیده ام وقتی یکی از اساتید ادب، ترجمه شعر «پیام به انیشتین» شهریار را برای آن ریاضی دان و نابغه روزگار می خواند، انیشتین با احترام و حیرانی سه بار به افتخار استاد شهریار از جای خود برمی خیزد و اشک شوق در دیدگانش حلقه می زند و زیر لب زمزمه هایی با خود می کند.


شعر «پیام به انیشتین» استاد شهریار، نشان دهنده روحیه والای انسان دوستی و در همان حال، میهن دوستی اوست. علت اصلی حیثیت و آوازه جهانگیر شهریار، همین روح انسان دوستی و نبوغ خدایی اش است که با روح خداشناسی و حق جویی همراه گشته و مانند شریانی حیاتی، در تمامی گفتار و اشعار او سیلان دارد. در اشعار شهریار، حق، وجدان و محبت با عرفان می آمیزد و جلوه های زیبایی می آفریند. او در اشعارش یار ستم دیدگان است و استعمارگرانی را که خون یتیمان و اشک فقیران را جاری می سازند، نفرین می کند».


از دل برخواسته و بر دل نشسته:

اشعار شهریار، به افسانه زندگی او نزدیک است. خاطرات کودکی، محرومیت ها و ناکامی ها، عشق و ایمان وافر او به وطن، خداشناسی، دین و اهل بیت (ع)، همه را می توان در شعرهایش پیدا کرد.


شهریار، شاعر مردم دوست، میهن پرست و بلند آوازه ایران، 83 سال با سربلندی و افتخار در بین مردم و همگام و هم دوش با آنان زندگی کرد، با غصه های مردم غصه خورد، با گریه هایشان اشک ریخت و در شادمانی آنها، شادمان شد. شهریار با احساسات شگفت و لطیف خود و ارتباط سخت عاطفی که با مردم برقرار کرده بود، میان مردم از محبوبیت و مقبولیت خاصی برخوردار بود. البته کمتر شاعری از چنین موهبتی برخوردار بوده است که در زمان حیاتش، به چنان شهرت و محبوبیتی میان مردم رسیده باشد.


عروج بزرگ شاعر نوین سرای ایران:

روح پاک شهریار، این شاعر آزاده، در این کره خاکی بیش از این تاب نیاورد و در بامداد 27 شهریور 1376، به سوی بارگاه پروردگارش پر کشید. جسم خسته و نحیف او، با احترامی کم نظیر، بنابر وصیتش در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد که مدفن بسیاری از شاعران و هنرمندان آن دیار است. اما بدون شک، شعرهای او و آهنگ صدای گیرایش که همراه با موضوعات تغییر می کرد و شنونده را کاملاً دگرگون می ساخت و قیافه آرام او، همچنان در خاطر همه مردم این مرز و بوم، زنده و جاوید خواهد ماند.

 


منبع:

پایگاه حوزه

گفتمان دینی

 

پایان پیام/

کد خبر 67570

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha