به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، کارشناسان تعلیم و تربیت فاطمه رمضانی، یاسین شکرایی، طباطبایی نژاد نباتی به موضوعاتی از قبیل چرایی کمبود آثار دینی، دغدغه ناشران در این حوزه، نحوه آشنایی ناشران با اصول حاکم بر برنامه درسی دینی و راهکارهایی برای تشویق مولفان و ناشران برای ورود به این عرصه را پاسخ داده اند.
کارشناسان اصلیترین رسالت کتابهای کمکآموزشی، برطرف کردن محدودیتهای کتاب درسی است و مولفان و ناشران باید با توجه به این موضوع و نیز رعایت اصول حاکم بر برنامه درسی دست به تولید اثر بزنند. در غیر این صورت آنچه با رویکردهای حاکم بر برنامه و کتب درسی تطابق نداشته باشد از چرخه ارزیابی و معرفی به مخاطبان بازمیماند. البته در این حوزه باید به یاد داشت گرچه خلاقیت و نوآوری میتواند زمینهساز تولید آثاری جذاب شود اما باید در این حیطه هم چارچوبهایی را رعایت کرد.
شبستان: به نظر شما مهم ترین مشکل در کتابهای کمک آموزشی حوزه تعلیم و تربیت دینی چیست؟ راه حلهایی که برای رفع این مشکلات میتوان دنبال کرد چیست؟ خیلی از ناشران هنوز نمی دانند چرا کتاب هایشان رد میشود؟ و اصلاً برای شروع تولید آثار استاندارد باید چه کار کنند؟
فاطمه رمضانی: یکی از مشکلاتی که در گروه تعلیم و تربیت دینی داریم آن است که در این گروه آثار را که با هدف کمک آموزشی نوشته نشدهاند را هم بررسی میکنیم. مثلاً کتاب کمکآموزشی ریاضی ویژگی خاصی دارد اما در حوزه دینی برخی کتابها از جمله کتابهای داستان وارد گروه میشوند که باید بررسی شوند و انتظار اینکه همجهت با برنامه درسی باشند انتظار بعیدی است. اتفاقاً ما هم در میان آنها دنبال کتابهایی میگردیم که با برنامه درسی همخوانی داشته باشند تا معلمان بتوانند از آنها استفاده کنند. بنابراین نباید تعجب کنیم اگر کتابهای زیادی تایید نمیشوند.
مشکل دیگر در حوزه فرمهای ارزشیابی است. در این فرمها ضریب امتیاز بخش مربوط به ظاهر و کتابسازی زیاد است. در مقابل امتیاز مربوط به محتوا و هماهنگی با برنامه درسی نسبت به ظاهر کتاب پایین است. در نتیجه مجموع امتیاز کتاب ها باعث تایید آنها میشد اما وقتی به بر میزان هماهنگی با برنامه درسی انگشت میگذاشتیم آن وقت میدیدیم که معرفی آن کتاب چه بسا میتواند مسیر یادگیری را منحرف کند. به این دلیل مجبور بودیم که دلیل رد شدن آثار را به تفصیل توضیح دهیم. البته تا پیش از این این موضوعات به مولفان و ناشران ارائه نمیشد و آنها نمیدانستند که چه چیزی باعث رد شدن اثرشان شده است. به نظر میرسد باید ضرایب را طوری تنظیم کنیم که امتیاز بیشتری به هماهنگی با برنامه درسی اختصاص داده شود. به این ترتیب بخشی از موضوع حل میشود.
شکرانی: البته حدود چهار پنج سال پیش اصلاحاتی در فرمها صورت گرفت اما دوباره نیاز به اصلاح دارد.
درس دینی حساسیتها خاص خود را دارد و دنبال ایجاد تربیت دینی و تعمیق باورهای دینی در مخاطب است بنابراین ما و مولفان باید نکاتی را در تالیف لحاظ کنیم. علاوه بر این رویکردهای متفاوتی درباره تربیت دینی در جامعه ما وجود دارد. آنچه گروه تعلیمات دینی مبنای کار خود قرار داده است اندیشههای امام خمینی، شهید مطهری و مقام معظم رهبری است. بنابراین اگر کتابی با رویکردی که ما در کتاب درسی پیش گرفتیم همسو نباشد قطعا حذف میشود.
برای نزدیک ناشران و مولفان به اندیشهها و رویکردهای مان باید آنها را توجیه کنیم و مواد آموزشی لازم را در اختیارشان قرار دهیم در غیر این صورت نمیتوان از آنها انتظار داشت. پیشنهاد من این است که دورهها یا فیلم های آموزشی برای مولفان و ناشران برگزار کنیم و در انها اهدافمان را توضیح دهیم.
طباطبایینژاد: در حوزه کتابهای مربوط به دوره ابتدایی، ناشران و مولفان سعی میکنند از داستانپردازی برای بیان یک داستان اخلاقی یا واقعه استفاده کنند. به این ترتیب تلاش دارند تصاویر و روایت جذابی را ارائه کنند. این خلاقیت اگر خلاف اصول برنامه درسی باشد، به آن ضربه میزند. مثلاً گاه با آثاری روبهرو هستیم که چهرهای از پیامبران یا جنسیت فرشتگان را در تصاویر ارائه داده است. در حالیکه براساس اصول حاکم بر محتوای دینی، ما نباید برخی مسائل را صریح بگوییم یا تصویر ارائه دهیم. گاهی در بعضی از کتابها، خلاقیت سندیت را فدا میکند. بنابراین وقتی وارد حوزه تولید آثار دینی میشویم با حساسیتهایی روبهرو هستیم که در دیگر گروههایی که صرفاً حیطه دانشی مدنظرشان است مطرح نیست.
در فرمهای ارزشیابی هم اشکالاتی میدیدم که بخشی از آن به دلیل ناآشنایی من با اصطلاحات بود. کسی ما را درباره آنها توجیه نکرده بود و شیوهنامه توجیهی هم وجود نداشت. از این رو به نظر میرسد باید برای ارزیابها جلسات توجیهی برگزار شود و اشکالات کار ناشران به تفصیل برایشان توضیح داده شود. علاوه بر این درباره اصول حاکم بر برنامه درسی میتوانیم با ناشران گفتوگوکنیم تا با اصول برنامه و نیز اصول ارزیابی آشنا شوند.
رمضانی:البته اسنادی درباره معیارهای آثار مناسب تولید شدهاند. ناشران باید بازخوردی ارائه دهند که آن اسناد چهقدر به آنها کمک کرده است و چه قدر ابهام داشتهاند. شاید به این ترتیب در بازنگری و تولید جدید این راهنماها به ما کمک شود.
نباتی: ما باید با توجه به اسناد تحولی مانند سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی، یک نظامنامه تولید منابع کمک آموزشی را بر اساس حوزههای یازدهگانه تربیت و یادگیری تنظیم کنیم. مثلاً در حوزه تعلیم و تربیت دینی چارچوب و اهداف برنامه و معیارها و نیازهایمان را مطرح و برنامههایمان را تبیین کنیم، به تصویب برسانیم و ابلاغ کنیم. بخشی از این نظامنامه مربوط به ویژگیهای عمومی است و برخی اختصاصیِ گروههای درسی و نیز ملاحظاتی که باید در تصویرگری رعایت شود. همچنین باید قواعد نوآوری را مشخص کنیم تا مولفان بدانند برای نوآوری هم چارچوبی وجود دارد.
یکی از دلایل عدم موفقیت ما در حوزه کتابهای دینی آن است که فرهنگ در تربیت دینی شفاهی است. یعنی افراد خود را به کتاب نیازمند نمیدانند از این رو منابع دینی مکتوب کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین ابتدا باید کاری کنیم که منابع مکتوب دیمی به چشم بیایند. از سوی دیگر ادبیاتی که در حوزه تربیت دینی داریم همان ادبیات قدیم است که مخاطب مجذوبش نمیشود. کلیشه ای و تکراری بودن قلمها جذابیت فرهنگ مکتوب ما را بالا نمیبرد.
شبستان:به نظر شما به چه راهی میتوان رسید که هم معیارهای ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی رعایت شود و هم به دغدغه ناشران پاسخ داده شود؟ به هر حال با وجود اینکه نیاز زیادی در زمینه کتابهای دینی داریم اما بسیاری هنوز نمیدانند چگونه موضوعات را پرورش دهند. از سوی دیگر اگر این قواعد رعایت شود دانشآموزان به مطالعه علاقه نشان نمیدهند بنابراین ناگزیریم تن به مسائلی بدهیم از جمله اینکه ناشر مجبور میشود برای جذابیت کتاب تصاویری را استفاده کند.
طباطبایینژاد: به نظر من امکان ایجاد راهی میانه وجود دارد اما فرایندش به دلیل حساسیت و زمانبر بودنش کار را سخت میکند به همین دلیل ناشران به سمت این کار نمیروند. مگر ما نمونههای موفقی که بتوانند الگو باشند کم داریم؟ یا مگر نتوانستهایم در کتاب درسی الگویی ارائه دهیم؟ به نظر میرسد این اشکال برمیگردد به تیمی که در تولید کتاب کار میکنند و باید بین مسائلی که میتوانند وارد شوند دست به انتخاب بزنند.
از سوی دیگر ما هم باید جوانب انگیزشی ناشران برای ورود به جشنواره را مدنظر قرار دهیم. ناشرانی که برای رفع نیاز ما و دانشآموزان کتاب دینی تولید میکنند چرا در جشنواره حضور پیدا نمیکنند؟ شاید چون خیلی از انها اطلاع نداشته باشند.
شبستان: در تولید آثار دینی افراد انگیزههایی دارند که در حوزههای دیگر کمتر است. با این حال منابع کم است و چندان قوی نیستند.
رمضانی: بحث کتابهای دینی با کتابهای کمکآموزشی دینی قابل مقایسه نیست. در حوزهای مانند ریاضی قالبها شناخته شدهاند. البته در آن حوزه هم کتابهایی که مطابق رویکردهای جدید باشند کم هستند اما چرا ناشران و مولفان خیلی سعی میکنند خودشان را در قالب ما جای دهند؟ چون میدانند کتابشان مشتری دیگری ندارد و باید تولیداتشان را به دانشاموزان بفروشند چرا که مصرف و کارکرد دیگری ندارند. پس طبیعی است که سعی کنند به استانداردها نزدیک شوند. اما در مورد کتابهای داستانی دینی ناشر اصلاً چنین نیازی را حس نمیکند و بازار خودش را دارد و لزومی هم نمیبیند که بداند ما دنبال چه چیزی هستیم. کتاب داستان میتواند کارکرد آموزشی هم داشته باشد. وقتی میخواهید از کارکرد آموزشیاش حرف بزنید باید ویژگیهایی داشته باشد از جمله اینکه نمیتواند هر داستانی را انتخاب و روایت کند و یا از هر تصویری استفاده کند.
شبستان: به هر حال فکر میکنید به چه راهکاری میتوان دست یافت؟
نباتی: میتوان در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی گروه های منابع کمک درسی تشکیل داد. در این گروهها ناشران و مولفان را دعوت کنیم و جلسات مستمری با آنها داشته باشیم. حتی میتوانیم کسانی را که طی این سالها آثار نامناسبی تولید کردهاند و به این حوزه علاقهمندند را جلب و سازماندهی کنیم و کاری را شروع کنیم که تبدیل به یک جریان فکری شود. به نظر میرسد به این ترتیب میتوانیم به نتیجه برسیم و ناشران را برای حرکت به سمت استانداردها تشویق کنیم.
رمضانی: بارها ناشران در جسات متعدد درباره نیازهای ما سوال کردهاند. من در پاسخ از نیازهای حقیقیمان مانند تنوع در ارائه مطالب متناسب با سبکهای یادگیری، نیاز به سطوح گوناگون یادگیری و... گفتهام و آنها میگویند آنچه شما میخواهید بازار و مشتری ندارد بنابراین وارد چنین حوزهای نمیشوند. ناشر باید حمایت شود و نگران فروش اثرش نباشد تا در این زمینه مطابق استانداردها فعالیت کند. به نظر میرسد در میان راهکارها باید به این موضوع هم توجه داشته باشیم.
اگر دلمان شور تربیت دینی را میزند باید برای این بخش حمایتهایی را قائل باشیم تا بتوانیم ناشران را به مسیر صحیح هدایت کنیم. یعنی کتابها از ارائه اطلاعات صرف خارج شوند. مسئله اصلی، آینده کشور است که میخواهد افراد دیندار آن را اداره کند و انسان دیندار کسی نیست که صرفاً اطلاعات دینی داشته باشد. پس باید حمایتهای بیشتری در این زمینه داشته باشیم تا مسیر تصحیح شود.
نباتی: ما در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی سیاست چند تالیفی را دنبال میکنیم. میتوان از این سیاست در حوزه تولید کتابهای دینی استفاده کرد.مثلاً بخش خصوصی با نظارت ما منابعی را تولید کنند که قابل استفاده باشد؛ کتابهایی که در استانداردهای ما میگنجند و کتاب درسی را پوشش میدهند. درواقع به جایی برسیم که معلم دنبال کتاب خوب باشد و کتاب درسی اینقدر پررنگ نباشد.
از سوی دیگر باید به این سوال پاسخ دهیم که برای ناشر و مولف برگزیده چه اتفاقی میافتد؟ چه ظرفیتی برای آنها ایجاد میشود؟ وقتی کتابی انتخاب میشود تضمینی برای بازارشان وجود ندارد. میتوانیم ظرفیتی را ایجاد کنیم که این کتابها در مدارس استفاده شود.
طباطبایینژاد: به نظر من باید از ناشران و مولفانی که با جشنواره اشنا هستند دعوت کنیم. آنها خوب میدانند که چه چیز باعث ایجاد انگیزه در ناشر میشود. مولفان هم خوب میدانند چگونه اصول برنامه درسی را میتوان منتقل کرد. در وهله بعدی کتابهای دینی را با حساسیت بیشتری دنبال کنیم و انگیزه ناشران و مولفان را بالا ببریم.
شبستان: برای تولید آثار دینی استاندارد چه ایدهای برای ناشران میتوانید ارائه کنید؟
رمضانی: رسالت کتاب کمکآموزشی این است که محدودیتهای کتاب درسی را بشکند و آنچه را که در کتاب درسی ارائه نشده است را بیان کند. مثلاً یکی از اهداف کتاب دینی پایه دوم ابتدایی این است که دانشآموز مفهوم مهربانی خداوند را درک کند. کتاب درسی به این منظور یکی دو داستان را نقل کرده است. اما نمونههای بسیار فراوانی وجود دارد که اگر مطابق حساسیتهای برنامه درسی روایت شوند این مفهوم را عمیقتر میکنند. بنابراین ناشران در این حطیه هم میتوانند وارد شوند.
یکی دیگر از محدودیتهای کتاب درسی سبکهای گوناگون یادگیری است که کتاب درسی میتواند به یکی از آنها بپردازد. علاوه بر اینها، ما در فعالیتها؛ موقعیتهایی را مطرح میکنیم که دانشاموز یافته خود را در موقعیتی شبیه به زندگی به کار ببندد. ما در کتاب درسی دو سه موقعیت را مطرح میکنیم که بیشتر بچهها آن را تجربه کرده باشند اما کتاب کمکآموزشی میتواند موقعیتهای بیشتری را ایجاد کند. بنابراین ناشران میتوانند از محدودیتهای کتابدرسی بیرون بیایند و انواع کتابها را متناسب با برنامه درسی تولید کنند.
علاوه بر کتابها؛ ناشران میتوانند رسانههای دیگری را هم تولید کنند که بتواند در بسته آموزشی قرار بگیرد و به دانشآموزان کمک کند. یعنی ناشران میتوانند در تولید دیگر اجزای بسته آموزشی با رعایت استانداردها مشارکت داشته باشند. البته همه این موضوعات نیازمند برنامهریزی مفصلی است.
نظر شما