به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: این روزها شبکه های مجازی چه در سطح فضای وب و چه در سطح شبکه های موبایلی برای برخی اقشار تبدیل به مجال و بستری برای انواع و اقسام چشم و همچشمی ها شده است. اگر تا دیروز قرار بود پیام های فوری و فوتی با استفاده از این ابزار منتقل شود، گویی امروز قرار است که افراد وسایل زندگی و انواع بریز و بپاش ها را به رخ هم بکشانند و این گونه است که شبکه ای مثل اینستاگرام برای برخی کاربران به جهنمی بالقوه برای اذهان نزدیکان و البته مردم و قشر کم درآمد مبدل شده است.
افراد به دنبال آن هستند که کوچک ترین لحظات را آب و تابی ویژه جلوه دهند، ممکن است شخصی در فضای به هم ریخته خانه اش نشسته باشد و گوشه ای را بیاراید و ناگهان عکسی گرفته و صفحه اینستاگرام اش را به آن مزین کند تا چشم کاربران و فالورهای حساب کاربری اش به آن گوشه دنج زندگی او منور شود در حالی که آن تصویر نمایی بسیار بسته از فضای واقعی است. به هر صورت این مسایل هرچه که باشد در برخی مناسبت ها بیشتر رخ می نمایانند، از جمله شب یلدا که قرنهاست میان ایرانیان از سنت های دوست داشتنی به حساب می آید ولی انگار قرار است که در این روزها حتی این بهانه دور هم بودن تبدیل به فرصتی جهت خودنمایی های برخی افراد شود.
بر آن شدیم در آستانه فرا رسیدن شب یلدا، با حجت الاسلام مرتضی ربانی نژاد، مبلغ دینی نهاد مقام معظم رهبری و کارشناس و پژوهشگر فضای مجازی و رسانه به گفت وگو بنشینیم و نظرات او را در مورد علت بروز عارضه چشم و همچشمی و راهکارهای درمان این پدیده در سطح فضای مجازی، جویا شویم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:
شب یلدا از راه رسیده و طبق روال چند سال اخیر باز هم بازار تقلیدهای نابجا و یا به عبارت خودمانی چشم و هم چشمی ها در برخی افراد داغ شده است. با توجه به آسیب های این پدیده اخلاقی و مشکلاتی که به بار می آورد، به عنوان نخستین سوال این رفتار نادرست و مصادیق اش را برای مخاطب ما عنوان کنید، شاید برخی ناخودآگاه درگیر این ماجرا شده باشند.
شخصیت و مناسبات روحی و جسمی انسان بسیار پیچیده است و در آیات قرآن نیز به این پیچیدگی ها اشاره شده است چنانچه خداوند فرمود: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ» «و ما انسان را آفريده ايم و مى دانيم كه نفس او چه وسوسه اى به او مى كند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم» .
یکی از مواردی که در زندگی انسان و در مناسبات اجتماعی و شکل دهی به سبک زندگی او تاثیر دارد بحث معاشرت های اجتماعی و مساله چشم و هم چشمی است. این رویکرد به اندازه ای مهم است که در روایات به صراحت این مفهوم مورد واکاوی قرار گرفته، نسبت به آن هشدار داده شده و راهکارهایی که باید در این زمینه اتخاذ شود، ارایه شده است.
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «من اتبع بصره ما في ايدي الناس کثر همّه و لم يشف غيظه؛ هر کس به آنچه در دست مردم است چشم بدوزد، اندوهش فراوان شود و سوز دلش درمان نپذيرد».
با توجه به آنچه که در این حدیث عنوان شد، سلب آسایش یکی از پیامدهای اولیه چشم و همچشمی در ابعاد مختلف است، این را می توان با مقدمه ای تبیین کرد. چشم و همچشمی برخاسته از یک احساس حقارت است یعنی انسان خود و داشته هایش را کم دانسته و آن را قابل افتخار کردن نمی داند، به کنار دستی نگاه می کند و می گوید اگر من هم مثل او شوم، من هم این چیز را داشته باشم، من هم رفتارم مثل او باشد حتما به من نیز توجه می شود.
بنابراین مهم ترین عنصر شکل دهنده پدیده چشم و هم چشمی احساس حقارت و ناقص دانستن خود است.
وقتی که این احساس در فرد ایجاد شد و خودش باور کرد که من بخاطر اینکه آن چیز را ندارم یا مثل او نیستم، کمبود دارم و مورد توجه نیستم، برای همسان سازی تلاش می کند.
واقعیت آن است که پشت جریان فکری و حرکتی چنین فردی منطق قابل دفاعی وجود ندارد. اصلا برایش مهم نیست که آیا این خواسته ای که این قدر برایش تلاش می کند و استرس دارد آیا اصلاخوب است یا بد یا مضر؟
شاید اگر چند سال قبل اجبار هم می شد چنین لباس یا آرایش را قبول نمی کرد ولی در این شرایط ذهنی با جدیت دنبال می کند. آنچه برای او مهم است این است که فکر می کند چنین کاری می تواند او را به چشم دیگران بیاورد.
آسیب های چشم و همچشمی چیست و در کدام مواضع سبک زندگی را مبتلا می کند؟
این پدیده در ابعاد مختلف ویران گر است از جمله ویرانگری در بُعد اقتصادی است که هزینه های بسیار زیادی را به فرد، خانواده و جامعه وارد می کند. افراد برای خریدن وسایلی که هزینه های زیادی را به جامعه تحمیل کند خود را به آب و آتش می زنند آن هم فقط برای اینکه به چشم دیگران بیایند.
کافیست یک محاسبه حد اقلی داشته باشیم:
شاید نتوانید تصور کنید که اگر نیمی از خانواده های ایرانی در هر سال فقط ۱۰ مورد به این آفت دچار شوند و برای این رقابت منفی در هر مورد فقط 50 هزار تومان هزینه کنند چه رقم سرسام آوری بخاطر این فکر مریض گونه و بیماری روحی روانی هزینه می شود.
24 =50.000 ×10×2÷میلیون خانواده 6.000.000.000
ملاحظه می کنید حتی در این محاسبه حد اقلی بیش از شش هزار میلیارد تومان هزینه چشم و هم چشمی داریم!!
شما می توانید به این مورد فشار روانی برای پرداخت این مبالغ که در بسیاری مواقع به صورت وام و قرض می باشد را اضافه کنید.
بخش غم انگیزتر این ماجرا آن جاست که این چرخه هیچ وقت تمام نمی شود، یعنی فرد به فاصله کمی پس از رسیدن به هدفش، دیگر از آن چیز لذت نمی برد و آن را سبب جبران ضعف خود نمی داند بلکه ده ها مورد و موضوع دیگر برایش ایجاد می شود که تک تک آن ها در ذهنش خودنمایی می کنند و به او می گویند اگر می خواهی مهم باشی و توی چشم باشی باید من را به دست بیاوری!!!!
دوباره به نقطه آغاز این چرخه معیوب برمی گردد. شخص می گوید باید مثل فلانی باشم تا به چشم بیایم. درحالی که در یک منطق ساده کسی که چشم هم چشمی می کند اگر بیست مورد را به دست آورده باید بیست امتیاز قابل افتخار و اصطلاحا تو چشم برو داشته باشد.
این جاست که می بینیم چشم و هم چشمی آب شوری است که فرد می نوشد تا سیر شود غافل از آنکه تشنه تر می شود، وقتی انسان در این سیکل معیوب می افتد آنچه که برایش مهم می شود فقط و فقط حرف دیگران است.
برآیند تفکراتی این چنینی آن است که فرد با خود می گوید: فکر و عقل و درک و تحصیلات من بی فایده است و هرچه که مردم درباره ام بگویند، درست است.
متاسفانه امروز بخش قابل توجهی از جامعه ما دچار این ویروس مخرب شده اند که اثرات روانی بدی دارد.
فرد می خواهد به تقلید از دیگران داشته باشد به دغدغه ذهنی مداوم او تبدیل می شود و پیوسته در ذهنش می گذرد که تو کوچک هستی، تو در چشم نیستی و اگر می خواهی دیده شوی باید مثل فلان شخص بپوشی، زندگی ات را تغییر دهی و....... و بسیاری موارد دیگر.
از سوی دیگر این مساله در سطح خانواده نیز آثار مخربی دارد و مشکلات مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را پدید آورده و روابط اعضای خانواده را به خطر می اندازد.
نقش فضای مجازی در گسترش این خلقیات چیست به ویژه که اکنون شب یلدا هم از راه رسیده است و اگر در زمان های نه چندان دور شب چله فرصتی برای صله رحم بود، این روزها با ابزار شبکه مجازی تبدیل به امکانی جهت نمایش دادن زندگی ها شده است. دیدگاه تان را در این مورد بفرمایید
امروزه فضای مجازی روی این آتش بنزین ریخته و آن را مشتعل شده کرده است. درمقطع زمانی قبل شخصی که تجملاتی داشت و دارایی اش را در چشم دیگران به نمایش می گذاشت چون بر بستر امواج رسانه ای نبود دایره تاثیر گذاری کمتری داشت. مقطع بعد رسانه ها به میدان آمدند و امواج صوتی و تصویری این جلوه ها و چشم و هم چشمی ها را درجغراقیایی وسیع گسترش دادند.
درعصر حاضر که نسبت به زمان حاکمیت تلویزیون. سینما انفجاری از ارتباطات سریع و گسترده میان فردی بر بستر فضای مجازی شکل گرفته است، بسیاری از این چشم و هم چشمی ها در این بستر ایجاد ، راهبری و گسترش می یابد.
اکنون طبقه تاثیر گذار «سلبریتی ها» سبک زندگی خود را در فضای مجازی و گروه ها و کانال ها به جامعه پمپاژ می کنند. از این رو شاهد رشد روز افزون پدیده چشم و هم چشمی در اقشار و گروههای مختلف اجتماعی هستیم و به تعداد کسانی که همیشه با خود فکر می کنند که مثلا اگر بخواهند در صفحه خود چندین هزار دنبال کننده داشته باشند باید مثل فلان بازیگر یا فوتبالیست زندگی کنند، لباس بپوشند و غذا بخورند و نهایتا همه ابعاد زندگی شان شبیه آنها شود. افزوده می شود.
با توجه به سطوح مختلف جامعه از نظر توان اقتصادی ، طبقات میانی جامعه نمی توانند این مسابقه نفس گیر را تاب بیاورند و این سبک زندگی را داشته باشند .د رنتیجه دچار فشار روانی می شوند و این فشار روانی به خانواده ها منتقل می شود و همان طور که گفتم به دلیل اینکه فرایند چشم و هم چشمی یک سیکل معیوب است لذا این فشار هیچ وقت برداشته نمی شود و اینگونه فاصله طبقاتی درجامعه دامن زده می شود و شکل می گیرد و بیشتر می شود.
در واقع باید گفت در چشم و هم چشمی همانندسازی پروسه ای است که هیچ وقت متوقف نمی شود. همانند سازی که اگر در شگل الگو گیری در ارزش های انسانی معنوی و دینی اعمال شود سبب تعالی و سعادت فرد و جامعه می شود ، با اقتادن به مرداب چشم و هم چشمی به همانندی سبک زندگی و پوشش ها و وسایل زندگی و متعلقات زندگی برداری شده از دیگران تبدیل شده شده است. فضای مجازی نیز سکوی انتشار بی سابقه ای تبدیل شده تا افرادی با این دیدگاه ها به عرصه بیایند و از هر فرصتی برای نمایش زندگی شان استفاده کنند. هر مناسبتی از جمله شب یلدا نیز برای آنها بهانه ای برای جلوه دادن و ایجاد عطش همانند سازی شده است.
اگر بخواهیم به شکل خاص این پدیده اخلاقی و رفتاری را در مورد شب چله بررسی کنیم، به چه مواردی اشاره می کنید؟
شب یلدا می تواند یک فرصت باشد. ولی باید توجه کنیم که این فرصت دارای همسایه نزدیکی است که تهدید به شمار می آید و اگر از مرز عبور کنیم این شب را از کارکرد اصلی اش خارح می کند، البته الحمد لله درایت و تعقل جامعه ما که برایند تمدن اسلامی ایرانی فخیم و پر افتخار ماست همواره از فرصت هایی مانند شب یلدا به خوبی بهره گرفته و سبب سترش همبستگی صمیمیت و یکدلی لعضای خانواده د خویشاوندان شده است .ولی گاه مجلس ها و مهمانی های متفاوت با هزینه های بسیار زیاد به بهانه مراسم شب یلدا دیده می شود که در مسیر همین چشم و هم چشمی ها شکل می گیرند .
همچنین گاه افراد به بهانه شب یلدا دورهمی هایی می گیرند که در آنها مرزهای اخلاقی شرعی رعایت نمی شود. نکته لازم به ذکر دیگر آن که بعضی افراد فضای مجازی را به مثابه زندگی اول خود تعریف کرده اند. یعنی فردی که مثلا با خانواده اش رابطه خوبی ندارد به فضای اینستاگرام می آید و شب یلدا را با دوستان مجازی اش جشن می گیرد. این رویکردها برون رفت از کارکردهای واقعی شب یلدا محسوب می شود چون انسان نیاز به دریافت و ارسال محبت واقعی دارد. در این میان کارنامه رسانه ملی نیز در سال های اخیر درمناسبت هایی مثل شب یلدا – علیرغم بسیاری تولیدات خوب - قابل تامل است .
متاسفانه در اغلب موارد مشاهده می شود که رسانه ملی که باید برایند ارزش های این ملت و آینه تمام نمای فضایل آن باشد به جای فرهنگ سازی برای دوری از چشم و هم چشمی، عملکرد معکوس داشته است. از جمله آنکه در همه مناسبت ها و به هر بهانه ای افرادی را به عنوان الگو معرفی می کند که مروج سبک زندگی ای هستند که برانگیزاننده حس چشم و همچشمی در ذهن افراد هستند.
زوج خوشبختی که در گوشه ای از شهری دور با قناعت زندگی می کنند با دیدن این برنامه ها آرام آرام احساس نارضایتی از زندگی شان می کنند و با خود فکر می کنند که این چه زندگی است که ما ما هم داریم ؟
شب یلدا می تواند کارکردهای بسیار خوبی داشته باشد باید روی این ظرفیت ها توجه و سعی کنیم دور هم بودن ها را از وسوسه های شیطان پاک کنیم و آنچه که ما را از سبک زندگی ایرانی اسلامی دور می کند از این جمع ها بزداییم چه در فضای مجازی چه در فضای حقیقی.
راهکارهای درمان این مشکل چیست؟
برای برون رفت و درمان رفتارهایی از این دست که در دوره های مختلف زندگی برای برخی افراد رخ می دهد و بعضا در مناسبت هایی خاص نمود بیشتری پیدا می کند، باید چند نکته مد نظر باشد.
اول اینکه این افراد باید به شکلی صادقانه خودشان با خودشان واگویه کنند وابتدا باور کنند که دچار یک مشگل و آفت رفتاری ذهنی می باشد. راهکار دوم اصلاح معاشرت ها و ارتباطات است. انسان ها به شدت از یکدیگر رنگ می گیرند.
گاهی فردی را در حد آشنایی می شناسیم و گاهی با برخی افراد صمیمی هستیم. افرادی که با آنها صمیمیت داریم بر رفتار ما بیشترین تاثیر را دارند. اگر افرادی که با آنها ارتباط داریم اشخاص خودساخته ای باشند که خود کم بینی و چشم وهم چشمی نداشته باشند همین حلقه معاشرت به ما در برون رفت از این بحران بهترین کمک را می کنند در غیر این صورت کارکرد معکوس می شود.
راهکار دوم برای مقابله این پدیده و مشکل این است که به زیردستان توجه کنیم، یعنی کسانی که همین امکانات را ندارند، اما بسیار انسان های موفقی هستند و موفقیت شان اصلا ارتباطی به این ندارد که آیا مثل دیگران بوده اند یا خیر، بلکه خودساخته زندگی کردند.
امام صادق(ع) فرمودند: «انظر الى من هو دونك فتكون لأنعُم اللَّه شاكرا و لمزیده مستوجبا و لجوده ساكنا؛ همواره به كسى نظر كن كه نصیبش از نعمتهاى الهى كمتر از تو است تا شكر نعمتهاى موجود را بجاى آورى و براى افزایش نعمت خداوند، شایسته باشى و قرارگاه عطیه الهى گردى) .
راهکار سوم آموختن و اجرای مهارت های ذهنی است، فرآیند چشم و هم چشمی از درون فرد، فکر و ذهن او شروع می شود و در مراحل بعد به معاشرت های او سرایت می کند. اگر مهارت های ذهنی خود را پرورش دهیم یعنی باور کنیم و تکرار کنیم که از زندگی خودمان راضی هستیم و اتفاقا نسبت به فلان همکار موفق مان احساس شادی و مثبت داریم، سبب می شود که از این چرخه نادرست رفتاری دور بمانیم یا اگر دچار شده ایم درمان شویم.
از نظر من اتفاقات شب یلدا می تواند یک فرصت و تمرین برای تقویت این مهارت ذهنی باشد که اولا از فضای مجازی به حقیقت زندگی یعنی فضای حقیقی توجه کنیم و حتما پیشنهاد دهیم که لا اقل در این شب از فضای مجازی دور باشیم.
ثانیا افراد از فضای چشم و هم چشمی دور شوند و با انتخاب محفل خوب شب یلدا در جمع اقوام، هم صله رحم را به جا بیاورند و هم اوقات خود را به درستی سپری کنند و مراقب باشند که به مقایسه منفی بین خود و دیگران مبتلا نشوند که چه کسی چه امکاناتی در زندگی اش دارد یا ندارد.
نظر شما